#یادداشت
**دستاورد ارتش اسراییل در جنگ غزه؛
📣 چهار گامِ درجا! **
⏪ اسرائیل در ابتدای نبرد، اهداف خود را از بین بردن حکومت حماس در غزه، نابودی مقاومت، بازگرداندن اسرا و ممانعت از تکرار هفت اکتبر اعلام کرد.
به همین دلیل، واکنش خود به طوفانالاقصی را برای رسیدن به اهداف ادعایی، در چهار مرحله طراحی کرد.
1️⃣ مرحله نخست، تبدیل غزه به مکانی غیرقابل سکونت بود. اسراییل با بمباران گسترده تمام نقاط باریکه، بهدنبال اجرای این مرحله برآمد که مقدمهای برای کوچ اجباری مردم از نوار غزه بود.
2️⃣ دومین مرحله که با هدف نابودی حماس اجرا شد، حمله زمینی گسترده به نوار غزه بود تا ساختار فرماندهی، زیرساختهای نظامی، شبکه تونلها و تسلیحات موشکی مقاومت را از بین ببرد.
3️⃣ هدف ارتش صهیونیستی از مرحله سوم نبرد، حذف فرماندهان نظامی گروههای مقاومت فلسطینی، تکمیل نابودی تواناییها و هسته باقیمانده تا نابودی کامل حاکمیت حماس بر نوار غزه بود.
4️⃣ صهیونیستها تصور میکردند با اجرای موفقیتآمیز این مراحل، وارد مرحله آخر شوند که همانا تسلط امنیتی کامل بر غزه و تغییر ساختار اداره غزه با اشراف تلآویو است.
👈 پس از گذشت هفتماه از جنگ، علیرغم تحقق مرحله اول یعنی نابودی زیرساختهای غزه، نتایج میدانی آنطور که رژیم صهیونیستی میخواست پیش نرفت.
👈 رگبارهای راکتی علیه شهرکهای مجاور غزه، تلفاتگیری روزانه از نظامیان اشغالگر چه با عملیات تکتیراندازی چه حملات خمپارهای و چه کمین، مهر تأییدی بر شکست متجاوزان در تحقق اهداف جنگ است.
👈 ناکامی اخیر در استقرار و تثبیت نقطه نظامی در محور نتساریم برای جدایی شمال و جنوب غزه نیز نمونهای بارز برای اثبات عجز ارتش صهیونیستی است.
ـــــــــــــــــــــــ
پایگاه خبری صابرین نیوز↙️
🆘@sabreenS1_official
💠 آیا فرعون میتواند موسی را به قتل برساند؟ نظر شما چیست؟
✍ محمد سعادتمند
#یادداشت ۱۲ (بخش اول) - هشتم تیرماه هزار و چهارصد و چهار
فرعون زمانهی امیرالمؤمنین و سیدالشهدا توانست موسای زمان را به قتل برساند [۱] اما فرعونِ زمانهی خاتم الانبیاء و حضرت موسی بن عمران نتوانست. نه تنها نتوانستند بلکه فرعون، رامسس دوم خودش توسط تیر غیبی خدای عزیز در دریا غرق شد و به قتل رسید [۲] و فرعونِ زمانه خاتم المرسلین، یعنی ابوسفیان بن حرب توسط رسول خدا منکوب شده و مجبور شد تمام ضوابط پیامبر را بپذیرد. [۳]
چه رمزی در این میان نهفته است که همه فراعنه زمانها، توطئه قتل رهبر مؤمنین را طراحی میکنند اما برخی موفق و برخی ناکام میشوند؟
چرا خدا میخواهد رهبری از رهبران جبهه حق، حسین بن علی علیهالسلام را قتیل ببیند [۴] ولی اجازه نمیدهد یهودیان بنی نضیر، رهبری دیگر یعنی حضرت محمد مصطفی را ترور کنند؟ [۵]
چه میشود که خدا به دل رسول خدا میاندازد که از موقعیتی که در تیررس یهودیان است سریعتر فاصله بگیرد [۶] یا به دل یکی از درباریان مومنِ فرعون -حزقیال- میاندازد که رأی فرعون را بزند و او را از کشتن موسی منصرف کند [۷] ولی به دل امیرالمؤمنین نمیاندازد که آن روز در تیررس یهودیِ نفوذی، ابن ملجم مرادی [۸] قرار نگیرد و به مسجد کوفه نرود یا چه میشود که به دل یکی از درباریان یزید نمیاندازد که رای یزید را زده، او را از کشتن حسین علیهالسلام منصرف کند؟
ادامه در اینجا
@mTatbiqy
ـــــــــــــــــــــــ
#صابرین نیوز اخبار جبهه مقاومت👇
🆘https://eitaa.com/joinchat/3446145028C5debdd19a3
هدایت شده از گفتگو با قرآن | ghorangoft
📝#یادداشت | سبک تحلیل جنگ: عقلانی یا الهیاتی؟
⏳زمان مطالعه: ۲ دقیقه
✍🏻تولید: اندیشکده قرآنگفت
▪️تحلیلهای موجود از #جنگ در دو دسته کلی تحلیلهای میدانی-استراتژیک و تحلیلهای الهیاتی قابل تقسیم است. طیفهای مختلف ممکن است طرفدار یکی از این دست تحلیلها باشند.
1️⃣تحلیلهای میدانی-استراتژیک غالباً بر مستندهای واقعی و میدانی و اصول عقلائی استوار هستند. به طور معمول طرفداران آن نیز به ضرورت تزریق عقلانیت به جامعه در زمانه جنگ قائل بوده و به لزوم تدبیر صحیح و واقعبینانه در تصمیمسازی نظامی و اجتماعی صحه میگذارند. این طیف، گرچه دسته دوم تحلیلها را رد نمیکنند، ولی آن را دخیل در محاسبات خود نمیکنند و گاه با منطق «آن هم به جای خود»، به سادگی از کنار آن میگذرند.
