به غیر از بیتهایی بی سر و سامان نمیگفتیم
اگر ما شاعران از عاشقیهامان نمیگفتیم
جهان را ما برای آدمیدلخواهتر کردیم
جهنم بود اگر از عشق با انسان نمیگفتیم
میان غارها و دخمهها این قصه گم میشد
اگر از شهریار شهر سنگستان نمیگفتیم
اگر داش آکل از راز دلش حرفی به ما میزد
سر مویی از آن را با خود مرجان نمیگفتیم
سحر میآمد و زنجیرها را سختتر میکرد
ولی نازکتر از گل هم به زندانبان نمیگفتیم
چه حسی داشتیم انگار جان از جسممان میرفت
اگر یک روز بعد از اسمهامان جان نمیگفتیم
برایت سیب آوردم نگاهش کردی و گفتی
که نقطه ضعف خود را کاش با شیطان نمیگفتیم
🇮🇷 @sabzpoushan