eitaa logo
🕊سبک بالان عاشق🕊
351 دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
11.5هزار ویدیو
42 فایل
﷽ آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتند و پریدن ... ✅ ارتــبــاط ، انتقاد و پیشنهاد 👇 @shahadat07 با شهدا بودن سخت نیست با شهدا ماندن سخته
مشاهده در ایتا
دانلود
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ روزشمار شهدای مدافع حرم تاریخ تولد : 1365/10/21 محل تولد : کرمان تاریخ شهادت : 1399/10/03 محل شهادت : بوکمال - سوریه وضعیت تاهل : متاهل با 2 فرزند محل مزار شهید : گلزار شهدای کرمان 📨 🔴شهید مدافع‌حرم غلامرضا لنگری زاده همسر شهید نقل می‌کند: من فرزندم، محمودرضا، را باردار بودم و قاعدتاً دوست داشتم هنگام تولد فرزندمان، همسرم کنارم باشد. هنگامی که این پیغام را به غلامرضا دادم، گفت: «این‌جا توی سوریه به من بیشتر نیاز است و باید بمانم» و من هم قبول کردم. وقتی هم که محمودرضا به دنیا آمد، همسرم به من پیغام داد که عکس فرزندم را برای من نفرستید، زیرا می‌ترسم دلم بلرزد و برگردم ایران و وابسته‌اش شوم. 🎁 🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات 🎊اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد🎊 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 📨 🔴شهید مدافع‌حرم غلامرضا لنگری زاده 🎙راوے: خواهر شهید 🌷غلامرضا متولد سال۱۳۶۵ و پسر بزرگ خانواده بود. برادرم از ۱۴سالگی به هیئت می‌رفت. نوجوانی و جوانی‌اش در هیئت‌ها گذشت. مخصوصاً دهه فاطمیه در ایام شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام ارادت خالصانه‌اش را به بی‌بی نشان می‌داد. 🐬از کودکی در بسیج فعالیت می‌کرد و عاشق امام حسین علیه‌السلام بود. این‌طور نبود که فقط به هیئت برود و یک سینه‌زن و عزادار معمولی باشد. 🌷او پایه‌گذار و عضو هیئت امام علی علیه‌السلامِ پانصددستگاه کرمان بود. به اردوی جهادی در روستا‌های محروم کرمان هم می‌رفت و اسم این اردو را به نام شهید فرخ یزدان‌پناه گذاشته بود. 🎂 🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات   🦋اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد🦋 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ چنان با عجین بود ڪہ در سخنرانے هایش مے گفت: "من با شهدا راه مےروم غذا مےخورم و مےخوابم و این آسایشے ڪه برای من شهیدان بوجود آورده اند هرگز نخواهم گذاشت پرچـم ، آن ناله های رزمندگان در نمازهای شب و هنگام شب عملیات زمین بماند..." همــواره در سخنرانے هایش میگفت: “جسمم را به خاڪ و روحم را به خـدا و راهم را به آیندگان مے سپارم ” جزو بهترین تڪ تیراندازهای ایران بود او همواره سخت ترین راه را انتخاب مےکرد چه آن زمان که فرمانده گردان صابرین تیپ امام زمان(عج) لشڪر عاشــورا بود و چه زمانے که بعد از بازنشستگے نشستن را بر خود حرام کرد و راه سوریه در پیش گرفت... منبع: کتاب مدافعان حرم، خاطرات 🌷 :۱۳۴۸/۱۰/۲۱ تاریخ‌شهادت:۱۳۹۳/۱۱/۲۲ محل‌شهادت:درعا،سوریه وضعیت‌تاهل:متاهل تعدادفرزندان:۲ ...🌸🌺🌺🌸 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 💢۲۱ دی ماه سالروز شهادت ۱۳تن از شهدای 94 را گــــرامے میداریم🌸🍃 💢وچه نیک گفت سیدشهیدان اهل قلم هر کریلایی داردکه آن تشنه ی ❣اوست شادی روح 94صلوات🌹 🌿🌾 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌾🌿 🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌹 📎سلام ، صبحتون شهـدایـی ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ برادر شهیدم شهید مدافع حرم عباس آسمیه❤️ امیری حسین و نعم الامیر❤️ ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ ┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ●دستمال کوچیک جیبی داشت که تو همه مراسم عزاداری ایمه ،گریه هاشو با اون پاک میکرد و میگفت که این اشکها و این دستمال روز قیامت برام شهادت میدن . ارادت خاصی به اربابش امام حسین علیه السلام و حضرت عباس علیه السلام داشت .