نیامدی نیامدی نیامدی و دیر شد
نهال نوجوانی ام ببین چگونه پیر شد
تو ابر پر سخاوتی ببار بر تن زمین
که بوستان زندگی بدون تو کویر شد
بهار من، قرار من، یگانه شهریار من
ببین هوای شهر را ،که بی تو زمهریر شد
فقط نه چشم عاشقم به جستجوی روی توست
که چشم آسمانیان، روان در این مسیر شد
شد از عذاب تن رها شد از کمند غصه دور
هرآنکسی که درجهان به عشق تو اسیر شد
بگیر دست عاشقی که دور از نگاه تو
هزار بار هرنفس، شکست و گوشه گیر شد
تو آمدی تو آمدی تو آمدی تو آمدی
و بیت آخر غزل چقدر دلپذیر شد
#محسن_درویش
🇮🇷 @sabzpoushan
حضرت_محمد_ص
تا هوای آسمان در سر ندارد زنده نیست
مرغ اگر پرواز را باور ندارد زنده نیست
جان اگر بخشید بر دشت ودمن جاوید شد
ابر اگر در چنته چشمی تر ندارد زنده نیست
جای دارد در دل ما مهر ختم المرسلین
این صدف در خود اگر گوهر ندارد زنده نیست
شوق دیدار شه لولاک در جانهای ماست
هر دلی این شوق را در سر ندارد زنده نیست
در دو عالم رزق ما از سفره ی احسان اوست
توشه از این سفره هرکس بر ندارد زنده نیست
#محسن_درویش
🇮🇷@sabzpoushan
تا هوای آسمان در سر ندارد زنده نیست
مرغ اگر پرواز را باور ندارد زنده نیست
جان اگر بخشید بر دشت و دمن جاوید شد
ابر اگر در چنته چشمی تر ندارد زنده نیست
جای دارد در دل ما مِهر ختم المرسلین
این صدف در خود اگر گوهر ندارد زنده نیست
شوق دیدار شه لولاک در جانهای ماست
هر دلی این شوق را در سر ندارد زنده نیست
در دو عالم رزق ما از سفره ی احسان اوست
توشه از این سفره هرکس بر ندارد زنده نیست
#محسن_درویش
#حضرت_محمد_ص
🇮🇷@sabzpoushan