. #تدریس رساله جامع - جلد 3 🌼 احکام - جلسه شماره 836 👈 عاریه ( 4 ) 🌷 تاریخ 1403.08.16 ✅ لینک جلسه قبلی ( جلسه 835 ) 👇 ♻️ https://t.me/sadeghiyemohebbi/36625 🌷🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼 https://instagram.com/sadeghiye_ .

مطالب بیان شده در جلسه 👆👇 م 1244 شرایط مال و منفعت مورد عاریه : 1 = خود مال با استفاده از بین نرود 2 = برای منعفت حرام مورد عاریه واقع نشود توجه : عاریه دادن سگ نگهبان و سگ شکاری ، و سگ آموزش دیده برای کشف جرایم جنایی و مانند آن نیز صحیح می‌باشد. 3 = منفعتی که مال برای آن عاریه داده می‌شود، مشخّص باشد م 1248 مثل زمینی که هم قابلیّت زراعت و هم قابل درخت‌کاری باشد و یا ماشینی که قابل باربری و مسافربری باشد ، ... ادامه دارد 👆👆 🆔 https://t.me/sadeghiyemohebbi 🌷📚🌷📚🌷📚🌷 🆔 https://instagram.com/sadeghiye_ .

🔸🌷🔸🌺🔸 🔹🌷🔹🌺🔹 🌺🔸🌷🔸 🔹🌷🔹 🌺🔸 🔹 👈 🌺 #گلچین_بحار 👈 🧠 کتاب العلم 👈 باب بیست و سوم = اينكه اصول و پايه ‏هاى علم نزد ائمّه طاهرين ، عليهم السّلام است ( 4 ) 👈☘️ جلد دو صفحه 175 🏷 جلسه 479 بحار الانوار 🏷 ( جلسه 407 از کتاب العلم ) 💥 ✨ تاریخ 1403.08.16 لینک جلسه قبلی👆👇 🆔 https://t.me/sadeghiyemohebbi/36627 🌼🌺🌸🌼🌷🍀🌼 🆔 https://instagram.com/sadeghiye_ 🔹 🌺🔸 🔹🌷🔹 🌺🔸🌷🔸 🔹🌷🔹🌺🔹 🌺🔸🌷🔸🌺🔸

🌷 بعضی مطالب بیان شده در این جلسه👇👆 ادامه راویت جلسه قبل 👇👇 وَ لَكِنَّا نُحَدِّثُكُمْ بِأَحَادِيثَ نَكْنِزُهَا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص كَمَا يَكْنِزُ هَؤُلَاءِ ذَهَبَهُمْ وَ فِضَّتَهُمْ‏ + وَ لَكِنَّا نُفْتِيهِمْ بِآثَارٍ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ أُصُولِ عِلْمٍ عِنْدَنَا نَتَوَارَثُهَا كَابِراً عَنْ كَابِرٍ نَكْنِزُهَا و همانطوری که مردم طلا و نقره شان را ذخیره می کنند ما نیز این احادیث را از رسول الله و علی بن ابی طالب ذخیره کرده ایم و نسل به نسل از یکدیگر ارث می بریم كُلُّ شَيْ‏ءٍ نَقُولُهُ فِي كِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّتِهِ + قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع عِلْمُ‏ عَالِمِكُمْ‏ أَيُ‏ شَيْ‏ءٍ وَجْهُهُ‏ قَالَ وِرَاثَةٌ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ وَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمَا يَحْتَاجُ النَّاسُ إِلَيْنَا وَ لَا نَحْتَاجُ إِلَيْهِمْ. و هر چه می گوییم در آیه قرآن یا سنت رسول الله می باشد مردم محتاج ما هستند ولی ما محتاج مردم نیستیم بحار ج‏2 ص174 عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ : إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص دَعَا عَلِيّاً ع فِي الْمَرَضِ الَّذِي تُوُفِّيَ فِيهِ امام محمّد باقر عليه السّلام : رسول خدا ( ص ) در بيمارى كه در آن از دنيا رفت علىّ (ع ) را نزد خود خواند و فرمود : فَقَالَ يَا عَلِيُّ ادْنُ مِنِّي حَتَّى أُسِرَّ إِلَيْكَ مَا أَسَرَّ اللَّهُ إِلَيَّ اى علىّ نزديك من بيا تا سرّ و راز خود را با تو در ميان نهم و بگويم آن رازى را كه خدا با من در ميان نهاد و فرمود ، وَ أَئْتَمِنَكَ عَلَى مَا ائْتَمَنَنِيَ اللَّهُ عَلَيْهِ و تو را امين گردانم بر آنچه خدا مرا بر آن امين گردانيد، فَفَعَلَ ذَلِكَ رَسُولُ اللَّهِ ص بِعَلِيٍّ ع وَ فَعَلَهُ عَلِيٌّ ع بِالْحَسَنِ ع وَ فَعَلَهُ حَسَنٌ ع بِالْحُسَيْنِ ع و رسول خدا ص با علىّ‏ ع و علىّ ع با حسن ع و حسن ع با حسين ع وَ فَعَلَهُ الْحُسَيْنُ ع بِأَبِي ع وَ فَعَلَهُ أَبِي ع بِي صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ . و حسين ع با پدرم ع و پدرم ع با من چنين كرد رحمت خدا بر همه ايشان باد . عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ‏ أَسَرَّ اللَّهُ سِرَّهُ إِلَى جَبْرَئِيلَ ع وَ أَسَرَّ جَبْرَئِيلُ ع إِلَى مُحَمَّدٍ ص وَ ... بحار ج‏2 ص175 . . . وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ . ادامه دارد 👆👆 🆔 https://t.me/sadeghiyemohebbi 🌼🌺🌸🌼🌷🍀🌼 🆔 https://instagram.com/sadeghiye_ .

