eitaa logo
بیت الرقیه(س) اردکان
235 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.1هزار ویدیو
19 فایل
هیئت بیت الرقیه(س)شهرستان اردکان خیابان شهید بوستانی جلسات هفتگی: پنجشنبه شبها(دعای کمیل) صبح های جمعه(دعای ندبه) کانال گپ :https://gap.im/saboor315 گروه جهادی سرباز ولایت @sarbaazvlayat ارتباط با ادمین: @Mefotoohi کمک به هیئت:idpay.ir/saboor315
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✴️✴️✴️✴️✴️✴️✴️✴️ ولادت باسعادت نهمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت ، ابن الرضا حضرت جواد الائمه (ع) بر محبین حضرت گرامی باد. •┈┈••••✾•🌿🇮🇷🌿•✾•••┈┈• @saboor315 •┈┈••••✾•🌿🇵🇸🌿•✾•••┈┈•
همسر می گوید: بعد از افطار مختصر؛ به آقا گفتم دیگر هیچ چیزی برای سحر و افطار نداریم. حتی نان خشک. فقط لبخندی زد. این مطلب را چند بار تا وقت استراحت شبانه ی آقا تکرار کردم. وقت سحر هم آقا برخاست آبی نوشید و گفتم دیدید سحری چیزی نبود؛ افطار هم چیزی نداریم. باز آقا لبخندی زد. بعد از نماز صبح گفتم. بعد از نماز ظهر هم گفتم. تا غروب مرتب سر و صدا کردم که هیچی نداریمااااا. اذان مغرب را گفتند. آقا نماز مغرب را خواند و بعد فرمودند: امشب سفره افطار نداریم؟ گفتم پس از دیشب تا حالا چه عرض می‌کنم؛ نداریم، نیست... آقا لبخند تلخی زد و فرمود: یعنی آب هم در لوله‌های آشپزخانه نیست؟ خندیدم و گفتم : صد البته که هست. رفتم و با عصبانیت سفره‌ای انداختم و بشقاب و قاشق آوردم. پارچ آب را هم گذاشتم جلوی آقا. هنوز لیوان پر نکرده بود. صدای در آمد. طبقه پایین پسر عموی آقا که مراقب ایشان بود رفت سمت در، آمد و گفت: حدود ده نفری از قم هستند. آقا فرمود تعارف کن بیایند داخل. همه آمدند. سلام و تحیت و نشستند. آقا فرمود: خانم چیزی بیاورید آقایان روزه خود را باز کنند. من هم گفتم: بله آب در لوله‌ها به اندازه کافی هست. رفتم و آوردم. آقا لبخند تلخی زد و به مهمانان تعارف کرد تا روزه خود را باز کنند. در همین هنگام باز صدای در آمد. به آقا یوسف، همان پسر عموی آقا، با طعنه گفتم: برو در را باز کن؛ ایندفعه حتما از مشهدند. الحمدلله آب در لوله ها هست،فراوان... مرحوم نواب چیزی نگفت. یوسف رفت در را باز کند. وقتی برگشت دیدم با چند قابلمه پر از غذا آمد. گفتم اینا چیه؟ گفت: همسایه بغلی بود؛ ظاهرا امشب افطاری داشته و به علتی مهمانی آنان بهم خورده. گفت بگویم هر چی فکر کردند این همه غذای پخته را چه کنند؛ خانمش گفته چه کسی بهتر از اولاد زهرای مرضیه سلام الله علیها. گفته بدهند خدمت آقا سید که ظاهرا مهمان هم زیاد دارد. آقا یک نگاه به من کرد. خندید و رفت. و من شرمنده و شرمسار؛ غذاها را کشیدم و به مهمانان دادم. کارشان که تمام شد، رفتند. آقا به من فرمود، دو نکته: اول اینکه یک شب سحر و افطار بنا به حکمتی تاخیر شد، چقدر سر و صدا کردی؟ دوم وقتی هم نعمت رسید چقدر سکوت کردی؛ از آن سر و صدا خبری نیست؟ بعد فرمود: مشکل خیلی‌ها همینه. نه شون از سر انصافه، نه سر و صداشون از سَرِ انصافه. وقتِ نداشتن، جیغ می زنند. وقتِ داشتن، بخل و می ورزند. حکایت خیلی هامون در دوره ی فعلی هست. ایام سالگرد شهادت نواب صفوی و فداییان اسلامی گرامی باد. 🌹صلوات برمحمد و آل محمد🌹 🕌@saboor315