2️⃣تحلیلهای الهیاتی بر مستندهای کلامی، الهیاتی و یا متون دینی اتکاء دارند. این طیف به طور معمول، ارتقای معنویت در شرایط جنگی را پراهمیت تلقی میکنند و سعی دارند دست خدا را در تحولات ببینند و #نصرت_خدا یا عقوبت او را پررنگ کنند. این طیف نیز تحلیلهای دسته اول را رد نمیکند، اما آن را مبنای محاسبه نگذاشته و قائل است که لزوماً کار آنطوری که تحلیلهای واقعی نشان میدهند، جلو نخواهد رفت. از این رو به نحوی آن را درجه دو و نه چندان قابل اعتماد میدانند.
▪️با وجود تفاوت طرفداران این دو دسته تحلیل، همه (به ویژه جبهه انقلابی) اتفاق نظر دارند که اتکای صرف به یکی از این دو دسته تحلیل کافی نیست؛ اما واقعیت آن است که کمتر دیده میشود که توازنی قابل دفاع از این دو دسته تحلیل ارائه شود.
به نظر میرسد آنچه مفقود است نوعی #عقلانیت_الهی یا #الهیات_عقلانی است که نه صرفاً به دنبال تحلیلها و محاسبات ملموس محسوس باشد و نه تحلیلهایی انتزاعی ارائه دهد که ردیابی میدانی آن ممکن نباشد. هم عقلانیت ما باید سویههای الهیاتی خود را بیابد و هم الهیات ما باید به شکلی باشد که ترجمان عقلانی و میدانی داشته باشد. این البته فرآیندی است که توسط دو سوی این ماجرا باید به شکل متقابل دنبال شود؛ اما در این بین یک کانون مهم وجود دارد که میتواند محل رجوع و گره خوردن این دو سو باشد: قرآن کریم.
قرآن کریم نه متعلق به بخش الهیاتی صرف است و نه متعلق به بخش عقلانی. هر دو را با هم گره میزند. قرآن کریم منبعی است که میتواند تحلیلهای استراتژیک را با تحلیلهای الهیاتی همنوا کند و چارچوب ذهنی به مخاطب دهد که این دو را با هم ببیند و در تعامل با هم فهم کند. اساساً کارکرد قرآن همین است.
▪️قرآن کریم دستکم دو ویژگی دارد که باعث میشود بتواند در تحلیل جنگ، نقش فوق را به خوبی ایفا نماید:
1️⃣ویژگی محتوایی: بخشهای وسیعی از متن قرآن به موضوع جنگ و درگیری پرداخته و بطور مستمر در بستر وقایع زمان نزول، تحلیلهایی واقعی، میدانی،استراتژیک و در عین حال الهیاتی و کاملاً خدامندانه ارائه میدهد که از قضا در زمانه خود راهگشا و حل کننده چالشهای روی زمین بوده است. لذا خوانش مستمر و عمیق قرآن میتواند این الگوهای ظریف دوسویه (الهی-عقلانی) را آشکار سازد تا از این طریق بتوان از آنها برای امروز بهره برداری کرد. اگر قرآن در حوزه تدابیر جنگی کمتر الهامبخش باشد، اما بیتردید در تحلیل ماهیت و سطح جنگ و تنازع از سویی و از سوی دیگر در تحلیل روند وقایع در جنگ و تشخیص پیروزی یا شکست بسیار مفید فایده است.
2️⃣ویژگی ادبی: متن قرآن کریم به شکلی است که امکان مراجعه هر دو دسته از تحلیلگران را فراهم میکند؛ متنی نسبتاً کوتاه، همهفهم و دردسترس که مخصوص به الهیدانان و دینپژوهان نیست. از این رو میتواند به کانون پیوند طیفهای متنوع و مختلف بدل شود. متن قرآن هم برای تحلیلگران استراتژیک قابل خوانش است و هم برای تحلیلگران الهیاتی. دسته اول میتوانند با آن مواجه شوند و عقلانیت خود را در پرتوی آن ارتقاء دهند و دسته دوم میتوانند امتداد مباحث الهیاتی تا میدان و واقعیت را درک نمایند.
⬅️دو نکته فوق روشن میسازد که مراجعه عموم تحلیلگران (از هر دو دسته) و بلکه آحاد مردم به قرآن کریم میتواند ما را در مسیر رسیدن به یک عقلانیت وحیانی و یا الهیات عقلانی قرار دهد. البته این به هیچ عنوان به معنای اتکای صرف به قرآن برای تحلیل نیست، بلکه راهی است برای آنکه توازن درستی میان تحلیلهای میدانی-استراتژیک و تحلیلهای الهیاتی-معنوی ایجاد شود. شاید در آن زمان، شاهد آن نباشیم که متدینین ما در اوج زدو خورد جنگی تنها جنبههای فنی و تجهیزاتی را ببینند و یا مروجین وعدههای الهی، حرفهایی خارج از چارچوب واقعیات روی زمین تحویل دهند.
توجه کنیم که پیشنهاد مراجعه به قرآن، نه فقط یک پیشنهاد الهیاتی و دینی که پیشنهادی عقلانی و میدانی هم هست!
🔹جهت مطالعه مطالبی از این جنس پیشنهاد میکنیم در کانال «گفتگو با قرآن» عضو شوید:
https://eitaa.com/joinchat/3145466831C646cf3e83a