✨
دانی که چرا خدا به تو داده دو دست؟
من معتقدم که اندر آن سرّی هست
یک دست به کار خویشتن پردازی
با دست دگر ز دیگران گیری دست
💫 @sad_dar_sad_ziba
🌸 زندگی زیباست 🌸
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «مثـل بیروت بود» ⏪ بخش ۱۱۴: به یکی از مردان اشاره کرد تا دهانم را باز کند. جوانی ق
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄
📚 «مثـل بیـروت بود»
⏪ بخش ۱۱۵:
نادر دستی بر آرایش سبیلهایش کشید و گفت:
_ تا الآن هم اگه زندهاید فقط و فقط یه دلیل داره، اون هم گیر انداختن حاج اسماعیله؛ چون نقشه ی راه بدون اطلاعات پدرت به درد سعودیها نمیخوره. اون نقشه مثل یه بازی جورچین به چند تیکه تقسیم شده. هر کدوم از این تیکهها جداگانه رمزگذاری شدن و فقط بابات میتونه اون رمزها رو بشکنه.
حالا دیگر تمام و کمال میدانستم که داستان از چه قرار است. نقشه ی راه کمکهای مستشاری سپاه به انصارالله یمن نقشه ای رمزگذاری شده بود که فقط به دست پدر، مفتوح و قابل رؤیت میشد. به آنی، دلم قنج رفت. چه لذتی داشت تماشای جلز و ولز کردن سعودیهای وهابی. این که تمام این سالها تصور میکردم پدر یک نظامی ساده است از محافظهکاری استادانه ی او بود یا هوش کم من؟
نادر نگاه سمیاش را به بیرمقی دانیال دوخت.
_ نمیدونم چرا حسم بهم می گه این کدگذاری با درجه ی امنیت بالا دستپخت برادرزاده ی عزیزمه.
چند سیلی پرحرص اما نرم به صورت دانیال کوبید. نگاه تب دار مرد موطلایی لبریز از خشم بود. ابلیس لبخندی زد و به جایی پشت سرمان رفت. نمیدیدمش عطر ملس چای در مشامم پیچید و صدای ریخته شدنش در لیوان بلند شد.
_ البته این که الآن کشته بشید خودش نعمتیه چون دیگه چیزی به سرنگونی رژیم نمونده. خیلی طول بکشه تا عید نوروز و وقتی این اتفاق بیفته....
مکث کرد. آمد و با لیوانی چای داغ که بخار از دهانه اش بر میخواست مقابلمان ایستاد.
_ روزهای بعد از سرنگونی رو تصور کن؛ خلق خسته به صغیر و کبیر حکومتیها رحم نمیکنن، از درختهای هر کوچه، پاسدار و بسیجی و حزباللهیها آویزونه. تا ماهها شهرها بوی خون می دن. زیباست، نه؟
لبخندی مشمئز کننده کنج لبهایش نشست. رجوی در قفس اشرف چه بر سر رؤیای افرادش آورده بود که پرنده ی خیالشان چون جغد، شوم شده بود و چون کلاغکی سیاه، نحس؟ چه بد اقبالی داشتند این ملیجکهای تسخیر شده ی شیطان که از دنیا رانده و از آخرت مانده بودند.
پر از انزجار بودم و فریاد زدم:
_ هیچ غلطی نمیتونید بکنید! حکایت این کشور حکایت عراق و افغانستان و سوریه نیست. به مو میرسه اما پاره نمیشه. حناتون پیش این مردم رنگی نداره. بعد از این همه سال هنوز نفهمیدین؟!
خواست جرعهای از چایی بنوشد اما داغی اش مانع شد. لبخند آزار دهندهاش را کش آورد و گفت:
_ این نسل نسل رسانه و اینترنته. میدونی چند تا مسئول، بازیگر، نویسنده، شاعر، خواننده و فوتبالیست توی خود کشور ایران دارن به طور مستقیم و غیر مستقیم برای تحقق اهداف ما و رهایی خلق با ما همکاری میکنن؟ فکر کردی جریان سازیهای به قول شما ضد نظام و ضد مذهبی که از طریق بعضی مسئولین و سلبریتیها صورت میگیره اتفاقیه؟ بعضیهاشون مثل خانم.... با آقای.... به طور مستقیم از ما دستمزدهای هنگفت دریافت میکنن تا محتوای مد نظرمون رو خوراک ذهن طرفدارهاشون کنن؛ هیچ کاری هم به راست و دروغ اخباری که بهشون می دیم ندارن، اونها فقط پولشون رو میگیرن. سربازهای ما همه جا هستن.
از شنیدن نامهایی که گفت متعجب شدم؛ افرادی سرشناس در دنیای هنر و سیاست بودند. حالا دلیل آن بچه زاییها در بلاد اجنبی و حرفهای معنادار را میفهمیدم؛ پس آن ها سربازان گمنام دشمن بودند و بنده ی پول، اما به چه قیمتی؟
_ وقتی که ذهن مسموم شد دیگه فقط چیزی رو بالا می آره که ما به خوردش دادیم. این معادله قبلاً تو سوریه جواب داده پس توی ایران هم جواب می ده؛ شاید با تأخیر اما، بالأخره جواب می ده.
