چشمهایت را میان کهکشانها کاشتند
سال ها بگذشت تا خورشید را برداشتند
نُه فلک خَم شدغروبی سوخته تا پای نی
خوشه خوشه آفتاب از کربلا برداشتند
کاروان ها در مسیر لاله های خون جگر
سینه سینه داغ از فصلِ بلا برداشتند
صوتِ داوودی وزید از حنجرِ نی نامه ها
سازها صد زخمه سوز از نینوا برداشتند
بی سبب جاری نشد تا چشمِ دریا رودها
چشمه ها یک قطره از اشک «خدا»برداشتند.
مستجابی در قنوتِ آبی لیل ونهار
حوریان بردامنت دستِ دعا برداشتند
#اکرم_نورانی
#یا_حسین_ع