🌹
🇮🇷 ایران دومین تولیدکننده داروی سکته ی مغزی در جهان
#نیمه_ی_پر_لیوان
🌱 امید
🌳 «زندگی زیباست»
@sad_dar_sad_ziba
┄┅══✼🍃🌹🍃✼══┅┄
🌈 چشمه هفت رنگ مُجن
/ شهرستان شاهرود
🔹 از نوع چشمه های گوگردی که در ۲۵ کیلومتری شمال شاهرود در میان شکاف دره های دامنه ی قله ی ٤۰۰۰ متری شاهوار واقع شده است.
#ایرانَما
/ نَمایی از ایران زیبای ما 🇮🇷
@sad_dar_sad_ziba
┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴
بی عشق، به دور خودمان می گردیم
بی خود شب و روز در جهان می گردیم
دنیا قبرستان بزرگی است که ما
دنبال مزار خود در آن می گردیم
«میلاد عرفان پور»
☘ @sad_dar_sad_ziba
🌸 زندگی زیباست 🌸
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «مـــــرا با خودت بـــبــر» ⏪ بخش دوم: بازاریها، مشتریها، رهگذرها و بچه گداها
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄
📚 «مـــــرا با خودت بـــبــر»
⏪ بخش سوم:
ــــ ای تنبل! خدا را شکر کن که شاگرد یک بنا نیستی و نباید صبح تا شب خشت ببری و گل بسازی! اگر شاگرد آهنگر بودی چه میکردی که باید مرتب پتک میزدی و سوهان میکشیدی! برو شکرگزار باش و کارت را تمام کن.
انگار نمایش به پایان رسیده باشد. سرباز گلیم را روی قفس انداخت. گاری به حرکت درآمد. جمعیت را شکافت و از قسمت دیگری از میدان بیرون رفت. گداها دستهای لاغر و پر از لکهشان را بالا گرفتند تا شاید سکهای نصیبشان شود.
تماشاچیان پراکنده شدند و باز فریادها و ناله ی سوهان به گوش رسید.
رفقای ابن خالد برگشتند و روی نیمکت و چهارپایهها و گونیهای پُر و دَر بسته نشستند. زمانی که مشتری نبود، به دنبال موضوعی بودند تا دربارهاش پرحرفی کنند.
ــــ مگر ممکن است کسی در این دوره و زمانه ادعای پیامبری کند؟
ــــ از دیوانه هرچه بگویی برمیآید!
ــــ شبیه دیوانهها نبود؛ آرامش عجیبی داشت!
ابن خالد آهسته گفت:
«در این زمانه هر نسبتی را بخواهند به مخالفان میدهند؛ دیوانه، کافر، زندیق، رافضی، مرتد، مشرک.
این یکی باید قصه ی جالبی داشته باشد که میگویند ادعای پیامبری کرده است!»
یکی که فربه بود و انگشترهای درشتی داشت گفت:
«باز فضولی ات گل کرد؟»
همه خندیدند.
یاقوت آمد سرک بکشد و ببیند به چه میخندند که با نگاه تند ابن خالد میخکوب شد.
کوزه ی کوچکی عسل برداشت و در کیسهای گذاشت. بند کیسه را دور گردن کوزه بست. دکان را به یاقوت سپرد و راه افتاد. خارش کنجکاوی به تنش افتاده بود. تا زندان عسکریه راه زیادی بود. اسبش در اسطبل کنار میدان بود. ساعتی طول کشید تا در شرق دجله، کنار قصرهای باشکوه و سر به فلک کشیده، به زندان برسد.
خیابانها، پلها، ساحل و زیر سایه ی نخلها پر از سربازان ترک بود.
دست و پاگیر بودند. انگار جایی نداشتند، بروند یا جمع شده بودند تا به جایی گسیل شوند.
رهگذران جرأت اعتراض نداشتند وگرنه سربازان بدون آن که حرفی بزنند، یقهشان را میچسبیدند و جیبشان را خالی میکردند.
سربازان ترک حق نداشتند با مردم سخن بگویند.
اسب را به اسطبل زندان سپرد. به دربان گفت:
«من از دوستان تمیمیام، آمده ام ببینمش.»
دربان گفت:
«میشناسمت ادویه فروش! نامت ابوخالد نیست؟»
ــــ آفرین به حافظه ی شگفت انگیزت! ابن خالدم!
ــــ همیشه بوی فلفل و میخک میدهی ابن خالد؛ انگار انبانی از ادویهای!
ریز خندید.
ـــــ در کیسهات چیست؟
ــــ کوزه ای عسل.
ــــ خوش به حال داروغه!
◀️ ادامه دارد ...
.................................
🌳 #بوستان_داستان
💠 «زندگی زیباست»
http://eitaa.com/sad_dar_sad_ziba
┄┅══✼☘🌺☘✼══┅┄
🔹🔹💠🔹🔹
🔹 «علی محمد مؤدب» از شاعران انقلاب اسلامی با انتشار این عکس در صفحه ی خود نوشت:
«نوشتن حروف انگلیسی روی محصولات مصرفی داخل دارای منع قانونی است!
اما این قانون، چه قدر ضمانت اجرایی دارد؟!»