تاکید بسیار زیادی بر خوندن زیارت عاشورا با ذکر صد لعن وسلام داشت.میگفت امکان نداره شما با اخلاص کامل زیارت عاشورا بخونی و ارباب نظر نکنه . ●شهید عباس آسمیه تاکید بسیار زیاد بر حفظ و قرائت قرآن بامعنی و همچنین احادیث نبوی داشت و واین در حالی بود که خود نیز احادیث را بصورت کتبی یادداشت و همچنین بصورت صوتی و با صدای خودش ضبط میکرد 🌷 ....🕊🌷 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ ┈•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ کربلایی : بِسمِ رَبَّ الشُهدا و الصِدیقین السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا أَبَاعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الْأَرْوَاحِ الَّتِي حَلَّتْ بِفِنَائِكَ‏ عَلَيْكَ مِنِّي سَلاَمُ اللَّهِ أَبَداً مَا بَقِيتُ وَ بَقِيَ اللَّيْلُ وَ النَّهَارُ وَ لاَ جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُم السَّلاَمُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلَى أَوْلاَدِ الْحُسَيْنِ وَ عَلَى أَصْحَابِ الْحُسَيْنِ دلتنگم یا حسین(ع) دلتنگ یک نگاه کی پاکم می کنی یا ثارالله(ع) محتاجم چون زهیر محتاج یک نگاه کی پاکم می کنی یا ثارالله(ع) می گیری عاقبت دستانم را می بوسم عاقبت دستانت را (( امیری حسین (ع) و نعم الامیر : حسین (ع) فرمانده من است و او برترین فرماندهان و امیران است . )) این عبارت زیباترین و عاشقانه ترین جمله ی زیبا بود برای من ، پس حسین(ع)جان با نگاهی ولایی مرا هم همچون زهیر سرباز و فدایی خود ساز 🌺نام جهادی⬅️ زهیر 🍀تولد ⬅️ ۱۰ تیر ۱۳۶۸ 🌸شهادت ⬅️۲۱دی۱۳۹۴ 🌺محل شهادت↘️↘️ ....🕊🌺 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ عباس هیچ حرفی از سوریه با من نزد و تنها گفت: برای یک ماموریت ۴۵ روز خواهد رفت، من طاقت دوری اش را نداشتم، برای همین زمانی که ساکش را می‌برد بیرون رفتم تا خداحافظی کردن و رفتنش را نبینم، آن شب چند بار تماس گرفت وقتی متوجه حال خراب من شد، از مسئولان مربوطه اجازه گرفت و به خانه آمد، گفت: مادر هر وقت جنگ بشه و من برم توی اون جنگ حتماً شهید می‌شم چون از امام حسین(ع) خواستم، بعد از شهادت من گریه نکن و هر زمان که به یاد من افتادی دلتنگ شدی به یاد علی اکبر امام حسین (ع) گریه کن. آن شب سخت دلتنگش بودم، وقتی نیمه شب از خواب بلند شدم، متوجه شدم چراغ اتاقش روشن است ته دلم به من می‌گفت: عباس دارد وصیت‌نامه می‌نویسد، طاقت نیاوردم جلو بروم و خلوتش به هم بزنم بعد از شهادتش یکی از نوشته‌هایش را پیدا کردم، نوشته‌اش مربوط به زمانی بود که به کربلا می‌رفت، در آن با جملات و کلمات واژه های زیبا خداوند را قسم داده بود تا شهادت نصیبش شود، از خدا خواسته بود اگر لیاقت شهادت را نداشت مرگش را در روضه های امام حسین (ع) قرار دهد. راوی: مادر شهید💔 🌷 شهید عباس آسمیه🌷 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ازش پرسیــدن چرا همیشہ دست به سینه‌ای؟ گفت: نوڪر امام حسین (ع) باید همیشه دست بہ سینه باشه. برادرش میگفت: عباس زیاد به تزڪیه نفس می‌پرداخت مثلا از یڪ ماه 20 روزش را روزه بود، او از خدا خواسته بود اگر لیاقت شهادت هم نداشت مـرگـش را در روضه‌های امام حسین (ع) قرار دهد. 🌷شهید عباس آسیمه🌷 ....🕊🌷 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ ┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ‍ *پیکری که جا ماند...