از عاشقانه ها غم غربت به من رسید
ته مانده ی شراب محبت به من رسید
تقدیر ،جان به لب شد و اقبال ،خون جگر
تا دور زد پیاله و نوبت به من رسید
تنها غمی که خورده و رنجی که بُرده ام
از خورد و بُردِ سفره قسمت به من رسید
زحمت به من رسید همیشه به راحتی
بر عکسِ راحتی که به زحمت به من رسید
از جستجوی عافیت انگار عاقبت
این یک دو حرفِ واژه ی آفت به من رسید
از لطف بی دریغ رفیقان مشفق است
تیری که از کمان ملامت به من رسید!
با این همه به دیده منّت نهاده ام
هر حکم کز خزانه حکمت به من رسید
#جوادجعفری_نسب
🇮🇷 @sabzpoushan
تا به شادی پُر کند عطرت مشام کوچه را
" کوچه ی صاحب زمان " کردیم نام کوچه را
در قدم های تو ای موعود ! زینت داده اند
ریسه های اشک شوق ما تمام کوچه را
چشم، خاطر خواه تو دل ، محوِ روی ماه تو
نرگسستان کرده ای دیوار و بام کوچه را
حضرت خورشید! بر جان های سرد ما بتاب
مهربان من! جوابی ده سلامِ کوچه را
وارهان این شهر را از طعنه ی ناپختگان
یوسفا! تعبیر کن رویای خامِ کوچه را
ذوالفقاری تیز کن بر ذوالجناحی زین گذار
قامتی بر بند ای قائم ! قیام کوچه را
کوچه ی ما را نگه دار از گزند ناکسان
از تو می خواهند این مردم دوام کوچه را
#جوادجعفری_نسب