esme-aazam.mp3
2.76M
فرمایشات عالم ربانی حضرت آیتالله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه در مورد معنای اسم اعظم
@sadeghin_ir
💠حضرت آیت الله یعقوبی اعلی الله مقامه الشریف ، سفینه الصادقین / ۴۳
🔻خداى تعالى آثارى را در اشيا قرار داده، امّا اين به آن معنا نيست كه خود اشيا مستقلاً داراى اثر مى باشد.
مثلاً احراق و سوزندگى را در ذات آتش قرار داده و اگر مانعى در كار نباشد مى سوزاند، لكن خداوند -عز و جل - براى اينكه بفهماند همين سوزندگى كه از لوازم آتش است بالاستقلال نيست گاهى آن را از آتش مى گيرد و همين آتش ديگر نخواهد سوزاند.
در اين باره حكايت هايى نيز در قرآن و روايات نقل شده است. كارد تيز لازمه اش اين است كه به هر جاى نرمى بكشند ببرد، امّا چرا حضرت خليل عليه السلام روى گردن فرزندش اسماعيل كشيد و نبريد؟
🔻ما بايد بدانيم كه اين اثر را خدا در آن قرار داده و هيچ گاه برندگى بالاستقلال عمل نمى كند؛ لذا چنانچه بخواهد، مى تواند به آن اذن ندهد و برندگى را از آن بگيرد. همچنان كه در جريان حضرت ابراهيم عليه السلام كه در صدد اجراى حكم خدا بود هنگامى كه كارد را به خاطر نبريدن بر زمين زد، كارد به اذن خدا به سخن آمده، عرض كرد: الخليل يأمرنى بالقطع و الجليل ينهانى!
خدا رحمت كند استاد بزرگوار ما جناب آقاى انصارى را، ايشان مى فرمود: اگر شب تاريك در كوچه اى تنها، كسى كاردى را روى شكمت بگذارد و بخواهد فشار دهد و تو يقين داشته باشى كه تا خدا نخواهد نمى برد، در اين صورت موحد هستى!
شما چند نفر از اين گونه افراد در عالم سراغ داريد؟
خلاصه ى كلام اينكه: چون اين عالم، عالم ماده و عالم اسباب است خداى متعال امور را از طريق اسباب جارى مى كند، امّا به هر حال، آنها مستقل نبوده و فاعل در همه حال خداست.
💠@sadeghin_ir
💠کانال رسمی حضرت آیت الله یعقوبی رضوان الله تعالی علیه
طلب عافیت.mp3
13.15M
فرمایشات عالم ربانی حضرت آیتالله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه در مورد طلب عافیت و هدف خلقت
@sadeghin_ir
یکی از کرامات حضرت موسی بن جعفر علیه السلام که در محضر آیت الله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه مکرر خوانده می شد
💠نور باران شدن روضهی مقدسهی کاظمین(علیهما السلام) نزد حسن پاشا در شب اول ماه رجب
🔻ملا احمد نراقی مینویسد: شیخ ثقه ای که مرد متدینی بود و من خودم او را ملاقات کرده بودم، از قول شیخ محمد، کلیددار روضهی مقدسهی کاظمین(علیهما السلام) چنین نقل کرد که:
بعد از زمان سلطنت نادرشاه افشار در ایران، هنگامی که «حسن پاشا» پاشای عراقِ عرب بود در بغداد، روزی در ایام ماه جمادیالثانیه در وقتی که جمعی از اُمراء و اَفندیان و اَعیانِ آل عثمان، در مجمع او حاضر بودند پرسید: سبب چیست که اولِ ماه رجب را شب نور باران گویند؟
یکی از ایشان مذکور ساخت که در آن شب، بر قبور ائمهی دین، نور فرو می ریزد.
پاشا گفت: در این مملکت، محل قبور ائمه بسیار است و البته مجاورین این قبورِ ائمه مشاهده خواهند نمود؛ پس کلیددارِ ابوحنیفه که امامِ أعظم ایشان است و کلید دار شیخ عبدالقادر را طلبیده، مطلب را از ایشان استفسار نمود و ایشان گفتند: ما چنین چیزی مشاهده نکرده ایم.
حسن پاشا گفت: که موسی بن جعفر و حضرت جواد(علیهما السلام ) نیز از اکابر دینند بلکه جماعت روافض آنها را واجب الاطاعة میدانند؛ سزاوار آن است که از کلید دارِ روضهی ایشان نیز بپرسیم و همان ساعت، ملازمی که در عرف اهل بغداد به آن «چوخادار» گویند را به طلب کلیددار کاظمین(علیهما السلام ) فرستاد.
