18.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سید خدا
خادم خلق
منتظر وصال حق
با عبادت کار
دوست مجازی ام که در فیلم حضور داره به او سر زد، ببینید و لذت ببرید.
سید، جوان بود در کویت کار میکرد و نانوا بود، بخاطر نصب عکس امام خمینی زندانی شد... هنوز هم تنها نان دست مردم میده.
نشانی:
اردکان
میدان بسیج
ابتدای کوچه ای که وارد محله ی چرخاب میشه
چرا هنگام برخاستن یاعلی می گوییم؟
ابو نعیم اصفهانی و ابن عساکر روایت کرده اند:
كَانَ لَا يَقُومُ أَحَدٌ مِنْ بَنِي أُمَيَّةَ إِلَّا سَبَّ عَلِيًّا؛
هرگاه فردی از بنیامیه از جای خویش بر میخاست، علی(علیه السلام) را لعن میکرد.
منابع:
ابونعیم اصبهانی، حلیه الاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج۵، ص۳۲۲.
ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۵۰، ص ۹۶.
شیعیان در مبارزه با این فرهنگ دشمنان، هنگام برخاستن «یا علی» میگویند.
هدایت شده از مُقیمِـ حَرم
مرحوم آیت الله حاج آقا سیدحسین بروجردی اعلی ا... مقامه که خود از بزرگان علما تراجم و رجال و محققین در علم انساب بوده،همواره در امر حفظ انساب سادات پافشاری و اهتمامی عجیب داشته اند،از جمله در نامه اینکه به مرحوم حجة الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ محمد حسن عالم نجف آبادی اصفهانی مرقوم فرمودند و ایشان در اول کتابش (فضیلة السادة) به چاب رسانیده، پس از آنکه مقام نقابت سادات، و اهمیت ضبط انساب را بیان فرموده در آخر نامه خود چنین می فرمایند:نمیدانم چه بدبختی است که در این عصر دامنگیر سادات شده، مطلبی را که این مقدار دارای اهیت است،امروزه حفظ آن را علاوه بر اینکه اهمیت نمی دهند از برای خود ننگ و عار حساب می کنند.آه آه آه چقدر سادات از وظایف خود غافل شده اند و موجبات افتخار خود را از دست می دهند، از خداوند عز شانه مسالت می کنیم که عامه مسلمانان خصوصا سادات و منتسبین به پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و آله را از این خواب گران رهایی بخشد، تا وظایفی که تقریبا می توان گفت از واجبات یا مستحبات موکده است آشنا شوند،و موجبات افتخار خود را از دست ندهند،خواهشمندیم در جمعی که بزرگان سادات متجمع باشند مکتوب حقیر را به آنها گوشزد فرمایید.
28 ذیقعده سنه 1377 قمری، سیدحسین الطباطبایی البرجردی.
@bizhani_ir
حضرت رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «مَنِ ادَّعَى إِلَى غَيْرِ أبِيهِ وَهُوَ يَعْلَمُ أنَّهُ غَيْرُ أبِيهِ، فَالجَنَّةُ عَلَيْهِ حَرَامٌ»: «هرکس خود را به کسی غير از پدرش نسبت دهد، درحالی که می داند آن غیر، پدرش نیست، بهشت بر او حرام است.
میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۱۸، ص۲۲٠
انتشار بار اول
از پیش نویس جلد دوم کتاب در حال تدوین: تاریخچه ی کهن طایفه ی حاجی تبار حسینیِ (بیژنی، مقیمی) فکچال
تألیف جمعی از نویسندگان
خلاصه ی تاریخچه ی شهادت:
بعد از امامان معصوم و تا قبل از قاجاریه حداقل شش جد ما به شهادت رسیده اند که عبارتند از:
۱/ امامزاده سید عبیدالله اعرج:
ایشان نوه ی امام سجاد ع و پسرِ سید حسین اصغر است، به نقل تاریخ بدلیل احساس خطر ابومسلم خراسانی از انبوه طرفداران سید در نیشابور، ابومسلم با ایشان درگیر شده و پایش را مجروح نمود (اعرج شد)، سپس وی را تبعید کرده و نقل شده او در تبعید به شهادت رسید. بنا به نقل کتاب زین الدین مهدی چند مزار در نقاط مختلف به ایشان منسوب است مانند: مرو شاهجان، روستای فریزی چناران و در گنبد علویان زاوغان سمنان ولی علامه جلالی بخرالعلوم نسابه اعتقاد دارند مزار ایشان در ایران نیست.
۲/ امامزاده سید زین الدین مهدی: بنا به نقل شفاهی صدها نفر در سمنان، ایشان و همرزمان در منطقه قتلگاه زاوغان سمنان جلوی یورش مغول را گرفته تا خانواده سادات فرصت فرار از دره شهمیرزاد به سوادکوه مازندران را بیابند و در نهایت همه رزمندگان شهید شده و در منطقه ی کوچک و نزدیک بهم در سمنان، مزارات تاریخی زیادی از این شهدای سادات وجود دارد، به گونه ای که علامه حایری مازندرانی سمنانی به آنجا، بقیع عجم لقب داده بود. سید مهدی نسل دهم امام سجاد ع است
۳/ امامزاده سید حسن
مشهور به ابو محمد حسن کیاکی
بنا به پژوهش تایید نشده ای ایشان پسر مهدی زین الدین بالاست که طبق نسخه خطی تاریخی کتاب السعاده در نزد پژوهشگاه ادملاوند، امامزاده حسن شهید شده است، تاریخ کتابت (کتاب ۱۰۱۸ قمری) است. مزار ایشان در شمال سوادکوه و جنوب بندپی بابل واق شده است. نسب نامه های موجود از این امامزاده فاقد اعتبار است.
