eitaa logo
ابوالحسن صادقی جهانی
428 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
6.4هزار ویدیو
44 فایل
*مدرس، پژوهشگر، فعال رسانه ای* اطلاع رسانی مبتنی بر شاخص های حرفه ای در حوزه عمومی می تواند، ابزاری کارآمد برای همدلی، همپذیری، هم افزایی و اجماع سازی میان اهالی دغدغه مند که دل در گرو اعتلای ایران عزیز خود دارند، باشد. به امید آن روز #همنوایی
مشاهده در ایتا
دانلود
ابوالحسن صادقی جهانی
⚛ یک دنیا سخن و حرف ناگفته ✅ رفتار فرعونی ➖➖➖➖ ⚛ 📺 @sadeghijahani ➖➖➖➖ble.ir/join/Y2Q4ZTgyOD h
براندازی آن‌ها و انقلاب ما ✍️ محمدجواد اخوان به آن‌ها گفته بودند که کار جمهوری اسلامی تمام است و چند روز که به خیابان بیایید و چند سطل آشغال که آتش بزنید، «این‌ها رفتنی هستند!» چند روز که گذشت و دیدند اوضاع آن‌طور که گفته بودند نشد، به ذهنشان رسید که بگویند «خب، باید همان کار‌ها را که آن‌ها در پاییز ۱۳۵۷ کردند، شما هم بکنید، تا بروند!» این بود که رفتند روی پشت‌بام و شعار دادند، منتها، چون شعار‌ها هم اثری نداشت، به سمت فحاشی رکیک رفتند تا از این ستون بلکه فرجی شود. به همین‌جا هم منتهی نشد، رفتند نعل‌به‌نعل هرچه را که در پاییز سال ۵۷ رخ داده بود ناشیانه شروع به کپی‌برداری کردند: سرودسازی و سرودخوانی، شعارنویسی و... اما ذره‌ای هم به ذهنشان خطور نکرد که چرا حتی یک‌دهم آن جمعیت گسترده‌ای را که مثلاً در تاسوعا و عاشورای ۵۷ به خیابان‌های تهران آمد، نتوانستیم به خیابان بکشانیم؟! این‌ها حتی متوجه دلیل شکست زودهنگام این رؤیایشان هم نیستند! عجیب هم نیست کسانی که تاریخ نخوانند و تنها پادکست‌های صوتی «شاه کشتار نکرد» زیباکلام را شنیده و مستند‌های لندنی تولیدشده با قطعات آرشیوی به سرقت رفته از صداوسیما را دیده باشند همین‌قدر ساده‌انگارانه باور می‌کنند که دلیل پیروزی انقلاب اسلامی، انسان‌دوستی شاه بوده و الآن، چون جمهوری اسلامی با براندازان مقابله می‌کند، هنوز دوام آورده است! آن‌ها خیال می‌کردند که در پاییز ۱۳۵۷ هستند و شرایط اجتماعی به‌صورت «اتوپایلوت» در ۲۲ بهمن آن‌ها را به مقصد خواهد رساند، اما زودتر از آن متوجه شدند که نه‌تن‌ها خلبانان غربی این هواپیمای براندازی «ایجکت» کرده‌اند، بلکه موتورش هم آتش­‌گرفته و در حال سقوط است. انقلابی که در حال کپی‌برداری ناشیانه از روی آن بودند، اما چیزی فراتر از تصور محدود آن‌ها بود؛ متکی به اندیشه‌­های بنیادین مکتبی بود، آرمان‌های بزرگی داشت و احیای هویت یک ملت ریشه‌دار را مطالبه می‌کرد. با تمام ابرقدرت‌های مستکبر جهانی مرزبندی داشت و هیچ نیازی به جلب حمایت دول خارجی نداشت. در رأس آن رهبری دانا و متقی قرار داشت که چه قبل و چه بعد از قرار گرفتن در مسند قدرت، برای خود هیچ نیندوخت. شهیدانی جان‌فدا داشت که برای تحقق این آرمان‌های اصیل، عزیز‌ترین دارایی خود را نثار کردند. اعتلای ایران و تمامیت ارضی آن برای انقلابیون مهم بود و تاریخ شهادت می‌دهد که برای اینکه حتی چند سانتی‌متر از این خاک به دست بیگانه نیفتد، چه خون‌ها که بر این خاک نریخته است. البته فهم این اهداف والا و مفاهیم عمیق برای کسانی که نهایت آرزویشان التذاذ جنسی و آزادی حیوانی است، دشوار می‌نماید. از کسانی که سقف آرزوهایشان برداشته شدن مرز‌های عفاف در جامعه است، نباید انتظار داشت که بفهمند دویست‌و‌اندی هزار شهیدی که خونشان را نثار انقلاب اسلامی و فدای استقلال ایران کردند، چگونه می‌اندیشیدند؟ جماعتی که دربه‌در دنبال جلب حمایت فلان دولت یا مسئول غربی برای حرکت سیاسی خود هستند و بدون آن موفقیت خود را ناممکن می‌دانند، مگر می‌توانند بفهمند انقلابیونی با دست خالی چگونه ایران را از چنگال مستشاران امریکایی و صهیونیست‌ها می‌توانند خارج کنند و یا حال شهید مدافع حرمی را درک کنند که چند هزار کیلومتر‌ها دورتر از مرز‌های ایران مقابل هیولای تکفیر می­­‌ایستد؟ آیا کسانی که گوش‌وچشمشان را به بوق بن‌سلمان و چارلز دوخته‌اند، معنی شعار «هیهات‌­مناالذله» را می‌فهمند یا می‌توانند درک کنند چرا وقتی هم ژنرال هایزر امریکایی به فرماندهان ارتش شاه دستور کشتار تظاهرات‌کنندگان ایرانی را می‌دهد، مردم ایران از مسیری که برگزیده بودند بازنگشتند؟ براندازی ناکام آن‌ها و انقلاب پیروز ما خیلی با هم فرق دارد و فاصله میانشان «تفاوت از زمین تا آسمان است.» البته آن نوجوان تاریخ‌نخوانده مشغول به فضای مجازی تقصیری ندارد. از دشمنی هم که ۴۴ سال است عزادار منافعش در ایران است، انتظاری بیش نیست. اما نظام آموزشی، فرهنگی و رسانه‌ای ما در پیشگاه احکم­‌الحاکمین باید پاسخ گوید که چرا تاریخ و آرمان‌های انقلاب را صحیح به نسل‌های بعدی منتقل نکرده‌ایم نگرشی تا این حد سطحی و گاه کاریکاتوری از مبارزات و مجاهدت‌های یک ملت بزرگ برجای نماند. اینک می‌توان عمق بصیرت حضرت امام (ره) را درک کرد که حتی ماه‌ها قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به خطر تحریف تاریخ انقلاب واقف گردید و در نجف هشدار داد که «درست آنچه را امروز برای ما روشن و واضح است برای نسل‌های آینده مبهم می‌باشد؛ و تاریخ، روشنگر نسل‌های آینده است، و امروز قلم‌های مسموم درصدد تحریف واقعیات هستند، باید نویسندگان امین این قلم‌ها را بشکنند.» ➖➖➖➖ ⚛ 📺 @sadeghijahani ➖➖➖➖ble.ir/join/Y2Q4ZTgyOD https://eitaa.com/sadeghijahani
