eitaa logo
سبزپوشان
288 دنبال‌کننده
25.9هزار عکس
23هزار ویدیو
117 فایل
فرهنگی اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
من دلم می‌خواهد خانه‌ای داشته باشم پُرِ دوست کنج هر دیوارش دوست‌هایم بنشینند آرام گل بگو گل بشنو … هر کسی می‌خواهد وارد خانه ی پر عشق و صفایم گردد یک سبد بوی گل سرخ به من هدیه کند شرط وارد گشتن : شست و شوی دل‌هاست شرط آن داشتن یک دل بی رنگ و ریاست بر درش برگ گلی می‌کوبم روی آن با قلم سبز بـهار می‌نویسم : ای یـار خانه‌ی ما اینجاست تا که سهراب نپرسد دیگر : خانه دوست کجاست؟ 🇮🇷 @sabzpoushan
صافى آب مرا ياد تو انداخت ، رفيق! تو دلت سبز ، لبت سرخ ، چراغت روشن! چرخ روزيت هميشه چرخان! نفست داغ ، تنت گرم ، دعايت با من!
خار خندید و به گل گفت سلام و جوابی نشنید خار رنجید ولی هیچ نگفت ساعتی چند گذشت گل چه زیبا شده بود دست بی رحمی نزدیک آمد، گل سراسیمه ز وحشت افسرد لیک آن خار در آن دست خلید و گل از مرگ رهید صبح فردا که رسید خار با شبنمی از خواب پرید گل صميمانه به او گفت سلام... "گل اگر خار نداشت دل اگر بی غم بود اگر از بهر كبوتر قفسی تنگ نبود، زندگی،عشق،اسارت،               همه بی معنا بود"
🌸 همه ی شهر به دلدادگی ام می خندند که فلانی شده از چشم کسی مست که نیست! 👤
تاج از فرق فلک برداشتن جاودان آن تاج بر سرداشتن در بهشت آرزو ره یافتن هر نفس شهدی به ساغر داشتن روز در انواع نعمت‌ها و ناز شب بتی چون ماه در بر داشتن صبح از بام جهان چون آفتاب روی گیتی را مُنوَّر داشتن شامگه چون ماه رویا آفرین ناز بر افلاک اختر داشتن چون صبا در مزرع سبز فلک بال در بال کبوتر داشتن حشمت و جاه سلیمانی یافتن شوکت و فَرِّ سکندر داشتن تا ابد در اوج قدرت زیستن ملک هستی را مسخر داشتن بر تو ارزانی که ما را خوش‌تر است لذَّت یک لحظه «مادر» داشتن
@shervamusiqiirani-8 - کانال شعر و موسیقی اصیل ایرانی.mp3
14.94M
‌✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍂🌺🍂 🌺 پاییز سرد زرد با سبز و سرخ باغ چه گویم چه ها نکرد بایک لهیب شعله بر افروخت در چنار با یک نهیب رنگ ربود از رخ چمن گیسوی بید را کند و به خاک ریخت یاقوت نار بن را بر سنگ زد گریخت پیچید تازیانه بر اندام نارون توفان سهمناک پاشید خاک بر رخ خورشیدهای تاک ماند از سیاهکاری او باغ بی چراغ شب ها دگر نتابید مهتاب نسترن یغماگران باد درهای گنج خانه گشودند هر جا که لطف وناز هر سو که رنگ وبوی ربودند مرغان نغمه خوان را خار وخسی به جا ننهادند از لانه از وطن پاییز سرد و زرد با سبز وسرخ باغ چه گویم چه ها نکرد تا کی دوباره جلوه کند چهره بهار در آشیان من 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
بگذار ، که بر شاخه ی این صبح دلاویز بنشینم و از عشق سرودی بسرایم آنگاه ، به صد شوق ، چو مرغان سبکبال ، پر گیرم ازین بام و به سوی تو بیایم خورشید از آن دور ، از آن قله پر برق آغوش کند باز ، همه مهر ، همه ناز ? سیمرغ طلایی پرو بالی ست که چون من از لانه برون آمده ، دارد سر پرواز پرواز به آنجا که نشاط است و امیدست پرواز به آنجا که سرود است و سرورست آنجا که ، سراپای تو ، در روشنی صبح رویای شرابی ست که در جام بلور است ? آنجا که سحر ، گونه گلگون تو در خواب از بوسه خورشید ، چو برگ گل ناز است ، آنجا که من از روزن هر اختر شبگرد چشمم به تماشا و تمنای تو باز است ! من نیز چو خورشید ، دلم زنده به عشق است راه دل خود را ، نتوانم که نپویم ? هر صبح ، در آیینه جادویی خورشید چون می نگرم ، او همه من ، من همه اویم ! او ، روشنی و گرمی بازار وجود است در سینه من نیز ، دلی گرم تر از اوست او یک سرآسوده به بالین ننهادست من نیز به سر می دوم اندر طلب دوست ? ما هردو ، در این صبح طربناک بهاری از خلوت و خاموشی شب ، پا به فراریم ما هر دو ، در آغوش پر از مهر طبیعت با دیده جان ، محو تماشای بهاریم ? ما ، آتش افتاده به نیزار ملالیم ، ما عاشق نوریم و سروریم و صفاییم ، بگذار که سرمست و غزل خوان من و خورشید بالی بگشاییم و به سوی تو بیاییم 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عشق هر جا رو کند آنجا خوش است گر به دریا افکند دریا خوش است   ‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‍‌‌‎‌‌‌‌‎‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‍‌‌‎‌‌‎‌‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌🇮🇷 @sabzpoushan
قناری ها سرود صبح می خوانند! من آنجا چشم در راه توأم ناگاه تو را از دور می بینم که می آیی تو را از دور می بینم که می‌خندی تو را از دورمی بینم، که می خندی و می آیی! نگاهم باز، حیرانِ تو خواهد ماند! سراپا چشم خواهم شد، تو را در بازوان خویش خواهم دید! سرشک اشتیاقم، شبنم گلبرگ رخسار تو خواهد شد! تنم را از شراب شعر چشمان تو خواهم سوخت!  برایت شعر خواهم خواند برایم شعر خواهی خواند!   تبسم های شیرین تو را با بوسه خواهم چید و گر بختم کند یاری در آغوش تو ای افسوس سیاهی تار می بندد! چراغ ماه، لرزان از نسیم سرد پاییز است! هو؛ آرام، شب؛ خاموش   راه آسمان ها باز! زمان در بستر شب، خواب و بیدار است . . .  🇮🇷@sabzpoushan
نرم نرمک میرسد اینک بهار خوش به حال روزگار ... خوش به حال چشمه ها و دشتها خوش به حال دانه ها و سبزه ها خوش به حال غنچه های نیمه باز 🇮🇷@sabzpoushan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در نوازش‌های باد در گل لبخند دهقانان شاد در سرود نرم رود خون گرم زندگی جوشیده بود نوشخند مهر آب آبشار آفتاب در صفای دشت من کوشیده بود شبنم آن دشت از پاکیزگی گوییا خورشید را نوشیده بود ... 🇮🇷@sabzpoushan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوشا دل های خوش جان های خرسند خوشا نیروی هستی‌زای لبخند خوشا لبخند شادی آفرینان که شادی روید از لبخند اینان         پنجشنبه تون پر از لبخند شیرین 🌸 ‎‎‌‌‎‌‌‎‎‌‌‎‎‌‎‎🇮🇷@sabzpoushan
هوا هوای بهار است و باده باده ی ناب 🌞🌞🌞🌞🌞 سلام‌صبحتون پراز‌ نیکویی
رهروان كوی جانان سر خوشند عاشقان در وصل و هجران سر خوشند جان عاشق، سر به فرمان می‌رود سر به فرمان سوی جانان می‌رود راه كویِ می‌فروشان بسته نيست در به روی باده‌نوشان بسته نيست باده‌ی ما ساغر ما عشق ماست مستی ما در سرِ ما عشق ماست دل ز جام عشق او شد مِی‌پرست مستِ مست از عشق او شد مستِ مست ما به سوی روشنایی می‌رويم سوی آن عشق خدايی می‌رويم دوستان! ما آشنای اين رهيم می‌رويم از اين جدايی وا رهيم نور عشق پاك او در جان ما مرهم اين جان سرگردان ما 🌸 ‎‎‌‌‎‌‌‎‎‌‌‎‎‌‎‎🇮🇷@sabzpoushan
زندگی، گرمی دل های به هم پیوسته‌ست تا در آن دوست نباشد همه درها بسته‌ست در ضمیرت اگر این گُل ندمیده‌ست هنوز، عطر جان‌پرور عشق گر به صحرای نهادت نوزیده‌ست هنوز دانه‌ها را باید از نو کاشت... آب و خورشید و نسیمش را از مایه‌ی جان خرج می‌باید کرد رنج می‌باید برد دوست می‌باید داشت! با نگاهی که در آن شوق برآرد فریاد با سلامی که در آن نور ببارد لبخند دست یکدیگر را بفشاریم به مهر جام دل‌هامان را مالامال از یاری‌، غمخواری بسپاریم به هم بسراییم به آواز بلند : ـ شادی روی تو ! ای دیده به دیدار تو شاد باغِ جانت همه وقت از اثر صحبت دوست تازه، عطر افشان گلباران باد... 🇮🇷@sabzpoushan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من مناجات درختان را هنگام سحر، رقص عطر گل یخ را با باد، نفس پاک شقایق را در سینه کوه، صحبت چلچله ها را با صبح، نبض پاینده هستی را در گندم زار، گردش رنگ و طراوت را در گونه گل، همه را می شنوم، می بینم، من به این جمله نمی اندیشم! به تو می اندیشم 🌿 🍃 🌺🍃 🌿🍃🌿🌺 🍃🌺🍃🌿 🌿🌱🌺🍃🍃 🌺🌿🍃🌿🌺🍃🌿