همیشه باز خواهد شد گره از کار با گریه
شفا میگیرد آخر آدم بیمار با گریه
گرفتاری ندارد روز محشر آن که در روضه
سلامی داده سمت تو فقط یک بار با گریه
به یاد تشنگی ها و ترک های لبت با بغض
همیشه آب خوردم لحظهی افطار با گریه
به یاد دخترت با دخترم دیروز با سرعت
گذشتم از میان کوچه و بازار با گریه
همیشه میگذارم در فراق صحن تو سر را
به جای شانه ات بر شانهی دیوار با گریه
دوباره اسمی از دیوار آمد ناگهان در من
نوای روضه های کوچه شد تکرار با گریه
شنیدم از همان روزی که زهرا پشت در افتاد
چَکُش را میزند بر میخ در نجار با گریه
#سجاد_روانمرد
بسم الله الرحمن الرحیم
#غزل_امام_حسن_علیه_السلام
عجیب نیست که دائم سر زبان من است
حسن قشنگترین واژه درجهان من است
اگر به گفتن ذکرش همیشه مشغولم
زبان برای همین کار در دهان من است
همیشه أشهَدُ أَنّ حسن کریم الله
پس از علی ولی الله در اذان من است
گدای سفره ی او بوده اند اجدادم
همین بزرگترین فخر خاندان من است
به تیره روزی شب های خویش مفتخرم
برای اینکه حسن ماه آسمان من است
غم نداری خود را نمیخورم هرگز
چرا که مُهر حسن پای آب و نان من است
مرا به شاعر درگاه او شناخته اند
هزار شکر که در شهر این نشان من است
قبول اگر غزلم در خور مقامش نیست
ولی محبت او برتر از توان من است
اگر چه جان جهان شد برای ما اما
همیشه گفته حسن جان حسین جان من است
#سجاد_روانمرد