🔹 «دکتر مهدی سیار» از شاعران انقلاب اسلامی هم در صفحه ی خود نوشت:
«قدم زدن در خیابانها و مراکز خرید تهران برای هر دوستدار زبان فارسی به شکنجه تبدیل شده است. مگر این شهر یک شهر دو زبانه است؟ چرا عبارات انگلیسی بیشتر و درشتتر از واژهها و حروف فارسی به چشم میآیند؟ چرا همه ی تابلوهای بزرگراهها و خیابانها و کوچهها و پسکوچهها دو زبانه است؟ کدام گردشگر این جا پشت فرمان مینشیند؟!
این وضعیت چیزی جز احساس مستعمره بودن و آویزان بودن به بیگانه، به ساکنان شهر هدیه میدهد؟!
نسلی که حس درجه دوم بودن از در و دیوار به او هجوم بیاورد، به استقلال و آزادی واقعی دست نخواهد یافت.
#انگلیسی_زدایی را هر چه دیرتر شروع کنیم، بیشتر ضرر خواهیم کرد.
🌃 #آرمانشهر
/ اجتماعی
💐 «همه چیز برای زندگی زیبا»
@sad_dar_sad_ziba
╰─┅═ঊঈ💠💠ঊঈ═┅─
برای انسانهای بزرگ، بن بستی وجود ندارد.
چون بر این باورند که
یا راهی باید یافت؛
یا راهی باید ساخت!
🌿 «زندگی زیباست»
🌿 @sad_dar_sad_ziba
🌿🍁🌿
نظرت چیست کمی پنجره را باز کنیم
تا هوا تازه شود یک غزل آغاز کنیم؟
بنویسیم دو تا بیت که آرام شویم
با دو تا مصرع همقافیه پرواز کنیم
حرف دل را به همان حال که باشد، بزنیم
حس خود نیز دقیقاً به هم ابراز کنیم
نظرت چیست کمی خنده تعارف بکنیم
سردی عاطفه را گرمی اهواز کنیم؟
بنشینیم کنار هم و با حرف زدن
گره کور جدا بودنِ خود باز کنیم
هر چه در زندگی از سوءِ تفاهم باشد
همه را با زدنِ حرف به هم ساز کنیم
غصّه ی کوچک خود را بسپاریم به مِهر
مگسِ غمزده را طعمه ی شهباز کنیم
در صفِ عشق به هر سرعت ممکن بدویم
پرچم خاطره را از همه ممتاز کنیم
از سکوتی که به پا شد، نفَس شعر گرفت
نظرت چیست کمی پنجره را باز کنیم؟
«حسینعلی زارعی»
#شور_شیرین_شعر فارسی
┏━🦋━━•••━━━━┓
🦋 @sad_dar_sad_ziba 🦋
┗━━━━•••━━🦋━┛
🌿 «و َقُلْ لِعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنْزَغُ بَيْنَهُمْ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوًّا مُبِينًا»
🌿 «و به بندگان من بگو كه با يكديگر به بهترين وجه سخن بگويند كه شيطان در ميان آنها مشغول به فتنهگرى است، به درستی که شيطان برای آدمى دشمن آشكاری است.»
📖 [قرآن کریم، سوره ی اسرا، آیه ی ۵۳]
💎 #دُرّ_گران
………………………………………
💐 «همه چیز برای زندگی زیبا»
💐 @sad_dar_sad_ziba
🍃
🌿🍁🌿
...
باغ ها را گرچه دیوار و در است
از هواشان راه با یکدیگر است
شاخه از دیوار سر بر میکِشد
میل او بر باغ دیگر میکشد
باد می آرد پیام آن به این
وه از این پیک و پیام نازنین
شاخه ها را از جدایی گر غم است
ریشه هاشان دست در دست هم است
تو نه کمتر از درختی سر بر آر
پای از زندان خود بیرون گذار
دست من با دست تو دستان شود
کارِ ما زین دست، کارستان شود
ای برادر در نشیب و در فراز
آدمی با آدمی دارد نیاز
گر تو چشم او شوی، او گوش تو
پس پدید آید چه دریاهای نو
«هوشنگ ابتهاج»
#شور_شیرین_شعر فارسی
┏━🦋━━•••━━━━┓
🦋 @sad_dar_sad_ziba 🦋
┗━━━━•••━━🦋━┛
ﺍﺯ ﺧﺪﻣﺖ ﺑﻪ ﺧﻠﻖ ﭘﺸﯿﻤﺎﻥ ﻣﺸﻮ
ﻭ ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﻗﺪﺭ ﺧﻮﺑﯽ های ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﻧﺴﺖ، ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻣﺸﻮ!
ﮔﻨﺠﺸﮏﻫﺎ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺁﻭﺍﺯ ﻣﯽﺧﻮﺍﻧﻨﺪ ﻭ ﻫﯿﭻﮐﺲ هم از آنان ﺗﺸﮑﺮ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ
ﻭﻟﯽ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺁﻭﺍﺯﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ.
🍀 «زندگی زیباست»
🍀 @sad_dar_sad_ziba
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 اروپایی های عجیب و غریب!
┄┅┅┅┅♦️┅┅┅┅┄
#آواز_دُهُل
/غرب و شرق شناسی مصداقی 🏁
╭─┅═💠🌏💠═┅─ @sad_dar_sad_ziba
╰─┅═💠🌎💠═┅─