📢📢📢📢📢📢📢📢 🌠 مراسم باشکوه به مناسبت ولادت امام المتقین امیرالمومنین علی (ع) و روز پدر 🔷با اجرای برنامه های شاد و بازی های بومی و محلی اردکان با اجرای جواد یوسفی🔷 با برنامه های متنوع از جمله: شعرخوانی گروه سرود قرائت قرآن اهداء جوائز پخش کلیپ مولودی خوانی مسابقه گویش اردکانی و ... ⏳زمان: سه‌شنبه شب مورخ ۳ بهمن‌ماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۸:۱۵ 🕌 مکان: بلوار پیامبر اعظم(ص) کوچه ۴۰ مسجد امام حسن‌مجتبی(ع) قطب‌آباد •┈┈••••✾•🌿🇮🇷🌿•✾•••┈┈• @EHasanghotbabad •┈┈••••✾•🌿🇵🇸🌿•✾•••┈┈•
مراسم هفتگی به نیت امر فرج امام زمان (عج) 🔹جشن میلاد امیرالمومنین علیه السلام🔹 سخنران: حجت الاسلام حسینی پور با مولودی خوانی مداحان اهل بیت علیهم السلام شروع مراسم ساعت ۱۹:۳۰ خیابان شهید بوستانی سلام الله علیها شهرستان اردکان @saboor315
9.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مراسم هفتگی به نیت امر فرج امام زمان (عج) 🔹جشن میلاد امیرالمومنین علیه السلام🔹 سخنران: حجت الاسلام حسینی پور با مولودی خوانی مداحان اهل بیت علیهم السلام شروع مراسم ساعت ۱۹:۳۰ خیابان شهید بوستانی سلام الله علیها شهرستان اردکان @saboor315
بیت الرقیه(س) اردکان
https://eitaa.com/yadeghadima
. کانال مجری عزیز آقای یوسفی ☝️ """""""""""""""""یاد قدیما"""""""""""""""""" عزیزان علاقه مند همراهی کنند ☝️
🦋 🌸 🦋 🌸 🦋 📸 از حضور پرشور اهالی محترم محله در در جشنی متفاوت با احیای گویش و سنن قدیم اردکان که به مناسبت مولای متقیان علی(ع) و روز شب گذشته برپاشد. 🦋 🌸 🦋 🌸 🦋 🇮🇷@EHasanghotbabad🇸🇩
انصاف حضرت علی علیه‌ السلام «شعبی» می‌گوید: من همانند دیگر جوانان به میدان بزرگ کوفه وارد شدم. امیرالمؤمنین علیه‌السلام را بر بالای دو ظرف طلا و نقره ایستاده دیدم که در دستش تازیانه‌ای کوچک بود و مردم سخت جمع شده بودند و آن‌ها را به‌وسیله‌ی تازیانه به عقب می‌راند که ازدحام مانع از تقسیم نشود. پس امام به‌سوی اموال برگشت و بین مردم تقسیم کرد به نوعی که برای خودش هیچ چیز باقی نماند و دست‌خالی به منزلش بازگشت. من به منزل آمدم و به پدرم گفتم: امروز چیز عجیبی دیدم نمی‌دانم عمل این شخص خوب بود یا بد؛ که چیزی برای خود برنداشت! پدرم گفت: او چه کسی بود؟ گفتم: امیرالمؤمنین علیه‌السلام و آنچه را دیدم برایش نقل کردم. پدرم از شنیدن انصاف و تقسیم علی علیه‌السلام به گریه افتاد و گفت: پسرم، تو بهترین کس از مردم را دیده‌ای. امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام فرمود: «هر کس از خود به دیگران انصاف دهد، خداوند بر عزّتش می‌افزاید.» 👳 @mollanasreddin 👳