🍂🌸🍂🌸🍂🌸 🌸🍂🌸 🍂 🌸 جلد 51 بحار آشنایی با امام عصر عجل الله تعالی فرجه #مهدی_موعود 👈🌷 معجزات امام زمان (عج) و ... ( 5 ) 🍃 🌼 جلسه هفتاد و هشتم 🌿🌺 تاریخ 1403.08.16 لینک جلسه قبلی👇 🆔 https://t.me/sadeghiyemohebbi/36448 ♥️ #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌺🌿 🌸 🍂 🌸🍂🌸 🍂🌸🍂🌸🍂🌸

🌷 بعضی مطالب بیان شده در این جلسه👇👆 بحار ج‏51 ص294 باب 15 ما ظهر من معجزاته صلوات الله عليه و فيه بعض أحواله و أحوال سفرائه‏ باب 15 معجزات امام زمان (عج) و ... * هدف و دلالت معجزه ... * ارکان اساسی معجزه 9 جهت ... * اقسام معجزه حسی و عقلی فِعلی و قَولی و ... * فرق معجزه با امور خارق العاده 11 مورد ... بحار ج‏51 ص294 التَّمِيمِيَّ حَدَّثَنِي عَنْ رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ أَسْتَرْآبَادَ قَالَ‏ صِرْتُ إِلَى الْعَسْكَرِ وَ مَعِي ثَلَاثُونَ دِينَاراً فِي خِرْقَةٍ مِنْهَا دِينَارٌ شَامِيٌّ فَوَافَيْتُ الْبَابَ وَ إِنِّي لَقَاعِدٌ مردى از اهل گرگان نقل كرد كه گفت : در حالى كه سى دينار در پارچه‏اى با خود داشتم به سامراء رفتم، يك دينار آن شامى بود. چون بدر خانه حضرت رسيدم ، نشستم . إِذْ خَرَجَ إِلَيَّ جَارِيَةٌ أَوْ غُلَامٌ الشَّكُّ مِنِّي قَالَ هَاتِ مَا مَعَكَ قُلْتُ مَا مَعِي شَيْ‏ءٌ ديدم خادمی از خانه بيرون آمد و گفت : آنچه آورده‏اى بده ! گفتم : چيزى با من نيست . فَدَخَلَ ثُمَّ خَرَجَ وَ قَالَ مَعَكَ ثَلَاثُونَ دِينَاراً فِي خِرْقَةٍ خَضْرَاءَ مِنْهَا دِينَارٌ شَامِيٌّ وَ خَاتَمٌ پس بدرون خانه رفت و سپس برگشت و گفت : سى دينار نزد تو هست كه در پارچه سبزى بسته‏اى و يك دينار آن شامى است با يك انگشتر كُنْتَ نَسِيتَهُ فَأَوْصَلْتُهُ إِلَيْهِ وَ أَخَذْتُ الْخَاتَمَ. كه تو آن را فراموش كرده‏اى . پس من پولها را بحضرت دادم و انگشتر خود را برداشتم. ( علم امام ع به همه چیز ... ) بحار ج‏51 ص295 عَنْ مَسْرُورٍ الطَّبَّاخِ قَالَ‏ كَتَبْتُ إِلَى الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ لِضِيقَةٍ أَصَابَتْنِي فَلَمْ أَجِدْهُ فِي الْبَيْتِ فَانْصَرَفْتُ فَدَخَلْتُ مَدِينَةَ أَبِي جَعْفَرٍ از مسرور طباخ می گوید : بواسطه سختى معيشتى كه بمن رسيده بود، ... به بغداد نزد عثمان بن سعيد ( اولين نائب حضرت ) رفتم . فَلَمَّا صِرْتُ فِي الرَّحْبَةِ حَاذَانِي رَجُلٌ لَمْ أَرَ وَجْهَهُ وَ قَبَضَ عَلَى يَدِي وَ دَسَّ إِلَيَّ صُرَّةً بَيْضَاءَ وقتى به درِ شهر رسيدم ، مردى مقابل من آمد كه صورتش را نديدم . او دست مرا گرفت و با احتياط كيسه سفيدى بمن نشان داد . فَنَظَرْتُ فَإِذَا عَلَيْهَا كِتَابَةٌ فِيهَا اثْنَا عَشَرَ دِينَاراً وَ عَلَى الصُّرَّةِ مَكْتُوبٌ مَسْرُورٌ الطَّبَّاخُ نگاه كردم ديدم روى آن نوشته است : دوازده دينار در آنست و هم روى آن نوشته بود مسرور طباخ !. ( حضرت عج به واسطه