سریال مسمومیت‌ها با چاشنی دروغ و شایعات ✍️ محمدجواد اخوان خبر‌های مختلفی که در چند هفته اخیر در خصوص مسمومیت دانش آموزان و گاه دانشجویان دختر در مراکز تجمعی آن‌ها در مدارس یا خوابگاه شنیده می‌شود، دستمایه‌ای برای شبکه‌های فارسی‌زبان و اتهام‌پراکن داخلی شده است. تا این لحظه که این یادداشت را می‌نویسم، هنوز ماهیت و منشأ این رویداد‌ها روشن نشده، اما عده‌ای همین ابهام را هم مصادره به مطلوب و آن را نشانه ضعف حکومت قلمداد می‌کنند. سؤال اینجاست که آیا چنین رویدادی با این سطح از پراکندگی جغرافیایی در کشور ما مسبوق به سابقه بوده که بتوان با تجارب قبلی سریعاً آن را تحلیل کرد و یا در دیگر نقاط جهان مشابهی به لحاظ کیفیت واقعه داریم که آنان را مبنای تحلیل قرار دهیم؟ پاسخ قطعاً منفی است. در ماجرای مسمومیت‌ها، با پدیده‌ای جدید مواجهیم که شبیه آن را قبلاً ندیده‌ایم و هرگونه قضاوت صرفاً ناشی از برداشت‌ها و حتی عواطف شخصی است. رسانه‌های لندنی و برخی شهره‌های وطنی، سوژه‌ای را برای انتقام‌گیری شکست آشوب‌های پاییز یافته‌اند و طبق معمول انگشت اتهام تسبیب یا ناکارآمدی را به سمت دین و حکومت برده‌اند. این اتهام‌افکنی‌ها البته مطابق روال گذشته بدون هیچ‌گونه سند و دلیلی است. وقتی دستگاه‌های مسئول در حوزه آموزشی و بهداشتی به قضاوتی نرسیده‌اند، خبرنگار لندن‌نشین یا سلبریتی کاخ‌نشین از کجا فهمید که ماجرا چیست و حکم را هم صادر کرد؟ واقعیت آن است که پیچیدگی ماجرا مضاعف است و با وقوع هر نمونه جدید از این سلسله رویدادها، نه‌تن‌ها از پیچیدگی کم نمی‌شود، بلکه بر ابعاد آن اضافه می‌شود. منشأ و ماهیت این مسمومیت‌ها چیست که صرفاً مراکز تجمعی دختران جوان را نشانه می‌رود و بعد هم سریع از میان می‌رود؟ چگونه است که موردی از مسمومیت معلمان، کادر مدرسه و حتی سرایدار مدرسه و خانواده‌اش گزارش نشده است؟ چطور است که اماکن همسایه این مدارس و خانه‌های دیگر نشانه‌ای از این آلودگی احساس نکرده‌اند؟ وقتی دانش آموزان به مراکز درمانی منتقل‌شده‌اند نشانه‌های منشأ آلودگی در آن‌ها دیگر قابل‌مشاهده نبوده و در صد‌ها مرکز درمانی در سراسر کشور، هیچ پزشک و متخصصی نتوانسته این نشانه‌ها را کشف کند؟ اگر دستگاه‌های مسئول هم بر فرض محال بخواهند واقعیت را کتمان کنند، چگونه صد‌ها نفر از کادر درمان چنین کرده‌اند؟ ده‌ها سؤال شبیه این در ذهن‌ها هست و طرح هرکدام بر پیچیدگی ماجرا خواهد افزود. اما چرا رسانه‌های لندنی و شهره‌های وطنی بعد از این وقایع یاد حمله به دین می‌افتند؟ به یاد داریم که در محرم سال ۱۳۹۵، خبری دال بر مرگ چندنفر از خانواده یک پزشک تبریزی با غذای مسموم منتشر و بلافاصله ادعا شد که این غذای مسموم نذری بوده است. رسانه‌های بیگانه و فرصت‌طلبان داخلی شروع به حمله به مقدسات دینی مردم و تخریب آیین عزاداری آن‌ها کردند. البته چند ماه قبل این پزشک را رسانه‌های مجازی با انتشار نسخه‌های خاصش و تجویزات موسیقایی‌اش برجسته کرده بودند و به نحوی تلاش شد تا از او قهرمان بسازند. البته زمستان تمام شد و روسیاهی به زغال ماند. بعداً روشن شد که قاتل خود پزشک مذکور بوده و همو غذا‌ها را مسموم کرده بود. آیا آنان که این جنایت خانوادگی و شخصی را دستمایه تخریب اعتقادات مردم کردند، به‌خاطر قضاوت‌های عجولانه‌شان عذرخواهی کردند؟ پاسخ بازهم منفی است. به حوادث پاییز امسال بنگریم. هزاران دروغ در فضای مجازی و رسانه‌ای منتشر شد و ده‌ها کشته خیالی آشوب‌ها ساخته شد. دروغ‌پراکنان داخلی هم بی‌محابا به بازنشر این دروغ‌ها پرداخته و ذهن جامعه را بیش‌ازپیش مشوش کردند. آیا این دروغ‌پراکنان از مردم عذرخواهی کردند؟ مجدداً پاسخ منفی است. موضوع دقیقاً همین است. در سطح جامعه رویداد‌های بسیاری رخ می‌دهد که در برابر آن‌ها حفظ آرامش و متانت عمومی ضروری است. به زلزله یک ماه پیش ترکیه و سوریه بنگریم. شدت زلزله و قدرت تخریبگری آن چندین برابر زلزله‌ای بود که اخیراً شمال غرب کشورمان را لرزاند، اما میزان تشویش‌ها و دروغ‌پراکنی‌های زلزله کشور ما در همان حد و بلکه بیشتر هم بود. اگر در حوادث طبیعی یا غیرطبیعی، عده‌ای بر نگرانی‌های مردم بیفزایند و بر طبل شایعات و دروغ بکوبند، چگونه می‌توان آرامش عمومی را حفظ کرد و مانع از گسترش بحران‌ها شد. اگر عده‌ای از حکومت یا دین هم کینه دارند، چرا با این دروغ‌های بی‌اساس ذهن افکار عمومی را آشفته‌تر می‌کنند و از مردم انتقام می‌گیرند؟ گناه مردم ما چیست که عده‌ای شغلشان شایعه‌پردازی است و برای هدف سیاسی خود به هر دروغی دامن می‌زنند؟ در واقع خطر مسمومیت افکار عمومی ما با دروغ‌های مجازی کمتر از مسمومیت‌های ناشناخته دانش‌آموزان نیست. ➖➖➖➖ ⚛ 📺 @sadeghijahani ➖➖➖➖ble.ir/join/Y2Q4ZTgyOD https://eitaa.com/sadeghijahani