شیخ محمد گوید:
کلیددار، آن وقت پدر من بود و من تقربیاً در سن بیست سالگی بودم و با پدر در کاظمین بودیم که ناگاه چوخادار به احضار پدرم آمد و او نمیدانست که با او چه کاری دارد و روانهی بغداد شد.
من نیز به اتفاق او رفتم؛ پدرم را به حضور بردند و من بر درِ خانهی پاشا منتظر ماندم. پاشا از پدرم سئوال کرده بود که شنیدهام شب اول رجب را شبِ نور باران گویند، به جهت نزول نور از آسمان بر قبور ائمهی دین. آیا تو هیچ آن را در قبرِ کاظمین مشاهده کرده ای؟
پدر خالیالذهن و بی تامل گفته بود: بلی چنین است و من مکرّر دیده ام.
پاشای مذکور گفته بود: این امرِ غریبی است و اول رجب نزدیک است؛ مهیا باش که من شب اول رجب را در روضهی مقدسهی کاظمین به سر خواهم برد.
پدرم از استماع این سخن به فکر افتاده که این چه جرأتی بود که من کردهام و چه سخن بوده که از من سر زده و با خود میگوید که یحتمل، مراد نور ظاهری مَشاهد نباشد و من نور محسوسی ندیده ام و متحیر و غمناک بیرون آمد و من چون او را دیدم، آثار تغیّر و ملال در بشرهی او یافتم و سبب را استفسار کردم.
گفت: ای فرزند! من خود را به کشتن دادم؛ و با حال تباه، روانهی کاظمین(علیهما السلام ) شدیم و در بقیهی آن ماه، پدرم به وصیت و وداع مشغول بود و امور خود را انجام میداد و خورد و خواب او تمام شد و روز و شب به گریه و زاری مشغول بود و شبها در روضهی مقدسه، تضرع میکرد و به ارواحِ مقدسهی ایشان توسل می جست و خدمتکاریِ خود را شفیع میکرد.
تا اینکه روز آخر ماه جمادیالثانیة، چون روز به حوالی غروب رسید، کوکبهی پاشا ظاهر شد و خود او نیز وارد شد و پدرم را طلبید و دستور داد بعد از غروب، روضه را خلوت نماید و زوّار را بیرون کند. پدرم حسب الأمر چنان کرد.
هنگام نمازِ شام، پاشا به روضه داخل شد و امر کرد که شمعهای روضه که روشن بود را خاموش کردند و روضهی مقدسه تاریک ماند.
و خود، چنان که طریقهی سُنّیان است فاتحه خواند و رفت به عقبِ سرِ ضریحِ مقدس و مشغول نماز و ادعیه شد و پدرم در سمت پیشِ روی، ضریح مقدس را گرفته بود و محاسن خود را بر زمین می مالید و روی خود را در آنجا می سائید و تضرع و زاری میکرد و مانند ابر بهار، اشک از دیدهی او جاری بود و من نیز از عجز و زاری پدرم به گریه افتاده بودم و بر این حال تقربیاً دو ساعت گذشت و نزدیک بود که پدرم قالب تهی کند که ناگاه سقفِ محاذی بالایِ ضریحِ مقدس، منشق شد و ملاحظه شد که گویا به یکبار، صد هزار خورشید و ماه و شمع و مشعل بر ضریح مقدس و روضهی مقدسه ریخت که مجموع روضه، هزار مرتبه از روز روشنتر و نورانی تر شد و صدای حسن پاشا بلند شد که به آواز بلند مکرر میگفت: «صلی الله علی النبی محمد و آله»
پس پاشا برخاست و ضریح مقدس را بوسید و پدر مرا طلبید و محاسن او را گرفت و به سمت صورتِ خود کشید و میان دو چشمِ پدر مرا بوسید و گفت:
بزرگ مخدومی داری! خادم چنین مولائی باید بود، و انعام بسیار بر پدرم و سایر خدام روضهی متبرکه کرده و در همان شب به بغداد مراجعت نمود .
