حتی نیفتاد از سرش یک بار چادر
گل را محافظ بود از هر خار چادر
دارد برای هر زن آزاد اندیش
با یاد زهرا حرمت بسیار چادر
پیچید دور دُر بی مانند مادر
مثل صدف در کوچه و بازار چادر
کوه وقار است این که می بینید مردم
این نکته را می گفت در انظار : چادر
آیینه را تا عکس نابینا نبیند
شد پرده دارش لحظه ی دیدار چادر
نامردها وقتی که دورش را گرفتند
او را سپر شد لحظه ی پیکار چادر
در کوچه، خاکی شد ولیکن گفت آری
از گرگها با حیدر کرار چادر
راز کبودی گل سرخش نشد فاش
صدیقه را شد حافظ اسرار چادر
اما دریغا دور از چشمان حیدر
شد شعله ور بین در و دیوار چادر
این بیت را با اشک باید خواند مردم!
زد بال بال آن روز با مسمار چادر
فواره زد خون از گل نیلوفری وای!
شد ناگهان مثل شقایق زار چادر
#فاطمه
#فاطمیه
#سید_محمد_حسین_ابوترابی
🇮🇷@sabzpoushan
✳️درد دل با شهیدان
سرهایتان که رفت ، سربندتان چه شد ؟
دلهای ما گرفت ، لبخندتان چه شد ؟
این شهر کوفه است ، از یاد رفته اید
مردان ما زیاد ، مانندتان چه شد ؟
این شهر بی شما ، مرداب رنگهاست
موجی نشد بلند ، اروندتان چه شد ؟
مردان ادعا ، کردند هی دعا
اما اثر نکرد ، سوگندتان چه شد ؟
عکسِ مزارتان ، کم رنگ و پر غبار
یاد پدر کجاست ؟ ، فرزندتان چه شد ؟
#سید_محمد_حسین_ابوترابی
🌷
🇮🇷@sabzpoushan