حرکت از دامنه به سمت قله ✍ محمدجواد اخوان پس از آنکه رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اخیر فرماندهان سپاه از نزدیک شدن به قله‌ها سخن گفتند، برخی در رسانه‌ها و فضای مجازی تردید‌هایی در خصوص این گزاره را مطرح کردند که نشان از اشراف نداشتن این افراد به عمق فحوای این تعبیر راهبردی رهبر معظم انقلاب داشت. برای فهم این گزاره لازم است سابقه این موضوع در ادبیات ایشان واکاوی گردد. بیش از یک دهه قبل و در سال ۱۳۹۱ معظم‌له فرمودند: «ما داریم در دامنه حرکت می‌کنیم. ما هنوز به قله نرسیده‌ایم؛ با آن فاصله داریم. آن روزی که ملت ایران به قله برسد، دشمنی‌ها تمام خواهد شد. آن روزی که ملت ایران به قله برسد، معارضه‌های خباثت‌آلود به پایان خواهد رسید. ما تا آن روز فاصله داریم. حرکت را باید بی‌وقفه ادامه دهیم.» اکنون فهم تحولات دهه گذشته از این منظر اهمیت دارد. ۱۱ سال پیش و زمانی که رهبر انقلاب از حرکت در دامنه‌ها سخن می‌گفتند، ماه‌های نخستین تحمیل جنگ تمام عیار اقتصادی امریکا علیه ایران اسلامی بود و هنوز آثار تأثیر این تهاجم بر اقتصاد و جامعه ما چندان قابل مشاهده نبود. در آن روز‌ها بسیاری از آسیب‌های اقتصاد داخلی که بستر اثربخشی تحریم‌های دشمن بود برای بسیاری از مسئولان و کارشناسان ناپیدا بود و تحریم‌ها این آسیب‌ها را نمایان کرد. مهم‌ترین این آسیب‌ها وابستگی اقتصاد به خام‌فروشی نفت و چرخه تجاری دلار بود. اقتصاد تک‌محصولی در طول سال‌های ۱۳۵۰ به بعد بر کشور چنبره زده بود و از سویی دلار در چرخه مبادلات جهانی کالا و خدمات، یکه‌تازی می‌کرد. با آنکه در دهه‌های اول تا سوم انقلاب‌اسلامی، گام‌های مهمی برای پیشرفت اقتصادی و اجتماعی برداشته شده بود، اما از این دو آسیب مهم غفلت شده و حتی جا‌هایی تغافل هم شده بود. برای مثال رهبر انقلاب در ۱۳ اردیبهشت‌ماه ۱۳۷۳ از بستن چاه‌های نفت و شکل‌گیری اقتصاد کشور بر اساس تولیدات غیرنفتی به‌عنوان «آرزوی واقعی» خود نام برده و همگان را به تلاش در مسیر تحقق این مهم فراخواندند. بعد‌ها خود ایشان چنین روایت کردند که «من هفده هجده سال قبل به دولتی که در آن زمان سر کار بود و به مسئولان گفتم کاری کنید که ما هر وقت اراده کردیم، بتوانیم در چاه‌های نفت را ببندیم. آقایان به قول خودشان "‌تکنوکرات‌" لبخند انکار زدند که مگر می‌شود؟!» در ماجرای دلار هم بار‌ها ایشان به این نکته توصیه کردند و حتی زمانی که پس از امضای برجام، دسترسی ایران به چرخه دلار بازگشایی شد، ایشان فرمودند «اگر مسئولان و مردم بتوانند اقتصاد مقاومتی را به‌معنای واقعی محقق و کشور را از جادوی مالی و پولی دشمن خلاص کنند و ارزش و آقایی دلار را در زندگی اقتصادی بشکنند، کشور‌های دیگر را نیز نجات داده‌اند و برای آن‌ها الگو خواهند شد.» به هر حال، ماحصل یک دهه تحمیل جنگ ترکیبی و اقتصادی علیه ملت ایران آن بود که حتی تکنوکرات‌های غربگرا به‌رغم میل باطنی‌شان -هرچند به‌کندی- ناچار شدند در مسیر رفع این دو آسیب گام بردارند و در طی یک دهه گذشته اقتصاد ایران تا حد زیادی از وابستگی به خام‌فروشی نفت خام ر‌ها شد. درحالی‌که یک دهه قبل، ارز حاصل از صادرات غیرنفتی عملاً فقط ۴۰ درصد منابع واردات را پوشش می‌داد، اکنون این عدد به بیش از ۹۰ درصد رسیده و میزان خام‌فروشی نفت هم به‌شدت کاهش یافته است. در خصوص دلار نیز اکنون الگوی جداسازی اقتصاد از دلار به کشور‌های دیگر تسری یافته و دلارزدایی از اقتصاد جهان به گفتمانی بین‌المللی تبدیل شده است و مدیران کشور ما نیز راه استفاده از ارز‌های دیگر برای تبادلات بین‌المللی را آموخته‌اند. در یک دهه گذشته، به دلیل آسیب‌های یادشده، اقتصاد ایران دستخوش نوسانات بسیاری شد و عملاً آثار آن بر سفره و معیشت مردم قابل مشاهده است، اما اکنون می‌توان با یقین گفت که در مقابل این دشواری‌ها، شیب تند و دست‌انداز‌های بزرگ وابستگی اقتصاد ملی به ابزار‌های در اختیار دشمن را پشت سر گذاشته‌ایم. نمی‌توان ادعا کرد مشکلات معیشتی مردم برطرف شده است، اما اصلی‌ترین کانون مولد این مشکلات که مقاوم نبودن اقتصاد ایران بود، تا حد زیادی مهار شده است. بر این اساس است که رهبر انقلاب اخیراً فرمودند: «ما فصل مُشبعی را حرکت کرده‌ایم؛ این سربالایی، این شیب تند را عبور کرده‌ایم، به قلّه‌ها نزدیک شده‌ایم. نباید خسته بشویم. امروز روز خسته شدن نیست، روز ناامید شدن نیست؛ امروز روز شوق است، روز امید است، روز حرکت است.» عضویت 👈 تلگرام ‌☫ 📺 https://t.me/sadeghijahani عضویت 👈 بله ☫ 📺 ➖ble.ir/join/Y2Q4ZTgyOD عضویت 👈 ایتا https://eitaa.com/sadeghijahani
مشکلتان با اربعین بر سر چیست؟ ✍ محمدجواد اخوان درحالی‌که میلیون‌ها نفر از دوستداران اهل‌بیت در ایران و سایر کشور‌ها یا خود را به خیل اقیانوس اربعین رساندند یا به غبطه جاماندن از این سفر، در شهر و دیار خود قدم در این راه نهادند، اما بودند معدودی از افرادی که در رسانه‌ها و فضای مجازی خواستند خلاف این رود خروشان شنا و در آن تشکیک کنند. مقصود، افراد بی‌دین و ضدانقلاب خارج‌نشین که با هرگونه رفتار دینی خصومت می‌ورزند نیست، که آنان تکلیفشان روشن است، مقصود برخی از به‌اصطلاح اصلاح‌­طلبان، روشنفکران و روزنامه‌نگاران داخلی است که از سر مقاصد سیاسی با مظاهر دینداری مردم عناد می‌ورزند. از آن مدرس بازنشسته دانشگاه که با کتاب نوشتن (آن هم بدون هرگونه رفرنس) در مدح پهلوی در فضای مجازی کاسبی می‌کند گرفته تا آن دیگر روزنامه‌نگاری که روزی سه سرمقاله (بی‌نام و بانام) برای روزنامه‌های اصلاح‌طلب می‌نویسد، امسال طبق روال سالیان گذشته شروع به مخالف‌خوانی با عشق و ارادت مردم به اهل‌بیت در ایام اربعین حسینی پرداخته و حرف‌های کلیشه‌ای سال‌های گذشته‌شان را تکرار کردند. امسال البته عمامه‌به‌سری هم پیدا می‌شود و علیه اربعین فتوا می‌دهد! سعی می‌کنند این حرکت عظیم مردمی را حکومتی یا فاقد سابقه تاریخی قلمداد کنند. البته این‌ها اثر چندانی در افکار عمومی ندارد و رشد همه‌ساله تمایل و همراهی مردم با اربعین نشان می‌دهد که بیهوده در هاون می‌کوبند. اما مشکل اینان با اربعین بر سر چیست؟ مشکل البته به اربعین هم ختم نمی‌شود، مهمانی کیلومتری «غدیر» را هم تخطئه می‌کنند و باتجربه‌تر‌ها یادشان هست که در دوره دوم‌خرداد با کلیدواژه «پروژه محرم» به مراسم عزاداری حضرت سیدالشهدا (ع) حمله می‌کردند. عادتشان این است که به هر آنچه حاکی از دینداری جامعه ایرانی باشد، حمله کنند و با طرح شبهات مختلف از شکوه آن بکاهند. ریشه این رفتار را باید در مشی سیاسی فرصت‌طلبانه آنان جست‌وجو کرد. اینان در شکاف‌های اجتماعی لانه گزیده‌اند و می‌کوشند با تحریک اختلافات و تفاوت‌ها جای خود را بازتر کنند. دکان دونبش این‌ها در بازار مکاره سیاست زمانی رونق می‌گیرد که جامعه را چندپاره نشان بدهند و حرفه خود را بندزن این قوری می‌دانند. کسب‌وکار سیاسی ایشان ایجاب می‌کند که با بی‌دین نمایی جامعه، حکومت را ناچار به تن دادن به سکولاریزاسیون نشان دهند و مدعی تعارض تمایل عمومی جامعه و اهداف انقلاب اسلامی باشند. جامعه دیندار کابوس این‌ها است و ۲۴ ساعته مدعی دین‌گریزی مردم و به‌ویژه جوانان هستند. بنابراین از هر رویدادی که واقعیت گرایش اکثریت جامعه ایرانی را – که خلاف میل اینان است- نمایان سازد بیزارند. مضحک‌تر آنکه حتی تسهیلگری مختصری را که دستگاه‌های اجرایی نسبت به برگزاری مراسم انجام می‌دهند نشان از افت دینداری جامعه می‌دانند که مثلاً حکومت با این حمایت‌های ناچیز بخواهد مردم را دیندار کند! بهترین تعبیر برای توصیف آنان این است که «به‌جای آنکه سیاستشان دینی باشد، دینشان سیاسی‌کاری است.» حتی ممکن است در زندگی شخصی خودشان به مناسک دینی ملتزم باشند، اما حیات و منافع سیاسی‌شان ایجاب می‌کند که جامعه را بی‌دین به تصویر بکشند! ذره‌بینی در دست می‌گیرند تا کوچک‌ترین آسیب فرهنگی اجتماعی را بزرگنمایی کنند و آن را نشانه‌ای از اینکه عموم مردم از این راه برگشته‌اند، بدانند. جملاتشان هم طبیعتاً برای رسانه‌های بیگانه تیترساز است. کسب‌وکار سیاسی ایشان در «بی‌دین‌نمایی» و «دین‌گریزپنداری» جامعه است. مرتباً در پی مصداق‌سازی برای این دروغ القایی خود هستند و در مقابل مظاهر گرایش عمومی جامعه به دین را که خلاف ادعای آنان را ثابت می‌کند، تخطئه می‌کنند. چنان خود را مشغول تردیدافکنی در مظاهر عمومی دینداری کرده‌اند که ناخودآگاه باقی ادعاهایشان نیز به دست خودشان رد می‌شود. گاف بزرگ اینان این است که حضور میلیونی مردم در یک مراسم دینی را «حکومتی» یا متأثر از «رسانه‌های حکومتی» قلمداد کردن، اتفاقاً تأیید اتکای حکومت به مردم و اقبال عمومی به رسانه‌های آن است. رفتار اینان یادآور سلوک امویان است که هنگامی‌که امیرالمؤمنین (ع) معاویه را به تبعیت و بیعت فراخواند، معاویه با گستاخی تمام به این مضمون مدعی شد که این مردم شام هستند که خلافت تو را نمی‌پذیرند و من هم طرف آنان هستم! این نوع بازی سیاسی، تازگی ندارد، اما کاش اینان به خود آیند و صف خود را از دشمنان اهل‌بیت (ع) در بیرون مرز‌ها که در حال حمله به مقدسات مردم هستند جدا کنند! کاش در کاسبی سیاسی‌شان یک خط قرمز هم برای مقدسات مردم قائل می­‌شدند و آن را تخطئه نمی‌کردند! عضویت 👈 تلگرام ‌☫ 📺 https://t.me/sadeghijahani عضویت 👈 بله ☫ 📺 ➖ble.ir/join/Y2Q4ZTgyOD عضویت 👈 ایتا https://eitaa.com/sadeghijahani
حزب‌الله در یک ماه گذشته چه کرد؟ ✍ محمدجواد اخوان در حالی که موضوع ورود حزب‌الله به نبرد با رژیم‌صهیونیستی مهم‌ترین سؤال این روز‌های منطقه بوده، باید گفت همان‌گونه که جناب سید حسن نصرالله تصریح کرد حزب‌الله طی این چند هفته گذشته از عملیات طوفان الاقصی بیکار ننشسته و اقدامات راهبردی و تاکتیکی مهمی را علیه رژیم اشغالگر قدس دنبال کرده و از ۱۶ مهر ۱۴۰۲، در یک عملیات چهار مرحله‌ای، ضربات فوق‌العاده مهمی را به توان نظامی و امنیتی رژیم وارد کرده که در خور بررسی است: ۱- در نخستین مرحله، عملیات حزب‌الله به زمینگیر کردن نیرو‌های زرهی رژیم‌صهیونیستی معطوف بود. تانک مرکاوا که مهم‌ترین ابزار زرهی اسرائیل است و صهیونیست‌ها مدعی‌اند منحصربه‌فردترین تانک دنیا است، نسل ۳ آن پیش‌تر در جنگ ۳۳ روزه (۱۳۸۵) هدف موشک‌های حزب‌الله قرار گرفت، اما اسرائیلی‌ها مدعی بودند که در نسل ۴، آسیب‌پذیری‌های گذشته را کاهش داده‌اند و اتفاقاً با فناوری سامانه حفاظت فعال موسوم به «تروفی» آن را در مقابل موشک‌های ضدتانک مصون کرده‌اند. در طول هفته اول بعد از طوفان‌الاقصی، حزب‌الله با نابودی ۱۱ تانک مرکاوای نسل ۴ و خودرو‌های زرهی در جدار مرزی با فلسطین اشغالی هم ثابت کرد که ادعای مصونیت‌آفرینی برای مرکاوا لافی بیش نبوده و هم رژیم‌صهیونیستی را مجبور به عقب‌نشینی زرهی از مرز