۴/ امامزاده سید علی کیا سلطان:
بنا به کتیبه ی خود امامزاده او در سال ۷۲۰ قمری به شهادت رسید، مزار این سید در امامکلای لفور سوادکوه واقع است، سید علی فرزند سید عمادالدین فرزند سید کمالین (کمال الدین نفت چال لفور) و برادر زاده ی سید محمد آل کیا سلطان نفت چال بوده که به احتمال بسیار زیاد او نتیجه ی امامزاده حسن شهید بالای بندپی است، نسب نامه های موجود و متفرقه ی این سید همگی باطل بوده و نسب نامه درست در کتاب زین الدین مهدی درج شده است.
قسمت دوم:
۵/ میر کمال الدین کاظم:
ایشان که جد متمول ماست، نسل بیست و ششم حضرت سجاد ع است، قسمتی از املاک او داخل شهرهای آمل، بابل و قایمشهر و بخش بزرگی از شمال شهر آمل بود که در تاریخ شفاهی اجدادی فکچال بدان حاجیکلا می گویند، آن منطقه هم اینک جزء بخش های بندپی، دشت سر آمل و لاله آباد بابل است و اگر بخواهم (بنا بر اسنادم) بعضی از روستای محیطی آنرا نام ببرم عبارت است از: قلیان کلا, باغبان کلا، قلعه کش، تجنک، بیجی کلا، حاجیکلا، کاظم بیکی، خطیب، بازیار، کره کنار، فکچال، فیروز آباد (اشکار بیشه)، تش بیشه (سد شیاده)، پلنگ دره و کل گاودشت. نوه ی کمال الدین که کاظم بیک نام دارد در ملک اجدادیش موقوفات بسیاری در آمل، بابل و قایمشهر داشت همچنین نواده اش کیا بیجن کلانتر لاریجان که ما او را به نام بیژن حاجی یا امامزاده بیژن می شناسیم موقوفات ملکی زیادی در لاله آباد و در شهر بابل دارد، یا دیگر نواده اش ملامحمد کریم حاجی آلاشتی موقوفاتی در ملک اجدادیش در بابل داشت (چون حمام و کاروانسرا) و....
بنا به گواهی کتاب تاریخ مازندران (بخش سپاه سادات پازوار) از ملاشیخعلی گیلانی که خودِ او از مخالفین این امامزاده در دوران صفوی بود، حاکم منطقه ی مازندران میانی شخصی بنام الوند دیو بود که با پدر این امامزاده که میر شیخ علی خان نام داشت، دشمنی داشت (او معترض ظلم های الوند بود و الوند هم به املاک مردم چشم داشت و نمی توانست کسی را در حد خودش تحمل کند)، الوند سه فرزند میر علی را (از جمله همین کمال الدین) به قتل رساند و میر شیخ علی برای حفظ جانش به عمق رستمدار (دره بلده) پناه برد.
شاه عباس صفوی در سال ۱۰۰۷ قمری الوند دیو را سرکوب و خلع سلاح کرده و او را خانواده اش به شیراز تبعید نمود و میر شیخ علی مورد حمایت شاه واقع شد و ارتفاعات نور پایین آمد و در نهایت وقتی درگذشت مزارش در روستای تجنک به امامزاده سید علی کیا سلطان مشهور شد که نامدار جد اعلای خود است.
بنا به گواهی کتاب زین الدین این کمال الدین مالک مجموعه ی کاظمیه ی بابل بود، همانجایی که بعدا نوادگانش تاسیساتی از جمله مسجد کاظم بیک و... ساختند.
مزار کمال الدین کاظم در حاجیکلای تاریخی فکچال واقع شده بود که به زیارت بن مشهور بود و آقا داری هم کنارش وجود داشت در چند قدمی این مزار مزار دیگری بنام درویش تاج الدین وجود داشت که به احتمال قوی برادر کمال الدین بود چون در تاریخ مکتوب فوق اشاره به قتل سه برادر شده که یکی از آنها کودک خردسال بود، بین ایندو مزار هم گورستان تاریخی حاجیکلا وجود داشت که تمام این مجموعه در زلزله ی اواخر قرن یازدهم تخریب شد و بخاطر کشتار وسیع اهالی منطقه و گسترش بیماری های عفونی ناشی از آلودگی محیطی، پیکر اجساد که بیماری ویروسی مسری داشتند در این گورستان دپو شد و مردم به این خاطر سال ها از آنجا فاصله گرفته و نزدیکش نمی شدند تا بیمار نشوند، در دوران پهلوی درویشی فکچالی سعی بر احیای این مزار داشت که با برخورد جدی کدخدای فکچال مواجه شد تا امامزاده سازی نشود، همچنین چندبار آن آقادار بریده شد لیکن بدلیل ریشه های عمیقش دوباره سبز شد. طایفه ی ما از نسل فرزند خردسال ایشان در هنگام شهادت است، فرزند ایشان میرزا محمد علی بیکا نام داشت که به همراه همسرش در کاظمیه ی بابل دفن شد، بعدها پسرانش در آن محدوده تاسیساتی عام المنفعه ساختند که مفصل است، مقبره ی کاظمیه مدفن کاظم بیک و پسرش محمد مقیم جد ماست.
قسمت سوم
امامزاده ملا محمد سلطان شهید:
او نوه ی کاظم بیک و پسر میرزا محمد مقیم است، حرمش در فرح آباد ساری واقع شده است.
خلاصه ای از زندگینامه و شهادت او در کتاب زین الدین مهدی آمده، مطالبم در مورد ایشان در حد یک کتاب است که شاید اینجا نوشتم.
انتقام این شهادت بعدها با روی کار آمدن قاجاریه گرفته شد و از سر دشمنانش کله منار ساخته شد...