___
خزائن، ملا احمد نراقی، انتشارات اسلامیه، ص 286 [با اندکی ویرایش]
🌸🌸🌸🌸🌸
دستور العمل حضرت آیتالله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه در ماه رجب سال ۱۳۹۵ شمسی
1-روزی صد مرتبه استغفار زیر گفته شود
اَسْتَغْفِرُ اللّه َ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الْحَىُّ الْقَيُّومُ، اَلرَّحْمنُ الرَّحيمُ، بَديعُ السَّماواتِ وَ الاَْرْضِ، مِنْ جَميعِ ظُلْمى وَ جُرْمى وَ اِسْرافى عَلى نَفْسى وَ اَتُوبُ اِلَيْه.
2-روزی هزار مرتبه سوره توحید خوانده شود و اگر مشکل است، در کل ماه ده هزار مرتبه سوره توحید را به روزها تقسیم کرده و خوانده شود (روزی 333 مرتبه ظاهرا)
3-دعاهای مفاتیح در ماه رجب خوانده شود.
1395/01/20
🌸🌸🌸🌸🌸
@sadeghin_ir
فرمایشات ایشان در باره ماه رجب:
حافظ می گوید: نگویمت که همه ساله می پرستی کن، سه ماه می خور و نُه ماه پارسا می باش
رجب و شعبان و رمضان را میگوید.
سه ماه عبادت [کن و] بقیه سال را هم از آن نگهداری کن و آن را خراب نکن.
[این ماه] وقت عبادت است. ما که [دیگر توانش را نداریم.]
آنهایی که میتوانند [این ماه را] ضایع نکنند و وقتشان را حرام نکنند.
یک کاری بکنید. ماه رجب، [ماهی است که] رحمت می بارد.
[بعضی ها هی میخواهند] این خرابه را آباد کنند؛ خرابه که آباد نمی شود.
امیرالمومنین صلوات الله علیه [این دنیا را] شناخت که به آن پشت پا زد و فرمود: دار بالبلاء محفوفة، و بالغدر معروفة ...
هر چه جلوتر بروی هلاک تر می شوی.
دنیا به مکر و حیله شناخته شده است و به هیچ کس هم کام نداده است.
زیارت ماه رجب از غنائم است
در دعا داریم که: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَشْهَدَنَا مَشْهَدَ أَوْلِيَائِهِ فِي رَجَبٍ
[در این ماه] خروارهای گناه را می بخشند...
اغنیا مکه روند و فقرا سوی تو آیند
جان به قربان تو که حج فقرایی
1395/01/19
🌸🌸🌸🌸🌸
@sadeghin_ir
✨﷽✨
✴️ حضرت آیت الله یعقوبی رضوان الله تعالی علیه ؛ انیس الصادقین / اعمال ایام سال/ ماه رجب
💠بدان كه اولين شب جمعه ماه رجب را«ليلة الرغاب» (رغبت بندگان به عبادت)مى گويند و براى آن عملى با فضيلت بسيار از حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله وارد شده كه آن را سيّد در كتاب«اقبال»و علاّمه حلى در«اجازه بنى زهره»نقل كرده اند،بعضى از فضيلت آن اينكه به سبب انجام آن گناهان بسيار آمرزيده مى شود،و نيز نمازى در آن وارد شده كه هركه آن را به جاى آورد هنگام شب اوّل قبرش حق تعالى ثواب آن را به نيكوترين صورت و با روى گشاده و درخشان و زبانى گويا به سوى او مى فرستد،پس به او مى گويد:اى حبيب من تو را بشارت باد كه از هر شدّت و سختى نجات يافتى،بنده مى گويد تو كيستى؟به خدا سوگند من چهره اى زيباتر از چهره تو نديدم،و سخنى شيرينتر از سخن تو نشنيدم،و بويى بهتر از بوى تو نبوييدم!!پاسخ ميدهد:من ثواب آن نمازم كه در فلان شب،از فلان ماه،از فلان سال به جاى آوردى امشب نزد تو آمدم تا حقّت را ادا كنم،و مونس تنهايى تو باشم،و هراس را از تو برگيرم و هنگامى كه در صور(شيپور قيامت )دميده شود،در عرصه قيامت سايه اى بر سرت خواهم افكند،پس خوشحال باش كه خير هرگز از تو جدا نخواهد شد.