کرد. ۲- مرحله دوم عملیات مقاومت اسلامی لبنان، بر تضعیف توان اطلاعاتی و شناسایی دشمن متمرکز شد. در این مرحله حزب‌الله، ایستگاه‌های جمع‌آوری اطلاعاتی و جاسوسی اسرائیل که در طول دو دهه گذشته در جدار مرزی با لبنان برپا شده بود و امکان شنود و جنگ الکترونیک در وسعت چند کشور را برای صهیونیست‌ها فراهم می‌کرد، با ابزار‌های مختلفی از جمله سلاح‌های نقطه زن انفرادی تا راکت و موشک هدف قرار داد و عملاً سامانه اطلاعاتی هوشمند صهیونیست‌ها را متوقف کرد. طی حملات حزب‌الله ۱۴۰ دوربین هوشمند، ۳۳ رادار، ۶۹ سامانه ارتباطی، ۲۷ ابزار اطلاعاتی- جاسوسی، ۱۷ دستگاه جنگ الکترونیک و یک فروند پهپاد شناسایی رژیم از کار افتاد. ۳- در پی این حملات صهیونیست‌ها مجبور به بهره‌گیری از تجهیزات سیار اطلاعاتی شدند که آن‌ها هم از حملات مقاومت در امان نماند. در مرحله سوم پهپاد‌های فوق پیشرفته از کلاس «هرمس» هدف موشک‌های حزب‌الله قرار گرفت و عملاً دسترسی‌های اطلاعاتی رژیم به جنوب لبنان محدود شد. ۴- در مرحله چهارم و درست یک روز قبل از سخنرانی دبیرکل حزب‌الله، ۱۹ پایگاه و مقر نظامی ارتش رژیم‌صهیونیستی در الجلیل هدف موشکباران مقاومت اسلامی قرار گرفت. همچنین روز بعد با دو پهپاد حملات نقطه‌ای مقاومت افزایش یافت. حزب‌الله در این مرحله نشان داد که پایگاه‌ها و تأسیسات نظامی رژیم در الجلیل تا چه حد بی‌دفاع و آسیب‌پذیر است و در واقع پیامد‌های عملیات یک ماه گذشته را به رخ دشمن کشید. امروز با قاطعیت می‌توان گفت در صورت وقوع جنگ در جبهه شمال، ارتش رژیم قدرت پیشروی چندانی در جنوب لبنان ندارد و میدان جنگ به داخل الجلیل کشانده خواهد شد. در مجموع می‌توان گفت حزب‌الله با استمرار کلان‌راهبرد «ابهام‌زایی» به ارعاب بر دشمن در طول یک ماه گذشته، ادامه داد. در اثر این سیاست راهبردی بود که ۴۳ شهرک صهیونیستی در الجلیل خالی شده و مناطق زیادی در شمال فلسطین اشغالی به شهر ارواح تبدیل شد. در نتیجه ضمن آنکه قدرت تحرک زرهی و اطلاعاتی رژیم در جبهه شمال آسیب جدی دید، در راستای راهبرد «مشغول­‌سازی» عملاً یک‌سوم نیروی زمینی، یک‌چهارم نیروی هوایی و نیمی از توان نیروی دریایی ارتش رژیم اشغالگر قدس مشغول مرز‌های شمالی فلسطین اشغالی شد. در اثر دو راهبرد «ابهام‌زایی» و «مشغول­‌سازی» علاوه بر آنکه سایه ترس بر افکار عمومی و نظامیان صهیونیست همچنان پابرجاست، قدرت تحرک رژیم اشغالگر در جبهه غزه محدود بوده و نوعی سردرگمی راهبردی بر اذهان سران این رژیم حکمفرماست. سخنان جناب نصرالله نشان داد که حزب‌الله از دستاورد‌های این دو راهبرد آگاه است و با استمرار آن عرصه را همچنان بر صهیونیست‌ها تنگ نگاه خواهد داشت. اثر «مشت بسته» حزب‌الله - که همچنان تمایل بر بسته ماندن آن است- کمتر از مداخله نظامی نیست و چه‌بسا بار روانی و انتظار وقوع هر پیشامد احتمالی ناگوار، اثر قابل‌توجهی بر روحیه و توان صهیونیست‌ها و حامیان غربی آن‌ها دارد، امری که مهم‌ترین عامل اثرگذار بر توقف ماشین تهاجم رژیم به غزه است. عضویت 👈 تلگرام ‌☫ 📺 https://t.me/sadeghijahani عضویت 👈 بله ☫ 📺 ➖ble.ir/join/Y2Q4ZTgyOD عضویت 👈 ایتا https://eitaa.com/sadeghijahani
چه کمکی از ما برمی‌آید؟ ✍ محمدجواد اخوان در طول بیش از یک ماهی که از تجاوز رژیم صهیونیستی به غزه می‌گذرد، انتشار اخبار و تصاویر جنایات رژیم خصوصاً علیه کودکان و غیرنظامیان عواطف بسیاری را جریحه‌دار کرده و کم نیستند افرادی که می‌پرسند در این شرایط خاص «چه کمکی از ما به مردم مظلوم غزه برمی‌آید؟» روشن است که برای عموم مردم حتی گزینه امدادگری به مردم فلسطین ممکن نیست و با توجه به محاصره شدید و غیرانسانی غزه کمک مالی هم به‌سختی ممکن است به تأمین مایحتاج ضروری اهالی غزه بینجامد، بنابراین عملاً گزینه‌های نظامی، لجستیکی و حتی مالی موضوع این یادداشت نیستند و تمرکز بر کمک فرهنگی و اجتماعی است که از عهده بسیاری برمی‌آید. ۱- پیش از هر چیز باید برای افزایش آگاهی خودمان نسبت به ظلم ناروایی که بر ملت مظلوم فلسطین می‌رود تلاش کنیم. به‌رغم آنکه موضوع قدس و فلسطین یکی از سرفصل‌های متعارف خبری و رسانه‌ای کشور در طول سال‌های پس از انقلاب بوده است، اما به دلیل فقدان آگاهی از جزئیات تاریخ و مسائل فلسطین عملاً بازار مکاره شبهات ماهواره‌ای بخشی از جامعه را هدف گرفته و برای مقابله با این شبهات ابتدا باید خودمان بدانیم که ماجرای تلخ فلسطین چیست و چه ابعادی دارد. هرچند قصور و تقصیر‌های بسیاری در مورد تولیدات فرهنگی و هنری در مورد فلسطین شده و عملاً هیچ نسبت صحیحی میان اهمیت این موضوع و میزان محصولات فرهنگی و هنری مرتبط با آن در کشور ما برقرار نیست، باید تلاش کرد با مطالعه و وقت گذاردن معتنابه، همه ما این کاستی‌ها را حداقل در مورد خودمان جبران کنیم و سطح آگاهی و دانش خود را در این موضوع ارتقای جدی دهیم. ۲- اگر بتوان تا حد خوبی بر موضوع مسلط شد، باید دیگران را نیز آگاه کرد و در زمانه‌ای که به دلیل «محاصره تبلیغاتی دشمن» دیواری نامرئی میان بخشی از جامعه ما و رسانه‌های معتبر داخلی کشیده شده است، باید با تعاملات میان فردی واقعیت‌هایی را که بسیاری نمی‌دانند، در اختیارشان قرار دهیم. کسانی که روایت ناقص