🔰 اینجا قراره که فقط و فقط از مکتب حاج قاسم درس زندگی بگیریم
🔸مکتب حاج قاسم یعنی مکتب کارهای بزرگ با ایمان به ولایت فقیه
🔸مجموعه محتواهای ارزشمند تولید شده در مکتب حاج قاسم :
#نسلی_از_سلیمانی_ها_در_راهند( مجموعه ویژه دانش اموزان)
#مجاهدان_خستگی_ناپذیر( مطالبی پیرامون فرماندهان جبهه مقاومت)
#ما_ملت_امام_حسینیم (ویژه ماه محرم )
##چهل_چراغ (بازخوانی وصیت نامه )
#خاکریز_خاطرات(مجموعه خاطرات )
#نجوای_مقاومت(مجموعه اشعار ویژه حاج قاسم)
#درس_مقاومت (درس ها و پیام های شهادت حاج قاسم)
#الگوی_مقاومت (سبک زندگی حاج قاسم)
#کلام_مقاومت( مجموعه بیانات حاج قاسم)
#نجم_المقاومت (مجموعه سخنانی از شخصیتهای دینی جهان اسلام و جبهه مقاومت راجع به شخصیت حاج قاسم)
#حکیم_فرزانه(مجموعه بیانات حاج قاسم پیرامون مقام معظم رهبری)
#حاج_قاسم ( برگی از کتاب حاج قاسم)
#طلوع_دی ( بازخوانی پیام های تسلیت مراجع تقلید،علما و مراکز حوزوی برای شهادت سردار سلیمانی)
#کلام_ولی (مجموعه بیانات مقام معظم رهبری پیرامون حاج قاسم)
#ذوالفقار ( مجموعه خصوصیات اخلاقی و رفتاری و... حاج قاسم)
#حبیب (بازخوانی زندگی سراسر درس حاج قاسم)
#میثاق_نامه(مجموعه پادکست وصیت نامه سردار سلیمانی)
🎥همراه با دیدنی ترین فیلم و کلیپ از سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی
کلیک جهت عضویت
👇👇👇
اینم لینکش🌺🌹
↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️
https://eitaa.com/joinchat/946536448C873dacdb9b
#خاکریز_خاطرات ۲۵۶
🌺 هشدارِ انتخاباتیِ شهید مدافعحرم سعید سیاحطاهری
#پای_کار_انتخاباتیم_همانند_شهدا
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1
#شهید_سیاحطاهری #شهدای_آبادان #انتخابات #بصیرت #انتخاب_اصلح #تبلیغات #مناظره #دقت #ریزبینی #حضورحداکثری
#خاکریز_خاطرات ۲۵۵
🌺 خاطره جالب از شهیدی که عروسیاش را بخاطر انتخابات عقب انداخت...
#پای_کار_انتخاباتیم_همانند_شهدا
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1
#شهید_محمودنژاد #شهدای_قم #انتخابات #بصیرت #انتخاب_اصلح #تبلیغات #عروسی #حضورحداکثری
🕊💐🌴🥀🌴💐🕊
#خاکریز_خاطرات
#اسیر_جنگی
یک روز یک اسیر جنگی را که در پشت جبهه عمل قلب باز انجام داده بود به بیمارستان صحرایی اعزام کردند. گویا بنده خدا قبل از اعزام به این #بیمارستان، از بس از درد به خود پیچیده بود، امکان اینکه بخیه هایش باز شود هم بود. پزشکان تشخیص داده بودند که دست و پاهایش را به تخت ببندند و با مسکن آرامش کنند. اسیر عراقی وقتی در بیمارستان به هوش آمد فکر کرده بود چون اسیر است او را به تخت بستند. ابتدا شروع کرد با زبان عربی درخواست آب کردن و بعد از آن با قسم دادن به ائمه اطهار از ما خواست که دست و پایش را باز کنیم در اون ساعت متاسفانه کسی نبود که صحبت های او را ترجمه کند او نیز مدام هر کدام از #پرستارها را که می دید التماس می کرد نمی دانستیم چه جوری به این بنده خدا بگوییم که بستن دست و پایت دلیل پزشکی دارد. یادم می آید سالن پر از مجروح بود و خواهرم که با هم به جبهه اعزام شده بودیم در حال #پانسمان کردن زخم مجروحان بود با دیدن #اسیر عراقی و التماس وی با حالتی خیلی جدی گفت : "والله اخوی #عربی بیل میرم" که همه مجروحین و پرسنل با صدای بلند خندیدند.