*🕊️ *شهید عباس آسمیه*🌹 تاریخ تولد: ۱۰ / ۴ / ۱۳۶۸ تاریخ شهادت: ۲۱ / ۱۰ / ۱۳۹۴ محل تولد: تهران محل شهادت: سوریه 🌹مادرش← *از نخبگان برتر رشته‌ی هوا و فضا شهرستان فردیس در استان البرز بود*🍃عباسم با گذراندن دوره‌های تخصصی *و به صورت داوطلبانه برای دفاع از حرمین ائمه معصومین (ع) راهی سوریه شد*🌷فرمانده← عباس نصفی از حقوق ماهانه‌اش را صرف امور خیریه می‌کرد🍃 *در واقع او بخشی از حقوقش را به دو خانواده‌ای می‌داد که یکی‌شان بیمار سرطان🥀و دیگری بچه یتیم داشتند*🥀باقی حقوقش را هم بخشی صرف امور روزمره‌اش🍃و بخشی را خرج هیئات و مراسم مذهبی می‌کرد🏴 *در طول ماه شاید 20 روزش را روزه می‌گرفت💫و غذایی که محل کارش به او می‌دادند🍲به خانواده‌های مستمند می‌داد.*🍂همرزم← در سوریه سختی زیاد کشیدیم🥀 *و چند روزی بود که به جز چند خرما چیزی برای خوردن نبود*🥀اما عباس همیشه لبخند می زد و می گفت زیاد فکرش را نکنید درست می شود🌷همرزم← *عباس و ۳ نفر دیگر بالای تپه ای رفته بودند و شجاعانه می جنگیدند*💥 تا از کشته شدن افراد بیشتر جلوگیری کنند🍂 *او از قلب و پهلو تیر خورد🥀🖤و در نهایت به آرزوی دیرینه اش رسید🌷و جام شهادت را از دست مولای بی کفن نوشید💚و پیکرش نیز برنگشت*🕊️🕋 *جاویدالاثر* *شهید عباس آسمیه* *شادی روحش صلوات*💙🌹 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
‍ ‍ ‍ روایتے از شهید نخبه هوا و فضا🌙 🌷شهید عباس آسمیه تاریخ تولد: ۱۰ / ۴ / ۱۳۶۸ تاریخ شهادت: ۲۱ / ۱۰ / ۱۳۹۴ محل تولد: تهران محل شهادت: سوریه مزار: کرج امام زاده محمد *🌷مادرشهید← عباسم از نخبگان برتر رشته‌ی هوا و فضا شهرستان فردیس در استان البرز بود🌙او با گذراندن دوره‌های تخصصی💥و به صورت داوطلبانه برای دفاع از حرمین ائمه معصومین (ع) راهی سوریه شد🕊️راوی ← عباس نصفی از حقوق ماهانه‌اش را صرف امور خیریه می‌کرد🌙در واقع او بخشی از حقوقش را به دو خانواده‌ای می‌داد که یکی‌شان بیمار سرطان🥀و دیگری بچه یتیم داشتند🥀باقی حقوقش را هم بخشی صرف امور روزمره‌اش🪄و بخشی را خرج هیئات و مراسم مذهبی می‌کرد، در طول ماه شاید 20 روزش را روزه می‌گرفت💫و غذایی که محل کارش به او می‌دادند🍲به خانواده‌های مستمند می‌داد.🌙همرزم← در سوریه سختی زیاد کشیدیم🥀و چند روزی بود که به جز چند خرما چیزی برای خوردن نبود🥀اما عباس همیشه لبخند می زد (: و می‌گفت زیاد فکرش را نکنید درست می شود🌙همرزم← عباس و ۳ نفر دیگر از بچه‌ها بالای تپه‌ای رفته بودند و شجاعانه می‌جنگیدند💥 تا از کشته شدن افراد بیشتر جلوگیری کنند🥀اما در نهایت به دست تکفیری‌ها از قلب و پهلو تیر خورد🥀و جام شهادت را از دست مولای بی‌کفن نوشید🌙پیکرش در منطقه ماند و مفقودالاثر شد🥀سرانجام پس از ۷ سال چشم انتظاری🥀در ماه محرم ۱۴۰۱ تفحص و شناسایی شد، و به همراه پیکر شهید حاج عبدالله اسکندری💫 و چند شهید دیگر به وطن آمد🌙و در ۸ محرم به خاک سپرده شد*🕊️🕋 💙🌷 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ همیشه با وضو و مراقب رفتارش با دیگران به خصوص نامحرمان بود، هیچ‌گاه از او اخمی ندیدم، بسیار با اخلاق و با تقوا بود، هر چه از او بگویم کم گفته‌ام. اخلاقش بسیار شایسته بود و فرمانده‌اش می‌گفت عباس هفته‌ای یک خواستگار داشت، گویی همه خواهان آن بودند که با عباس فامیل شوند و همیشه به او می گفتند اگر می خواهی ازدواج کنی ما گزینه مناسب داریم، با این حال در ایام اربعین با خانواده ای از شیراز آشنا شدیم و دو خانواده نیز گفتگوهایی با هم داشتند، عباس زمانی که با این خانم صحبت کرده بود به وی از تصمیمش برای رفتن به سوریه خبر داده بود و گفته بود در صورتی که سالم از این ماموریت بازگشتم برای رسمی شدن این ارتباط قدم جلو خواهم گذاشت اما گویی خداوند برای عباس من جور دیگری رقم زده بود. به من می‌گفت مادر اگر روزی نبودم ۱۳ روز روزه قضا برای من بگیر، خمس مالش را پرداخت کرده بود، قبل از اعزام به سوریه خیلی روی خودش کار کرد و برای عروج و آسمانی شدن کاملا آماده شده بود. 🌷 شهید عباس آسمیه 📎 به روایت مادرشهید ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•