و غرض‌آلود رسانه‌های فارسی‌زبان را از ماجرای فلسطین در یاد دارند، باید بدانند که حقایقی هم هست که از آن بی‌خبرند و در صورت ندانستن این حقایق است که ممکن است تلقی کاملاً اشتباهی از رویداد‌ها پیدا کنند. در اینجا تک‌تک ما به‌سان انسان‌رسانه‌های مبارز باید خود را در صف جهاد تبیین بدانیم و آن‌ها که به زبان‌های دیگر آشنایی و تسلطی دارند، باید بخشی از توان خود را صرف روشنگری در افقی فراتر از مرز‌های جامعه ایرانی بکنند. طبیعی است که شبکه‌های اجتماعی متصل به صهیونیست‌ها در این راه مانع‌تراشی می‌کنند، اما «در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم/ سرزنش‌ها گر کند خار مغیلان غم مخور». ۳- گام بعدی تلاش برای ایجاد کارزار‌های اجتماعی علیه اشغالگرانی است که از حمایت‌های غرب و حتی منطقه برخوردارند. باید از همین ظرفیت روشنگری به زبان‌های دیگر استفاده کرد و ملت‌های مختلف را علیه دشمن صهیونیستی بسیج کرد. ساکنان کشور‌هایی مثل ترکیه و جمهوری آذربایجان که کشورشان تأمین‌کننده سوخت و ارزاق رژیم صهیونیستی است، باید بدانند چگونه دولت‌های‌شان هیزم آتش‌هایی را که بر جان کودکان غزه می‌افتد، تأمین می‌کنند. هرچند رسانه‌های «جریان اصلی» غرب روایتی خیلی رقیق و کم‌اثر از جنایات رژیم صهیونیستی در غزه ارائه می‌کنند، اما موج بیداری گسترده‌ای که در خیابان‌های اروپا و امریکا علیه اسرائیل به راه افتاده است، این امید را زنده می‌کند که با تلاش‌های حتی کوچک رسانه‌ای می‌توان دنیا را علیه جنایتکاران صهیونیست بسیج کرد و فشار را بر حامیان غربی این رژیم – اعم از دولت‌ها و کارتل‌های چندملیتی- افزایش داد. ممکن است این فشار‌ها حتی مانع چندانی بر سر کودک‌کشی رژیم صهیونیستی نشود- کما اینکه در ۷۵ سال گذشته نیز چنین بوده است-، اما می‌توان امیدوار بود که نقاب دروغین حقوق بشر از چهره لیبرال‌های حامی اسرائیل بیفتد و شناخت هرچه بیشتر ماهیت این شعار‌های فریبنده، خود دستاورد مهمی است که می‌تواند آینده را برای نجات ملت مظلوم فلسطین و سایر مستضعفان جهان هموارتر سازد. عضویت 👈 تلگرام ‌☫ 📺 https://t.me/sadeghijahani عضویت 👈 بله ☫ 📺 ➖ble.ir/join/Y2Q4ZTgyOD عضویت 👈 ایتا https://eitaa.com/sadeghijahani
پیروزی اراده مردم فلسطین ✍ محمدجواد اخوان چند هفته پیش در جریان سفری که به همراه جمعی از اهالی رسانه به لبنان داشتیم، در ضمن دیدارها، جلسه مشترکی هم با نمایندگان گروه‌های مختلف فلسطینی حاضر در لبنان برگزار شد. در آن دیدار پس از استماع نظرات برادران فلسطینی، هنگامی که قرار شد نکته‌ای را هم بنده به‌عنوان یکی از مدیران رسانه‌ای ایران عرض کنم، به این نکته بسنده کردم که من به عنوان یک معلم دانشگاه حماسه طوفان الاقصی و جنگ اخیر غزه را نقطه عطف تاریخ فلسطین می‌دانم و معتقدم که تاریخ فلسطین را می‌توان به قبل و بعد از این واقعه تقسیم کرد. دلیل آن هم فراتر از رویداد‌های نظامی یا حتی اوج‌گیری جنایات صهیونیست‌ها، این است که جنگ اخیر نماد هویت‌یابی «مردم» فلسطین و ظهور «اراده» آنان بود. در این جنگ بود که برای اولین‌بار در تاریخ یک سده اشغال فلسطین، این خود فلسطینی‌ها بودند که کنشگر فعال و اصلی تحولات این سرزمین بودند. اگر در مقطعی انگلیسی‌ها، سپس قدرت‌های بین‌المللی و سازمان ملل، حتی گاه سران عرب همسایه فلسطین و بعد هم صهیونیست‌های اشغالگر به‌جای مردم فلسطین تصمیم‌گیری می‌کردند و منافع خویش را به‌جای مصالح فلسطینیان بر کرسی می‌نشاندند، این اراده فلسطینی بود که در میدان ظهور یافت و همین قدرت‌نمایی فلسطینی‌ها بود که صهیونیست‌ها را در اعجاب عمیقی فرو برده که می‌خواهند با قتل‌عام خشم خود را از این تحول مهم جامعه فلسطینی فروبنشانند. نقش‌آفرینی فعال فلسطینیان فقط به روز حماسی و تاریخ‌ساز ۱۵ مهر ۱۴۰۲، ختم نمی‌شود بلکه با یورش زمینی، هوایی و دریایی رژیم‌صهیونیستی به غزه، روشن شد که عموم فلسطینی‌ها تصمیم خود را گرفته‌اند و عزم خود را جزم کرده‌اند که سرنوشت خود را خود رقم بزنند. درحالی‌که اسرائیلی‌ها از حمله و بمباران وسیع غزه، در پی تکرار «النکبه» و وقوع هولوکاست دوم فلسطین بودند تا برای همیشه آخرین سنگر‌های مقاومت فلسطینی را در هم بشکنند و ساکنان غزه را مجبور به فرار به صحرای سینا کنند، در عمل راه به‌جایی نبردند و نقشه‌هایشان برای خالی کردن شمال غزه از سکنه نقش بر آب شد. باوجود بمباران‌های شبانه‌روزی و شلیک مستقیم از زمین و هوا به مردم غزه و تخریب خانه و کاشانه‌هایشان، تعدادی از این مردم از جایشان تکان نخوردند و حتی تعدادی از آن‌ها که به جنوب رفته بودند به کاشانه‌شان بازگشتند. مردم غزه می‌دانند که این باریکه ۳۶۰ کیلومترمربعی سنگر تعیین سرنوشت فلسطین است و در روز‌ها و شب‌های جنگ اخیر غزه تاریخ این سرزمین مقدس ورق می‌خورد. هرچند در آن دیدار با نمایندگان گروه‌های مقاومت فلسطینی، فرصت باز کردن بیشتر این نکته فراهم نبود، اما همین تبیین مختصر با استقبال فوق‌العاده برادران فلسطینی مواجه شد و در همان جلسه و نیز در پایان آن بر نظرم صحه گذاردند. همین واکنش تأییدآمیز فلسطینیان آن جلسه را می‌توان مصداقی دیگر بر اثبات این ادعا گذارد که مهم‌ترین مانع بر سر راه ملت فلسطین در