eitaa logo
سبزپوشان
282 دنبال‌کننده
26.3هزار عکس
23.4هزار ویدیو
119 فایل
فرهنگی اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
اَهلِ نَماز میشَوَم جُمله نیاز میشَوَم سوی حِجاز میشَوَم "باز مُقابِلَم تویی" باده ی ناب میشَوَم شِعر و کِتاب میشَوَم یِکسَره خواب میشَوَم "باز مُقابِلَم تویی" هَمرَهِ موج میشَوَم راهیِ اوج میشَوَم فوج به فوج میشَوَم "باز مُقابِلَم تویی" سایه ی ماه میشَوَم دَر تَهِ چاه میشَوَم راهیِ راه میشَوَم "باز مُقابِلَم تویی" توی رَواق میشَوَم کُنجِ اُتاق میشَوَم بَسته به طاق میشَوَم "باز مُقابِلَم تویی" اینهَمه مَرد میشَوَم مَخزَنِ دَرد میشَوَم ساکِت و سَرد میشَوَم "باز مُقابِلَم تویی" اَز هَمه دور میشَوَم نُقطه ی کور میشَوَم زِنده به گور میشَوَم "باز مُقابِلَم تویی" هَمدَمِ خار میشَوَم بی کَس و یار میشَوَم بَر سَرِ دار میشَوَم باز مُقابِلَم تویی
بیا به خانه‌ی آلاله‌ها سری بزنیم ز داغ با دل خود حرف دیگری بزنیم به یك بنفشه صمیمانه تسلیت گوییم سری به مجلس سوگ كبوتری بزنیم شبی به حلقه‌ی درگاه دوست دل بندیم اگر چه وا نكند، دست كم دری بزنیم   تمام حجم قفس را شناختیم، بس است بیا به تجربه در آسمان پری بزنیم   به اشك خویش بشوییم آسمان‌ها را ز خون به روی زمین رنگ دیگری بزنیم اگر چه نیت خوبی‌ست زیستن اما خوشا كه دست به تصمیم بهتری بزنیم
وقتی گیلاس با بند باریکش به درخت متصل است همه عوامل در جهت رشدش در تلاشند.. باد باعث طراوتش میشود آب باعث رشدش میشود و آفتاب پختگی و کمال میبخشد اما … به محض پاره شدن آن بند و جدا شدن از ودرخت، آب باعث گندیدگی باد باعث پلاسیدگی و آفتاب باعث پوسیدگی و ازبین رفتن طراوتش میشود.. بنده بودن یعنی همین، یعنی بند به خدا بودن، که اگر این بند پاره شد، دیگر همه عوامل در نابودی ما مؤثر خواهد بود. پول، قدرت، شهرت، زیبایی... تا بند به خداییم برای رشد ما، مفید و بسیار هم خوب است اما به محض جدا شدن بند بندگی، همه آن عوامل باعث تباهی و فساد ما می شود.... ‌‌
🍂هفت درس عالی در زندگی 🍂درس اول عشق را بی معرفت معنا مکن زر نداری مشت خود را وا مکن 🍂درس دوم گر نداری دانش ترکیب رنگ بین گلها، زشت یا زیبا نکن 🍂درس سوم پیرو خورشید یا آیینه باش هر چه عریان دیده ای افشا مکن 🍂درس چهارم ای که از لرزیدن دل آگهی هیچ کس را هیچ جا رسوا مکن 🍂درس پنجم دل شود روشن زشمع اعتراف با کس ار بد کرده ای، حاشا مکن 🍂درس ششم زر بدست طفل دادن ابلهی ست اشک ر ا نذر غم دنیا مکن 🍂درس هفتم خوب دیدن شرط انسان بودن است عیب را در این و آن پیدا مکن
23.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انسان ابدی و جاودانه است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضه حضرت زهرا سلام الله علیها از زبان سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
13.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سرمایه محبت زهراست دین من
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پرچم حق انقلاب اسلامی به زودی به دست صاحب اصلی انقلاب اسلامی خواهد رسید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دلتنگ و منتظر من و شماست
ای پر از عاطفه در قحط محبت با من کاش می‌شد بگشایی سر صحبت با من از خروشـانی امواج نگاهت دیریست باد نگشـوده لبش را به حکایت با من خواستم پر بزنم با تو به معراج خیال آسمان دور شد از روی حسادت با من بعد از این شـور غزل‌های شکوفا با تو بعد از این مرثیه و غربت و حسرت با من گرچه کوچیدی از این باغ ولی خواهد ماند داغ چشمـان تو تا روز قیامت با من ..!
