دیوان (مقتل) فدایی مازندرانی.pdf
حجم:
3.84M
دیوان (مقتل) فدایی مازندرانی رحمت الله علیه طولانیترین ترجیعبند زبان فارسی در موضوع مقتل امام حسین علیه السلام
ترجمه منظوم وصیت_نامه امیر مومنان به سالار شهیدان علیهما السلام.pdf
حجم:
27.88M
وصیت نامه ی جدمان امام علی ع به شعر
مدرکی قدیمی از برادری امامزاده حاجی با شیخ موسی در افسانه های سوادکوه
از کتاب فرهنگ و آداب و رسوم سوادکوه صفحات ۱۵۵ و ۱۵۶ نوشته استاد دکتر فریده ی یوسفی (مدیر نشر شلفین) کتاب فرهنگ آداب و رسوم سوادکوه به آن اشاره کرده است.
پ ن: سالها قبل شخصا از طرفداران طایفه ی پالان دوز (یا پالانی که از از دل آن پهلونی درآمد و سپس پهلوی ساخته شد) در راستای طاهر سازی آن طایفه شنیدم که پهلوی ها از طایفه ی آجی هستند و این مزار را هم به خود نسبت داده اند، افراد مطلع و متدین آلاشت این انتساب را رد کردند و آجی ربطی به امامزاده حاجی ندارد امامزاده حاجی، جد گروهی از حاجی تباران علوی آلاشت بود، بر خلاف طایفه پهلوی، در حاجی تباران نقل سیادت وجود دارد و آنها عرب تبارند، توضیح بیشتر ذیل معرفی طایفه ی کریمی در کتاب دکتر پهلوان آمده است.
مدرکی از ص ۱۴۳ و ۱۴۴ ج۱ کتاب فرهنگ مردم سواد کوه نوشته دکتر کیوان پهلوان👆
پیشتر نوشتم حاجی تبارهای آلاشت مانند حاجی تبارهای روستای چهره ی بابلکنار، مرزناک، گنج افروز، بابلکنار، هراز و... خود را از نسل سیدی بنام ابومحمد می دانند. طبق پژوهش های استاد بحرالعلوم نسابه و کتاب زین الدین مهدی و... ما می دانیم ابو محمد جد کل حاجی تباران که هنگام حمله مغول و همزمان با کشتار سادات در قتگاه (قلگا) زاوغان سمنان، طایفه را از دره شهمیرزاد به سوادکوه منتقل نمود.
در منطقه به تواتر نقل است که برخی از اجداد طایفه به هنگام پناهندگی لو رفته و شهید شدند.
علامه ضامن بن شدقم در تحفة الازهار نام اصلی ابو محمد را حسن کیاکی (فرزند سید مهدی) ذکر کرده و نام دو فرزندش را هم محمد و کمال الدین می داند که در کتاب زین الدین مهدی نوشته آنها در نفت چال مدفوند. مزار سومی هم از این طایفه ی آل کیا سلطان در نفت چال بصورت اثر قبر وجود دارد.
از تاریخ شفاهی که شنیدم: صدها سال قبل سه طایفه ی علوی تبار به مازندران پناه آوردند که به جهت حفاظت از دشمنان سادات سیادتشان را مخفی نمودند، ابومحمد سه پسر داشت و از نسل آن ها سه طایفه ی ملاخیل (ملا خل، ملا)، ابوخیل (ابوخل) و عرب خیل بوجود آمدند.
خاندان داماد من که از عرب خیل های سمت عزیزک هستند خود را از نسل مهدی عرب و از سادات سیادت مخفی می دانند.
به دلایل مختلف احتمالا امامزاده حسن شهید آلاشت همان حسن بالاست.
توجه: نباید هر کدام یک از طوایف حتما خودشان را سید و از ما بدانند، باید اثبات نسبی انتساب شود، ممکن است برخی نسب ها سببی باشد، ممکن است طوایف غیر مرتبط همنام وجود داشته باشد.
شعر عاشقانهی حضرت خدیجه برای پیامبر اسلام
در کتب روایی شعرها و عاشقانههای زیبایی از حضرت خدیجه (سلامالله علیها) در ستایش همسر بزرگوارشان حضرت محمد مصطفی (صلالله علیه و آله و سلم) به جا مانده است که به جز مهربانی و صمیمیت نسبت به پیامبر، روایتگرِ علاقه و تسلط این بانوی بزرگ مسلمان بر شعر و ادب است. یکی از این شعرها که در بحارالانوار نیز نقل شده است غزلی است که درک معنا و دریافت زیباییهایش برای فارسی زبانان نیز دشوار نیست. ما بی دانستنِ زبان عربی حتی میتوانیم ایهام تناسبِ بیت آخر (با واژهی «بیت») را هم تشخیص دهیم. در سالروز وفات این بانوی گرامی و برای بزرگداشت یاد و نامشان در دل مسلمانان به خوانش این شعر میپردازیم.
پس از نخستین دیدار، آن هنگام که پیامبر اسلام با بانو خدیجه وداع میکنند و سوار بر مرکب از ایشان دور میشوند، حضرت خدیجه این غزل را میسرایند:
قلب المحبّ الی الاحباب مجذوب
و جسمه بید الاسقام منهوب
و قائل کیف طعم الحبّ قلت له
الحبّ عذب و لکن فیه تعذیب
افدی الذین علی خدّی لبعدهم
دمی و دمعی مسفوح و مسکوب
ما فی الخیام و قد صارت رکابهم جمّاً
الّا محبّ له فی القلب محبوب
کانمّا یوسف فی کلّ ناحیة
والحزن فی کل بیت فیه یعقوب
ترجمهی منظوم این ابیات حضرت خدیجه به ترتیب (و تاحد زیادی وفادار به متن) از این قرار است:
دلِ عاشق به دوستان بسته است
گرچه از درد، جسم او خسته است
گر بپرسند چیست مزهی عشق
به هم این نیش و نوش پیوسته است
جان به قربانِ آنکه در دوریش
چشم من اشکبار و خونبار است
دل هر خیمه شد تهی ز سوار
به جز آن دل، که خیمهی یار است
تا که یوسف ز دیده پنهان است
بیتِ یعقوب، بیت الاحزان است
۵) سادات حاجی تبار حسینی کیا
شعر عاشقانهی حضرت خدیجه برای پیامبر اسلام در کتب روایی شعرها و عاشقانههای زیبایی از حضرت خدیجه (سل
دیوان اشعار حضرت خدیجه س
کتاب هنگامه وصل در ۳۸ صفحه، به کوشش واحد پژوهش مدرسه علمیه حضرت خدیجه(س) توسط انتشارات کتاب نیستان منتشر شده است.