طول یک قرن اخیر همین بود که دیگران می‌خواستند به جای آن‌ها و برای آن‌ها تصمیم بگیرند؛ تصمیماتی که هیچ کدام از حقوق طبیعی و انسانی صاحبان واقعی این سرزمین مراعات نمی‌شد. اما این بار سررشته تدبیر را خود فلسطینی‌ها در دست گرفته‌اند این خودآگاهی و اراده جمعی که در ذهن و عمل فلسطینی‌ها، چه ساکنان مقاوم غزه و چه کرانه و حتی ساکنان سرزمین‌های ۱۹۴۸ و نیز آوارگان فلسطینی بیرون مرز‌ها رقم خورده خود مهم‌ترین دستاوردی است که با هیچ موفقیت دیگری قابل قیاس نیست. اگر بگوییم که این بیداری و ابتکار عمل فلسطینی که در جنگ اخیر خود را نشان داد، بهترین دلیل برای «پیروزی مردم فلسطین» است، سخن به گزافه نگفته‌ایم. این بار سرنوشت فلسطین معطل قدرت‌های استعماری و جلسات سایس­‌پیکو، قطعنامه‌های سازمان ملل و حتی توافقات همسایگان دمدمی‌مزاج و سازشکار فلسطین، نیست، بلکه «اراده فلسطینی» بازیگر اصلی و تعیین‌کننده است. چشم‌انداز تحولات فلسطین متأثر از تحقق این اراده خواهد بود و این مردم فلسطین هستند که زمین بازی و میدان را مشخص می‌کنند. ترس و تحیر صهیونیست‌ها از این تحول مهم بی‌دلیل نیست. باید هم بترسند و روز‌های تلخ و دشوارتری در انتظار غاصبان قدس خواهد بود. «وَقَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ فَرِیقًا تَقْتُلُونَ وَتَأْسِرُونَ فَرِیقًا.» عضویت 👈 تلگرام ‌☫ 📺 https://t.me/sadeghijahani عضویت 👈 بله ☫ 📺 ➖ble.ir/join/Y2Q4ZTgyOD عضویت 👈 ایتا https://eitaa.com/sadeghijahani
راهبرد بندبازی با انتخابات ✍ محمدجواد اخوان ‌می‌گویند کودکی با والدینش قهر کرده بود و هرچه صدایش می‌زدند سر سفره غذا حاضر نمی‌شد. در همان حال اصرار و انکار، البته زیرچشمی به سفره و بشقابی که برایش کشیده بودند نگاه می‌کرد و می‌گفت: «من که غذا نمی‌خورم، اما برای هر که ریخته‌اید، کم ریختید!» این ماجرا تقریباً شبیه سندی است که تحت عنوان «راهبرد انتخاباتی جبهه اصلاحات ایران» منتشر شد؛ سندی که آن را می‌توان در دو جمله خلاصه کرد «با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن انتخابات!» از فحش‌های سیاسی (!) این بیانیه انتخاباتی - که متداول متون اصلاح‌طلبان رادیکال است- بگذریم، مخلص کلام آن است که می‌گویند این انتخابات برای ما جذابیتی ندارد، اما اگر دیدیم مردم تمایل دارند، ما هم می‌آییم! در واقع به زبان بی‌زبانی می‌خواهند بگویند انتخابات آن است که ما بپسندیم و نهایتاً منتی هم سر نظام گذاشته‌اند که اگر مردم استقبال کردند، ما هم چنین خواهیم کرد! آیا چاره‌ای جز این هم داشته‌اند؟ در واقع اگر چنین کنند برای بقای خودشان است، چراکه معنایی جز پشت کردن به مردم – در واقع انتحار سیاسی- ندارند! از اسفند ۱۳۸۱ که ستاره بخت اصلاح‌طلبان غروب کرد تا به اسفند ۱۴۰۲، ۲۱ سال می‌گذرد و در این ۲۱ سال راهبرد انتخاباتی اصلاح‌طلبان رادیکال تقریباً همین‌گونه بوده، هر وقت امیدی به پیروزی نداشته‌اند، از صندوق‌ها فاصله گرفته‌اند و تقصیر را هم گردن نظارت استصوابی یا چیز‌هایی شبیه آن انداخته‌اند. انتخابات در قاموس اینان صرفاً برای پیروزی خودشان تعریف شده و اگر نتیجه جز این باشد «ناانتخابات» است و به قول آن استراتژیست معروفشان نتیجه آن «جمهوری لاجمهور» است. همان شکست اسفند ۸۱ چنان سخت بود که شهردار برخاسته از شورا را به دولت راه ندادند و در انتخابات مجلس هفتم هم هضم شکست رئیس مجلس ششم چنان سخت بود که نمایندگان دوره بعد را به جای نماینده، «راه‌یافته» خواندند. انتخابات ریاست جمهوری نهم را هم با آنکه دولت خودشان برگزار کرد، به مذاقشان خوش نیامد، پس علم تشکیک در سلامت آن را برافراشتند. اوج این فرهنگ سیاسی را می‌توان «جرزنی انتخاباتی» در انتخابات ۱۳۸۸ دید که از شش ماه پیش از انتخابات، با کلیدواژه «صیانت از آرا» به استقبال جرزنی پساانتخاباتی رفتند و هشت ماه هم پس از انتخابات کشور را درگیر آشوب کردند. طیف رادیکال اصلاحات همیشه همین بوده و قدرت را تنها برای خود می‌پسندیده و هیچ تعصبی روی رأی مردم نداشته و به‌آسانی از آن عبور کرده است. مردم‌گرایی را به‌سادگی با برچسب پوپولیسم هو می‌کنند و مگر یکی از چهره‌های شناخته‌شده این جریان سال‌ها پیش ننوشت که «اگر مرگ موش هم رایگان توزیع کنند، این مردم برایش صف می‌کشند!» مهم‌ترین مانع در برابر جامعه‌پذیری اصلاح‌طلبان رادیکال خودشان هستند که نمی‌خواهند به آداب مردم‌سالاری مبادی باشند. می‌خواهند از مواهب صندوق رأی برخوردار باشند، اما به لوازم آن پایبند نباشند. می‌خواهند هر وقت خودشان برنده شدند قدرت را دوقبضه در اختیار داشته باشند و حتی جا‌های دیگر را «سنگر به سنگر» فتح کنند، اما وقتی مردم از آن‌ها روی‌گردان شدند دیگر مردم هم نباید روی آرامش ببینند و کام ملت را تلخ می‌کنند! بلاتکلیفی این طیف اصلاحات کار را برایشان سخت کرده و سخت‌تر هم خواهد کرد. انتخابات اسفندماه هم برگزار خواهد شد، اما روزبه‌روز از مردم دورتر خواهند شد و با ریزش شدیدتر سرمایه اجتماعی مواجه خواهند بود. طیف معتدل و عاقل اصلاحات نیک می‌داند که راهی که رادیکال‌ها می‌روند به ترکستان است و از همین‌الان مشخص است که راه خود را از آن‌ها جدا کرده‌اند. اما نمی‌توان انکار کرد که این رفتار فرصت‌طلبانه را دوستانشان به نام اصلاح‌طلبی انجام می‌دهند و در نهایت مخدوش شدن این نمانام سیاسی به همه افراد و جریانات نزدیک به این طیف سیاسی است. بندبازی با انتخابات اگر جواب می‌داد در ۲۰ سال گذشته جوابگو بود! فرصت‌ها چه زود برای اصلاح‌طلبان رادیکال می‌شود! عضویت 👈 ایتا https://eitaa.com/sadeghijahani