#روز_پرستار
سلامتی همه
#سفید_پوشان_بی_ادعا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌺 @dashtejonoon1💐🕊
🌺🍀💐🌼💐🍀🌺
#خاکریز_خاطرات
#اسیر_جنگی
یک روز یک اسیر جنگی را که در پشت جبهه عمل قلب باز انجام داده بود به بیمارستان صحرایی اعزام کردند. گویا بنده خدا قبل از اعزام به این #بیمارستان، از بس از درد به خود پیچیده بود، امکان اینکه بخیه هایش باز شود هم بود. پزشکان تشخیص داده بودند که دست و پاهایش را به تخت ببندند و با مسکن آرامش کنند. اسیر عراقی وقتی در بیمارستان به هوش آمد فکر کرده بود چون اسیر است او را به تخت بستند. ابتدا شروع کرد با زبان عربی درخواست آب کردن و بعد از آن با قسم دادن به ائمه اطهار از ما خواست که دست و پایش را باز کنیم در اون ساعت متاسفانه کسی نبود که صحبت های او را ترجمه کند او نیز مدام هر کدام از #پرستارها را که می دید التماس می کرد نمی دانستیم چه جوری به این بنده خدا بگوییم که بستن دست و پایت دلیل پزشکی دارد. یادم می آید سالن پر از مجروح بود و خواهرم که با هم به جبهه اعزام شده بودیم در حال #پانسمان کردن زخم مجروحان بود با دیدن #اسیر عراقی و التماس وی با حالتی خیلی جدی گفت : "والله اخوی #عربی بیل میرم" که همه مجروحین و پرسنل با صدای بلند خندیدند.
💐 #روز_پرستار💐
سلامتی همه
#سفید_پوشان_بی_ادعا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌺 @dashtejonoon1💐🕊
🌺🍀💐🌼💐🍀🌺
#خاکریز_خاطرات
#اسیر_جنگی
یک روز یک اسیر جنگی را که در پشت جبهه عمل قلب باز انجام داده بود به بیمارستان صحرایی اعزام کردند. گویا بنده خدا قبل از اعزام به این #بیمارستان، از بس از درد به خود پیچیده بود، امکان اینکه بخیه هایش باز شود هم بود. پزشکان تشخیص داده بودند که دست و پاهایش را به تخت ببندند و با مسکن آرامش کنند. اسیر عراقی وقتی در بیمارستان به هوش آمد فکر کرده بود چون اسیر است او را به تخت بستند. ابتدا شروع کرد با زبان عربی درخواست آب کردن و بعد از آن با قسم دادن به ائمه اطهار از ما خواست که دست و پایش را باز کنیم در اون ساعت متاسفانه کسی نبود که صحبت های او را ترجمه کند او نیز مدام هر کدام از #پرستارها را که می دید التماس می کرد نمی دانستیم چه جوری به این بنده خدا بگوییم که بستن دست و پایت دلیل پزشکی دارد. یادم می آید سالن پر از مجروح بود و خواهرم که با هم به جبهه اعزام شده بودیم در حال #پانسمان کردن زخم مجروحان بود با دیدن #اسیر عراقی و التماس وی با حالتی خیلی جدی گفت : "والله اخوی #عربی بیل میرم" که همه مجروحین و پرسنل با صدای بلند خندیدند.
💐 #روز_پرستار💐
سلامتی همه
#سفید_پوشان_بی_ادعا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌺 @dashtejonoon1💐🕊