وکلاء مشکل شیعیان را حل می کردند ) بحار ج‏51 ص295 عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ شَاذَانَ قَالَ‏ اجْتَمَعَ عِنْدِي خَمْسُمِائَةِ دِرْهَمٍ نَاقِصَةً عِشْرِينَ فَأَتْمَمْتُهَا مِنْ عِنْدِي گفت : پانصد درهم سهم امام متعلق بشيعيان نزد من جمع شد، ولى بيست درهم آن كم بود، من از مال خودم آن را تكميل نمودم وَ بَعَثْتُ بِهَا إِلَى مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ الْقُمِّيِّ وَ لَمْ أَكْتُبْ كَمْ لِي مِنْهَا و براى محمد بن احمد قمى ( از وکلاء ) فرستادم كه بحضرت برساند . من در نامه خود ننوشته بودم چه مقدار آن پول مال خودم هست. فَأَنْفَذَ إِلَيَّ كِتَابَهُ وَصَلَتْ خَمْسُمِائَةِ دِرْهَمٍ لَكَ فِيهَا عِشْرُونَ دِرْهَماً محمد بن احمد جواب امام را براى من فرستاد كه نوشته بود : پانصد درهم رسيد كه بيست درهم‏ از آن خودت بود ! ( علم امام ع به جزئیات کارها ... ) بحار ج‏51 ص295 عَنْ أَبِي الرَّجَاءِ الْمِصْرِيِّ وَ كَانَ أَحَدَ الصَّالِحِينَ قَالَ‏ خَرَجْتُ فِي الطَّلَبِ بَعْدَ مُضِيِّ أَبِي مُحَمَّدٍ ع فَقُلْتُ فِي نَفْسِي لَوْ كَانَ شَيْ‏ءٌ لَظَهَرَ بَعْدَ ثَلَاثِ سِنِينَ گفت : بعد از رحلت حضرت امام حسن عسكرى ع به جستجوى امام زمان ع بيرون آمدم فَسَمِعْتُ صَوْتاً وَ لَمْ أَرَ شَخْصاً ... در اين وقت صدائى شنيدم ولى صاحب صدا را نديدم كه ميگفت : يَا نَصْرَ بْنَ عَبْدِ رَبِّهِ قُلْ لِأَهْلِ مِصْرَ هَلْ رَأَيْتُمْ رَسُولَ اللَّهِ فَآمَنْتُمْ بِهِ اى نصر بن عبد ربه ! به اهل مصر بگو : آيا شما پيغمبر را ديده‏ايد كه باو ايمان آورده‏ايد ؟ ( یومنون بالغیب ... + آمنوا بسواد علی بیاض ) قَالَ أَبُو رَجَاءٍ لَمْ أَعْلَمْ أَنَّ اسْمَ أَبِي عَبْدُ رَبِّهِ وَ ذَلِكَ أَنِّي وُلِدْتُ بِالْمَدَائِنِ ابو الرجاء ميگويد : من تا آن موقع نميدانستم كه نام پدرم عبد ربه است ! زيرا من در مدائن متولد شدم . فَحَمَلَنِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ النَّوْفَلِيُّ إِلَى مِصْرَ فَنَشَأْتُ بِهَا سپس ابو عبد اللَّه نوفلى مرا كه يتيمى بودم با خود به مصر برد و در آنجا پرورش يافتم. فَلَمَّا سَمِعْتُ الصَّوْتَ لَمْ أُعَرِّجْ عَلَى شَيْ‏ءٍ وَ خَرَجْتُ. چون آن صدا را شنيدم ديگر به دنبال امام زمان عج نپرداختم و مراجعت نمودم . ( آنچه را که ما نمی دانیم امام ع علم دارد ... ) .

واکنش‌ کلاغ ها به آتش... ❤️ ❤️ ❤️ @sadeghiyemohebbi http://sadeghiye.com 💚 💚 💚 دوستانتان را به کانال دعوت کنید #صادقیه 💓 💓 💓

🛑🎥 قدرت چسبندگی در پاهای مارمولک 

🛑🎥 پر کردن کپسول به شکل دستی و تو مقیاس کوچولو :)💊 ❤️ ❤️ ❤️ @sadeghiyemohebbi http://sadeghiye.com 💚 💚 💚 دوستانتان را به کانال دعوت کنید #صادقیه 💓 💓 💓

وقتی گوشیمو پیدانمیکنم

نظمی ک تو بی نظمی من هست تو نظم اینا نیست😆🤣 ‌‌ #جوک #طنز #خنده