eitaa logo
سبزپوشان
449 دنبال‌کننده
28.3هزار عکس
25.4هزار ویدیو
127 فایل
فرهنگی اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان یک مثل 😂😂 به آدم تنبل فرمان بده؛ هزار نصیحت پدرانه بشنو! اربابی به نوکر تنبل خود گفت: برو بیرون ببین هنوز باران می‌بارد؟ نوکر گفت: قربان، این گربه همین الآن از بیرون آمده است. دستی به پشتش بکشید؛ اگر خیس باشد، باران می‌بارد و اگر خشک باشد، باران بند آمده است. ساعتی بعد، ارباب رو به نوکر خود نمود و گفت: برو چوب نیم‌ذرع را بیاور؛ می‌خواهم چند طاق پارچه ذرع کنم. نوکر گفت: ارباب، دُم این گربه، نیم ذرع است. شما می‌توانید به جای چوب نیم‌ذرع، از آن استفاده کنید. دقایقی بعد، ارباب به نوکر خود گفت: برو سنگ نیم‌منی را بیاور. می‌خواهم برنج وزن کنم؛ بدهم خاتون غذا بپزد؛ فردا مهمان داریم. نوکر گفت: آقا، من این گربه را بارها وزن کرده‌ام؛ وزنش بی‌کم و زیاد، نیم من است. ارباب که از دست نوکرش سخت خشمگین شده بود، گفت: تشنه هستم؛ برو قدری آب بیاور. نوکر گفت: آقا، آن سه کار را که فرمودید، من انجام دادم؛ این یک کار را بی‌زحمت خودتان انجام بدهید! دوازده‌هزار مثل فارسی، دکتر شکورزاده بلوری، ص ۲۵۸. 🇮🇷@sabzpoushan