زنی از خاک، ‌از خورشید، از دریا،‌ قدیمی‌تر زنی از هاجر و آسیه و حوا قدیمی‌تر زنی از خویشتن حتی، از أعطینا، قدیمی‌تر زنی از نیّت پیدایِش دنیا، قدیمی‌تر که قبل از قصۀ ‌«قالوا بلی» این زن بلی گفته‌ست نخستین زن که با پروردگارش یا علی گفته‌ست ملائک در طواف چادرش، پروانه پروانه به سوی جانمازش می‌رود سلانه سلانه شبی در عرش از تسبیح او افتاد یک دانه از آن دانه بهشت آغاز شد، ریحانه ریحانه نشاند آن دانه را در آسمان با گریه آبش داد زمین خاکستری بود، اشک او رنگ و لعابش داد زنی آن‌سان که خورشید است سرگرم مصابیحش که باران نام او را می‌ستاید در تواشیحش جهان آرایه دارد از شگفتی‌های تلمیحش جهان این شاه‌مقصودی که روشن شد ز تسبیحش ابد حیران فردایش، ازل مبهوت دیروزش ندانم‌های عالم ثبت شد در لوح محفوظش چه بنویسم از آن بی‌ابتدا، بی‌انتها، زهرا ازل زهرا، ابد زهرا، قدر زهرا، قضا زهرا شگفتا فاطمه! یا للعجب! واحیرتا! زهرا چه می‌فهمم من از زهرا و ما أدراک ما زهرا! مرا در سایۀ خود بُرد و جوهر ریخت در شعرم رفوی چادرش مضمون دیگر ریخت در شعرم مدام او وصله می‌زد، وصلۀ دیگر بر آن چادر که جبرائیل می‌بندد دخیل پر بر آن چادر ستون آسمان‌ها می‌گذارد سر بر آن چادر تیمّم می‌کند هر روز پیغمبر بر آن چادر همان چادر که مأوای علی در کوچه‌ها بوده‌ست کمی از گرد و خاکش رستخیز کربلا بوده‌ست غمی در جان زهرا می‌شود تکرار در تکرار صدای گریه می‌آید به گوشش از در و دیوار تمام آسمان‌ها می‌شود روی سرش آوار که دارد در وجودش روضه می‌خواند کسی انگار برایش روضه می‌خواند صدایی در دل باران که یا أماه! أنا المظلوم، أنا المقتول، أنا العطشان خدا را ناگهان در جلوه‌ای دیگر نشان دادند که خوبِ آفرینش را به زهرا ارمغان دادند صدای کودکش آمد، تمام عرش جان دادند ملائک یک به یک گهوارۀ او را تکان دادند صدای گریه آمد، مادرم می‌سوخت در باران برای کودک خود پیرُهن می‌دوخت در باران وصیت کرد مادر، آسمان بی‌وقفه می‌بارید حسینم هر کجا خُفته، قدم آرام بردارید! تن او را به دست ابری از آغوش بسپارید جهان تشنه‌ست، بالای سر او آب بگذارید زمان رفتنش فرمود: می‌بخشید مادر را کفن‌هایم یکی کم بود، می‌بخشید مادر را بمیرم بسته می‌شد آن نگاه آهسته آهسته به چشم ما جهان می‌شد سیاه آهسته آهسته صدای روضه می‌افتد به راه آهسته آهسته زنی آمد به سوی قتلگاه آهسته آهسته بُنَّیَ تشنه‌ای مادر برایت آب آورده...
🍂 انتخابِ عقیده برای بسیاری از مردم مانند انتخاب رنگ لباس است. وقتی چیزی مُد می‌شود، همه آن را انتخاب می‌کنند. در عقیده نیز هم رنگِ جماعت می‌شوند. 🍃 فکر نکردن خیلی راحت است و کاری سخت‌تر از «تفکر جدی» و مسئله داشتن در عالم نیست. 🍂 انسانِ عاقل هر لحظه در حال فکر کردن است.