🔸كيفيت اين نماز چنين است: اولين پنجشنبه ماه رجب را روزه مى دارى، چون شب جمعه داخل شود،ما بين نماز مغرب و عشا،دوازده ركعت نماز بجاى مى آورى،هر دو ركعت با يك سلام به اين ترتيب كه در هر ركعت يك مرتبه سوره«حمد»و سه مرتبه«سوره قدر»و دوازده مرتبه«سوره توحيد»مى خوانى و هنگامى كه از نماز فارغ شدى هفتاد مرتبه مى گويى:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ وَ عَلَى آلِهِ (وَ آلِ مُحَمَّدٍ).
سپس به سجده مى روى و هفتاد مرتبه ميگويى:
سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِكَةِ وَ الرُّوحُِ
آنگاه سر از سجده بر مى دارى و هفتاد مرتبه مى گويى:
رَبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ تَجَاوَزْ عَمَّا تَعْلَمُ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيُّ الْأَعْظَمُُ
دوباره به سجده مى روى و هفتاد مرتبه مى گويى:
سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِكَةِ وَ الرُّوحُِ
سپس حاجت خود را مى طلبى كه به خواست خدا برآورده خواهد شد.
آگاه باش زيارت حضرت رضا عليه السّلام در ماه رجب مستحب است،و انجام آن در اين ماه امتياز خاصى دارد،همانگونه كه انجام عمره در ماه رجب فضيلت دارد تا جايى كه روايت شده انجام آن در اين ماه،در فضيلت همتاى حج است و نيز نقل شده:حضرت سجاد عليه السّلام در ماه رجب به عمره مشرّف شده بود،و شب و روز نزد كعبه نماز مى خواند،و در حالى كه پيوسته در سجده بود اين ذكر از زبان ايشان شنيده مى شد:
عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِكَ فَلْيَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِكَ
☑️@sadeghin_ir
💠کانال رسمی حضرت آیت الله یعقوبی رضوان الله تعالی علیه
monajat.mp3
9.96M
مناجات محبین توسط حجت الاسلام حاج آقای مهدوی در محضر حضرت آیتالله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه
💠حضرت آیت الله یعقوبی رضوان الله تعالی علیه ؛ سفینة الصادقین / ۵۸
🔻در نيمروز غارى بود به نام «غار مؤمن» كه در آن حوضى از جنس ساروج ساخته بودند.
خصوصيات آن را به افرادى كه در امر دفينه تجربه داشتند گفتم. آنها تصديق كردند كه از غارهاى قديمى است و ممكن است در آن چيزى از آثار باستانى يافت شود.
روزى در قم به دلم الهام شد همراه همان شخصى كه در امر معدن با او همكارى مى كردم براى تحقيق در باره ى آن غار به قائن برويم. پولى قرض كرده و با عجله به تهران رفتم. دوستم نيز پولى نداشت.
او هم مقدارى پول قرض كرد و پس از تهيه ى اسباب سفر به سرعت روانه ى مشهد شديم. اصلاً نمى دانستيم چرا اين قدر عجله مى كنيم و غرض خداوند چيست. خواست ما استخراج گنج بود، ولى خداوند اراده ى ديگرى داشت.
در مشهد زيارتى كرده، رفيقم نيز به امام هشتم عليه السلام متوسل شد كه برايش گشايشى حاصل شود. سپس به قائن رفتيم.
بلافاصله الاغى تهيه كرده، عازم نيمروز شديم. اخوى گفت: چرا اين قدر عجله مى كنيد؟! گفتيم: كار داريم. پس از رسيدن به نيمروز دو الاغ بى پالان آوردند و همراه يكى از بستگان به نام حاج حسين به طرف غار به راه افتاديم. جاده ى بدى داشت. كوه و دره را طى كرديم تا به جايى رسيديم كه ديگر الاغ هم نمى توانست برود. بقيه ى راه را پياده رفتيم تا به پايين غار رسيديم.
حاج حسين گفت: ابتدا من داخل غار مى روم ببينم گرگ يا پلنگى در آن نباشد. دهانه ى غار در جاى سختى قرار داشت. با زحمت بسيار داخل غار رفت و با رنگ پريده و ترسان برگشت و گفت: آقا! اينجا جن دارد! گفتم: حاجى شوخى نكن. گفت: به جدت اينجا ديو دارد؛ زيرا من صداى گوسفند شنيدم. اينجا اصلاً راهى ندارد كه گوسفند داخل آن بشود، پس حتما جن است.
گفتم: حالا من مى روم ببينم چيست؟
ادامه دارد👇
💠@sadeghin_ir
💠کانال رسمی حضرت آیت الله یعقوبی رضوان الله تعالی علیه
روستای نیمروز