آهِ کودک های غزه کرد با موشک اثر تاشوند امثال صهیونیسم از نو با خبر انتقام سخت در کار است "یوم الانتقام " وعده صادق رسید وموعد صبح ظفر #علیرضا_ناظمی #یوم_الانتقام #وعده_صادق 🌸 ‎‎‌‌‎‌‌‎‎‌‌‎‎‌‎‎🇮🇷@sabzpoushan

تا  خیمه  زده  به  جانم  آقا  غم  تو دلسوخته ام  زغصه  وماتم تو یک  بار  دگر به  مجلست  راهم  ده تا  سینه  زنان  بگیرم  آقا  دم  تو #عــلــیــرضــا_نــاظــمــی

ما خواب بودیم گلهای باغچه گل دادند و گلدان لب حوض تَرَک برداشت ما از فصل کودکی گذشتیم و یک دفعه پرت شدیم در شریان یک زندگی که از آنِ ما نبود ترسیدیم در ترسیم تروریسم ولی واقعا ما به هلاکت نزدیک شده بودیم شعر جوشید پناهگاه مان شد و حالا دلخوشیم به اینکه یک بار دیگر طعم کودکی را بچشاند به ما آشنای دورِ دیرین زندگی بی هیچ درنگی #عــــلــــیــــرضــــا_نــــاظــــمــــی #شــــعــــر_ســــپــــیــــد

🎧 صیاد 🎙 علیرضا افتخاری آغوش تو پُر است از دلتنگی و چشمهای من پر از خواهش ما چقدر به الزام این تبادلات فرهنگی واقفیم وقتی از سرمان دردهای مُمتدِ بی حوصلگی های مُدام و خواستن های بی وقفه بالا می رود این آخرین رایزنی من با تپش تپشِ نفس های توست تسهیل کن مذاکره ی دستهای مرا با ورق ورق لایحه ی توافق مبادله هایی همیشگی #عــــلــــیــــرضــــا_نــــاظــــمــــی 🇮🇷@sabzpoushan

🔸️ زیبای منی 🔸️ حجت‌ اشرف‌ زاده خورشید تابنده درختهای سربه فلک کشیده سایه های گسترنده همه ایستاده اند تا جملگی یک چیز را بگویند: هرجا از تو نام و نشان است تقدس آنجا معنا می شود من با حضور قلب به باور عشقِ مقدس تو ایمانِ قلبی دارم چیزی شبیه به پرستش #علیرضا_ناظمی 🇮🇷@sabzpoushan

سَرَم پایین است شبیه تاکی که از برگ‌های زردش خجالت می‌کشد نمی‌خواهم دست‌هایم را به رهنِ آفتاب بسپارم می‌خواهم با دهن‌کجی به دنیا بنویسم از تو: از رنجِ خستگی‌هایی که سال‌هاست به دوش دارم حالا که پای حوصله در گِلِ صداقت مانده است من با نگاهی آوانگارد به شریعتِ تو تعظیم می‌کنم می‌خواهم کلاف‌های سردرگم شعر به پاهایم نپیچند و ذهنِ پروازم را نشکنند می‌خواهم دنیا را با نگاهی فرادست‌تر از آنچه هست به رؤیت بنشینم تو می‌آیی و من در بی‌گُمانه یک آرزو می‌سوزم گیومه‌های سرد در برابر آتشِ عشق مرا محدود می‌خواهند حالا که تو آمده‌ای قوه قهریه‌کائنات هم کاری نمی‌تواند بکند من دست به کار می‌شوم وَحشت به دل از اسارتِ «باید چنین کرد» «نباید چنان گفت» می‌گذرم پیش از آنکه ردِّپایش مرا انفعالاتِ اجباری بزنند با قیچیِ تکلیف‌ها وتکلف‌های مرسوم ! #علیرضا_ناظمی ‌‎‌ 🇮🇷@sabzpoushan