این بار رژیم نمیتونه از دامی که براش پهن کردیم سالم بیرون بیاد.خلاصه که این تو بمیری از اون تو بمیری ها نیست.
حرفهایش ترسناک بود ولی بیراه نمیگفت. همیشه خطر خودیهای ناخودی بیشتر از دشمن، سرزمینمان را تهدید میکرد، اما ایـن بازیها تازگی نداشت و هیچ وقت حساب اجنبی جماعت در سرزمین ما درست در نمیآمد؛ که اگر غیر از این بود سر کیسه را برای وطن فروشان بی مایه شل نمیکردند.
پوزخندی به ملاحتش زدم. با سکوتی سنگین خیره شد به تمسخر مواج در چهرهام. کینه را در مردمکهایش دیدم. ناگهان چای داغ را آرام و با حوصله روی پای زخمیام سرازیر کرد. داغی تند چای چون زغالی بر جانم نشست. اختیار از حنجره ام پرید. دانیال بی قرار شد و فریاد زد. دو مرد به سرعت بازوهایش را گرفتند تا فرصت حرکت نیابد. جیغ زدم اما او تا آخرین قطره را با لذتی کثیف روی پایم ریخت. حس میکردم قلبم در کاسهای پر از آب جوش غوطه ور است. بی حال شدم. پلک روی پلک گذاشتم. کیفش از بیتابیمان کوک شده بود.
⏪ ادامه دارد...
.................................
🌳 #بوستان_داستان
💠 «زندگی زیباست»
https://eitaa.com/sad_dar_sad_ziba
┄┅══✼☘🌺☘✼══┅┄
🌿🌸🌿
🍀 #امید
🌊 #اقیانوس_آرام
آقای روان شناس
🗞 #مجله_ی_مجازی «زندگی زیباست»
@sad_dar_sad_ziba
┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄
بخوان
و بخـــوان
و باز هم بخوان!
💎 #دُرّ_گران
………………………………………
💐 «همه چیز برای زندگی زیبا»
💐 @sad_dar_sad_ziba
🍃
6.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⛅️
چند می گیری برگردی؟!
#بوی_پیراهن_یوسف
/ ولایت و انتظار 🌸
@sad_dar_sad_ziba
🕌 ۩๑▬▬▬✨✨▬▬●
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨
تصویــــــر قشنگ قــاب چشمانم باش
تنهـــــــا سبب شــــــادی پنهـــانم باش
دلواپسیام پشت سرت بی خود نیست
تو جــــــــــان منی مواظب جانم باش!
💫 @sad_dar_sad_ziba
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌻
🌷 مدیون توییم سردار!
🚩 زیارت اربعینی کربلایمان را هم مدیون توییم که این همه بیابان ها را طی کردی تا ما بتوانیم با امنیت، حرم امام عشق را زیارت کنیم!
#یکی_از_میان_ما ...🌷...
/یاد یاران
…………………………………
@sad_dar_sad_ziba
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امروزت رو از دست نده،
نگران فردا هم نباش!
🍃 «زندگی زیباست»
🌿 @sad_dar_sad_ziba
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹🔹💠🔹🔹
🔸 شما هم از #آزادی، همین را می خواهید؟
🌃 #آرمانشهر
/ اجتماعی
💐 «همه چیز برای زندگی زیبا»
@sad_dar_sad_ziba
╰─┅═ঊঈ💠💠ঊঈ═┅─
💢 خودشان برای حجاب، ممنوعیت میگذارند اما ایران حق ندارد برای بیحجابی ممنوعیت داشته باشد.
چنین تصمیماتی در مثلاً مهد دموکراسی جهان و اعتراض همزمانشان به ممنوعیت بیحجابی در ایران اسلامی، گویای این است که غرب در حقیقت به دنبال برهنگی و اجباری کردن آن در جامعه است تا آزادی در انتخاب پوشش!
┄┅┅┅┅♦️┅┅┅┅┄
#آواز_دُهُل
/غرب و شرق شناسی مصداقی 🏁
╭─┅═💠🌏💠═┅─ @sad_dar_sad_ziba
╰─┅═💠🌎💠═┅─
🏡 خانه ی تاریخی نبوی
/ قزوین
#ایرانَما
/ نَمایی از ایران زیبای ما 🇮🇷
@sad_dar_sad_ziba
┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹
💪🏽 ما توانستیم
کاری را انجام دهیم که در جهان کم نظیر است!
🏗 ساخت، جابه جایی و نصب سازه ها و سکوهای غول پیکر استخراج نفت
#نیمه_ی_پر_لیوان
🌱 امید
🌳 «زندگی زیباست»
@sad_dar_sad_ziba
┄┅══✼🍃🌹🍃✼══┅┄