ایستادگی عمومی در کنار حزب‌الله ✍️ محمدجواد اخوان یک ماه از صدور پیام رهبر معظم انقلاب‌اسلامی درباره حوادث لبنان می‌گذرد که در فراز پایانی آن خطاب به عموم مسلمین مرقوم داشتند: «بر همه مسلمانان فرض است که با امکانات خود در کنار مردم لبنان و حزب‌الله سرافراز بایستند و در رویارویی با رژیم غاصب و ظالم و خبیث آن را یاری کنند.» در طول یک ماه اخیر بحث‌های فراوانی در مورد چگونگی عمل به این فرمان معظم‌له در میان علاقه‌مندان به انقلاب‌اسلامی و مقاومت درگرفته و این پرسش مطرح بوده که چگونه می‌توانیم حزب‌الله را در رویارویی با رژیم صهیونی یاری کنیم؟ ۱- روشن است که برای عموم مردم گزینه امدادگری مستقیم به مردم لبنان خصوصاً جنگ‌زدگان، مقدور نیست. اما پویش‌هایی از قبیل «ایران همدل» که به جمع‌آوری کمک‌های مالی مردم به جنگ‌زدگان و آوارگان اختصاص داده شده، بستر خوبی برای مشارکت‌جویی در این جهاد عمومی است. صحنه‌های زیبایی که در این مدت از ازخودگذشتگی مردم ما خصوصاً بانوان با اهدای زینت‌آلات شخصی و گران‌قیمت خود به این حرکت عظیم مشاهده شد، نمونه موفق و اثربخشی از لبیک به این فرمان رهبر معظم انقلاب‌اسلامی است که باید ادامه و توسعه یابد. ۲- باید برای افزایش آگاهی خودمان نسبت به ظلم ناروایی که بر ملت مظلوم لبنان و فلسطین می‌رود تلاش کنیم. به‌رغم آنکه موضوع لبنان و فلسطین یکی از سرفصل‌های متعارف خبری و رسانه‌ای کشور در طول سال‌های پس از انقلاب بوده است، به دلیل فقدان آگاهی از جزئیات تاریخ و مسائل اشغال لبنان و فلسطین، عملاً بازار مکاره شبهات ماهواره‌ای بخشی از جامعه را هدف گرفته و برای مقابله با این شبهات ابتدا باید خودمان بدانیم که ماجرای تلخ آن سرزمین‌ها چیست و چه ابعادی دارد. هرچند قصور و تقصیر‌های بسیاری در مورد تولیدات فرهنگی و هنری در این حوزه شده و عملاً هیچ نسبت صحیحی میان اهمیت این موضوع و میزان محصولات فرهنگی و هنری مرتبط با آن در کشور ما برقرار نیست، باید تلاش کرد با مطالعه و وقت گذاردن معتنابه، همه ما این کاستی‌ها را حداقل در مورد خودمان جبران کنیم و سطح آگاهی و دانش خود را در این موضوع ارتقای جدی دهیم. ۳- اگر بتوان تا حد خوبی بر موضوع مسلط شد، باید دیگران را نیز آگاه کرد و در زمانه‌ای که به دلیل «محاصره تبلیغاتی دشمن» دیواری نامرئی میان بخشی از جامعه ما و رسانه‌های معتبر داخلی کشیده شده است، باید با تعاملات میان فردی واقعیت‌هایی را که بسیاری نمی‌دانند، در اختیارشان قرار دهیم. کسانی که روایت ناقص و غرض‌آلود رسانه‌های فارسی‌زبان را از ماجرای فلسطین و لبنان در یاد دارند، باید بدانند که حقایقی هم هست که از آن بی‌خبرند و در صورت ندانستن این حقایق است که ممکن است تلقی کاملاً اشتباهی از رویداد‌ها پیدا کنند. در اینجا تک‌تک ما بسان انسان‌رسانه‌های مبارز باید خود را در صف جهاد تبیین بدانیم و آن‌ها که به زبان‌های دیگر آشنایی و تسلطی دارند، باید بخشی از توان خود را صرف روشنگری در افقی فراتر از مرز‌های جامعه ایرانی بکنند. طبیعی است که شبکه‌های اجتماعی متصل به صهیونیست‌ها در این راه مانع‌تراشی می‌کنند، اما «در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم/ سرزنش‌ها گر کند خار مغیلان غم مخور.» ۴- گام بعدی تلاش برای ایجاد کارزار‌های اجتماعی علیه اشغالگرانی است که از حمایت‌های غرب و حتی منطقه برخوردارند. باید از همین ظرفیت روشنگری به زبان‌های دیگر استفاده کرد و ملت‌های مختلف را علیه دشمن صهیونیستی بسیج کرد. ساکنان برخی کشور‌های منطقه که کشورشان تأمین‌کننده سوخت و ارزاق رژیم‌صهیونیستی است، باید بدانند چگونه دولت‌های‌شان هیزم آتش‌هایی را که بر جان کودکان غزه می‌افتد، تأمین می‌کنند. هرچند رسانه‌های «جریان اصلی» غرب روایتی خیلی رقیق و کم‌اثر از جنایات رژیم‌صهیونیستی در غزه ارائه می‌کنند، اما موج بیداری گسترده‌ای که در خیابان‌های اروپا و امریکا علیه اسرائیل به راه افتاد، این امید را زنده می‌کند که با تلاش‌های حتی کوچک رسانه‌ای می‌توان دنیا را علیه جنایتکاران صهیونیست بسیج کرد و فشار را بر حامیان غربی این رژیم - اعم از دولت‌ها و کارتل‌های چندملیتی- افزایش داد. رهبر معظم انقلاب فرمودند: «یک ائتلاف جهانی باید به وجود بیاید - ائتلاف سیاسی، ائتلاف اقتصادی، اگر لازم شد ائتلاف نظامی - علیه رژیم خبیث صهیونیستی که وحشیانه‌ترین جنایات جنگی را دارد امروز انجام می‌دهد.... مطالبه ما از دنیا و دنیای اسلام بالخصوص، تشکیل یک ائتلاف جهانی است علیه رژیم‌صهیونیستی.» شکل‌گیری چنین ائتلافی نیاز به روشنگری وسیعی در سطح جهانی دارد که لازمه آن بسیج عمومی همه انسان رسانه‌ها در عرصه بین‌المللی است. با ما همراه باشید ‏‏ 🇮🇷 ایتا https://eitaa.com/sadeghijahani ‏🇮🇷 تلگرام ‌☫ 📺 https://t.me/sadeghijahani 🇮🇷 بله ☫ 📺 ➖ble.ir/join/Y2Q4ZTgyOD