✳️ این همه استعداد برای زندگی محدود؟!
🔻 وقتی انسان #استعدادهای_عظیم خود را یافت،
ادامهی خودش را هم کشف میکند؛
چون برای این #زندگی_محدود، به این همه استعداد احتیاج ندارد.
🔸 استعدادهای اضافی انسان نمایانگر ادامهی او هستند؛
همانطور که جنین در رحِم مادر احتیاج به دست و پا و گوش و دماغ ندارد و بهجز جفتش به چیز دیگری احتیاج ندارد.
🔹 بچه در شکم مادر دستوپا نمیخواهد؛
نه نجاریای در پیش دارد و نه میخواهد نمدمالی کند. دهان و چشم هم نمیخواهد.
شاید هم با خودش بگوید اینها چیست که در صورت من کار گذاشتهاند؟
و حتی شاید اعتراض کند که این چه سازندهی بیحسابی بوده که اینها را به من آونگان کرده است؟
🔺 پس با شناخت استعدادهای اضافی انسان، ادامهی انسان کشف میشود؛
همانطور که با شناخت کار انسان، جهت حرکت انسان کشف میشود و درنتیجه مقصد او و منزلهای او مطرح میشود.
اینجاست که انسان با تفکر در خودش به دو چیز میرسد؛ هم به کار خودش، که #حرکت و #جهت_حرکت است و هم به منزلهایی که در پیش دارد و #معادی که برای اوست.
👤 #استاد_علی_صفایی_حائری
📚 از کتاب #حیات_برتر
📖 صص ۲۶ تا ۲۸
#️⃣ #معاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعا برای فرج حضرت حجت علیه السلام، گشایش در امور زندگی پیش می آورد
این روزها به تنها چیزی که نمیتوان اعتماد کرد نوشتههای #روزنامه_اعتماد است
و روزنامهای که رسما حافظ منافع #غرب در #ایران است نامش #شرق است!
واژهها را هم از معنا تهی کردهاند.
🇮🇷 @sabzpoushan
شنيدم كه چون قوي زيبا بميرد
فريبنده زاد و فريبا بميرد
شب مرگ تنها نشيند به موجي
رود گوشه اي دور و تنها بميرد
در آن گوشه چندان غزل خواند آن شب
كه خود در ميان غزل ها بميرد
گروهي بر آنند كاين مرغ شيدا
كجا عاشقي كرد ؛ آنجا بميرد
شب مرگ از بيم آنجا شتابد
كه از مرگ غافل شود تا بميرد
من اين نكته گيرم كه باور نكردم
نديدم كه قويي به صحرا بميرد
چو روزي ز آغوش دريا برآمد
شبي هم در آغوش دريا بميرد
تو دريا ي من بودي آغوش واكن
كه ميخواهد اين قوي زيبا بميرد
🇮🇷 @sabzpoushan
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#امام_زمان
#روضه
ای شفای دردهای بی شمار ما بیا
به دعای ما که نه،بر ناله ی زهرا بیا
از گناهان خسته و در روضه ها سر میکنم
ای صفای حق تعالی بر همه دلها بیا
من که سربارت شدم،بی قیمت و بی آبرو
آبروی هر دوعالم حضرت مولا بیا
من گنه کارم ولی عشق تو را دارم به دل
عشق زیبایت تمام آبروی ما بیا
من بدم اما گدای درگهت هستم هنوز
خاک پایت میشوم ای حضرت آقا بیا
میرسد ماه محرم وقت شور و ماتم است
آندمی که ذکر تاسوعاست بر لبها بیا
روضه خوان باشی و ماهم گریه کن های عزا
خون فشان روضه ی جان سوز عاشورا بیا
جان عمه زینبت ، بر اضطرار دختران
بر اسارت در میان خنده ی اعدا بیا
چشم ناپاک و حرم،بازار شام و ساز و دف
بر لب و دندان خونینِ گل زهرا بیا
کار هر روز و شبش گریه برای اصغر است
بر سفیدی گلو و نغمه ی لالا بیا
این نفس بند آمده از غصه های کربلا
بر تن روی عبای اکبر لیلا بیا
از خجالت آب شد،قولش زمین مانده عمو
بر نگاه حسرت و بی تابی سقا بیا
موی او آتش گرفت و دامنش هم سوخته
بر دمی که آن سه ساله ناله زد بابا بیا
🇮🇷 @sabzpoushan