هدایت شده از محمدحسین احمدی حاجی
مطالب خوبی گفتید ماشالله یه این اراده و همت. من هم علاقه دارم از اصل و نصبمون آگاه بشم اتفاقا در منطقه اهنز از توابع ارجمند در نزدیکی فیروزکوه همین عکسی که پروفایلم هست .عموهام گفتند ایشون جد ما میشن .
۵) سادات حاجی تبار حسینی کیا
جناب احمدی حاجی از بندپی شرق مطالبی فرمودند که از زاویه ی ادعای سیادت کل حاجی تباران قابل تامل است، لیکن به نظرم امامزاده سید مصطفی احتمالا با طایفه ی ما نسبت مادری دارد نه پدری، تحقیق میدانی لازم است
پژوهشگران ارجمند بابل
اگر وقف نامه ی مفصل میر محمد بیکا را بخوانید، مکرر از ملک رسد یا رسدی والد واقف از میر محمد علی، سخن گفته است، که با مشورت نسخه خوان ها و پژوهشگران برتر منطقه اعلام می کنم نام پدر میرزا خان بیک، محمد علیست.
همچنین در این وقف نامه آمده پسر بزرگ و وصی میر محمد بیکا، میر علی محمد و پسر دیگر میر محمد علی است، این بدان معناست که نام پدر بزرگ میرمحمد بیکا بر فرزندش گذاشته شد.
توجه داشته باشید در این سند با دو محمد علی مواجهید یکی فوت کرده و ورثه داره و دیگری جوانه
پیشتر پژوهشگران بابلی از من در مورد محل حمام کاظمیه می پرسیدن که من بر اساس تحقیقات محلی ام در سالیان دور از مرحوم آقااحمدزاده کفاش و مدیر چوب فروشی در کاروانسرای کاظمیه که مقابل دبستان سعدی بود و... می گفتم: محل حمام پشت کلید سازی ها و جنب مدرسه سقا و جنب در مسجد کاظم بیک بود که حالا با خواندن وقف نامه میر محمد بیکا مدرک مکتوب این سخن هویدا شد به این عبارت:
... واقعه در سرحمامِ درِ مسجد
قبلتا ورثه مرحوم آقا تقی بندپی و قبرستان (بازار روز فعلی که از زمان رضاخان در گورستان مقابل مسجد ساخته شد)
با توجه به فاصله حمام میرزایوسف با مسجد کاظم بیک، هیچ وقت حمام جنب در مسجد کاظم بیک اشاره به حمام میرزا یوسف ندارد که بعضی ها به اشتباه اینو نقل کرده اند.
محل سکونت میر محمد علی:
۱/ (خانه میر محمد علی پدر میرزا خان بیک) در وقف نامه میر محمد بیکا به سال ۱۱۹۲ آمده خانه جدی عالی شأن در محله ی سر حمام (نگفته خانه پدری، گفته خانه جدی، در پست قبل نوشتم وقتی پدرش ملک رسدی از مرحوم میر محمد علی دارد پس نام پدر بزرگش محمد علیست).
۲/ (قبر میر محمد علی پدر کاظم بیک) در وقف نامه کاظم بیک به سال ۱۰۹۲ آمده که کنار والدینش در کاظمیه دفن شود.
یکی از عزیزانم حساسیت دارد که بر خلاف تاریخ شفاهی متواتر، مبادا محمد علی های ذکر شده را یک نفر بدانم، من هم جدا نوشتم بخاطر فقط ایشون 😂😂😂
3.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تصاویری از جسارت صدام ملعون به حرم امام حسین و حضرت عباس
▪️صدام گفته بود میخواهد شهر کربلا را با خاک یکسان کند و به بیابان تبدیل کند.
▪️به مناسبت سالروز جسارت صدام ملعون به حرم مطهر سیدالشهدا و حرم مطهر حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام در سال ۱۳۶۹ و تخریب بخش عمدهای از اماکن مقدسه.
20.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آغاز کار پژوهشی و مستند سازی پژوهشی من از اوایل دهه ی هفتاد آغاز شد، آنزمان شاید کوچکترین خادم جمکران و حرم بودم، همه جا هم خدمت افتخاری داشتم جاهایی که کمتر کسی توفیقشو داشت، مثلا سبد نامه های چاه عریضه را خالی می کردم، نامه های مردم را به حضرت حجت دسته می کردم تحویل می دادم تا به آب بسپارند، از بین تای کاغذ نامه ها چند گونی نذورات مالی جمع می شد.... مرا در نذورات مسجد گذاشتند جایی که شب های چهارشنبه وانتی پول جمع می شد، اکثر مردم رسید نمیگرفتن.... مدتی فیش غذای تبرکی توزیع می کردم آنم ناشناس کار سخت بود و تعداد دعوتی ناچیز، دل را به خودش سپرده بودم تا انتخاب کنم..... در دهه هفتاد مسئول خادمین افتخاری فرد نازنینی بنام آقای محمودی بود، ایشون مدیر فرهنگی جمکران شد، نمی دانم چی باعث شده بود که حس کرد خدمت جمکرانیم پژوهشی باشه با موضوع ثبت کرامات، هزاران کرامت زنده و مکتوب جمع آوری کرده و بازنویسی و خلاصه کرده و تحویل بخش انتشارات که زیر مجموعه نهاد فرهنگی مسجد بود دادم، آنجا برادرم سید محمود به کمکم آمد و مدتها برای آقاجانش نوشت... در انتشارات جمکران با استاد بحرالعلوم آشنا شدم و در میانه ی دهه ی هفتاد ازش هدیه گرفتم، همان زمان پرونده پژوهش سیادت خاندانم را به ایشان دادم .... وقتی تاریخدانان غیر طاهر و غیر مطلع پشت سرشان حرف می زدند آتش می گرفتم.....
در جمکران آن سالیان دو بار در نیمه شب میانه ی هفته (شاید دوشنبه) رهبر فرزانه به مسجد آمد و خلوتش دیدنی بود، با من و خادمین خوش و بشی داشت، یکبار آیت الله جوادی آملی هنگام سحر آمد و با ایشون مباحثه داشت.....