#روابط_عمومی_موسسه_مهد_قرآنی_دارالحفاظ_صادقیه_مشهد_
🎤🎤🎤🎤🌺🌺🌺
کد:۳۱۰۱۹۶۱۹۶
#قصه_های_قرآنی
#حضرت_عیسی(ع)
مجازات همسفر عيسى عليه السلام ، بر اثر خودبينى
يكى از مهمترين كارهاى حضرت عيسى عليهالسلام براى تبليغ دين برنامه سياحت و بيابانگردى بود. در يكى از اين سياحتها، يكى از دوستانش كه قد كوتاه بود و همواره در كنار حضرت عيسى عليهالسلام ديده مىشد، به همراه عيسى عليهالسلام به راه افتاد، تا با هم به دريا رسيدند. عيسى با يقين خالص و راستين گفت: بسمالله ، سپس بر روى آب حركت كرد، بى آن كه غرق شود.
آن شخص قد كوتاه هم وقتى كه عيسى عليهالسلام را ديد كه بر روى آب راه مى رود ، با يقين خالص گفت: بسمالله ، و سپس بر روى آب به راه افتاد، بى آن كه غرق بشود، تا به عيسى عليهالسلام رسيد. ولى در همين حال، خودبينى او را گرفت و با خود گفت: اين عيسى روح الله است كه بر روى آب، گام بر مى دارد ، من نيز روى آب حركت مى كنم ، فَما فَضلُهُ عَلىَّ؟ بنابراين، عيسى عليهالسلام چه برترى بر من دارد؟ همان دم زير پايش بى قرار شد و در آب فرو رفت و فرياد زد: اى روح الله! دستم به دامنت، مرا بگير و از غرق شدن نجات بده.
عيسى عليهالسلام دست او را گرفت و از آب بيرون كشيد و به او فرمود: اى كوتاه قد! مگر چه گفتى؟ (كه در آب فرو رفتى)
كوتاه قد: گفتم؛ اين روح الله است كه بر روى آب مى رود ، من نيز بر روى آب مىروم. (بنابراين چه فرقى بين ما هست)، خودبينى مرا فراگرفت (و در نتيجه به مكافاتش رسيدم).
عيسى عليهالسلام فرمود: تو خود را (بر اثر خودبينى) در مقامى كه خدا آن را براى تو قرار نداده، نهادى. خداوند بر تو غضب كرد، اكنون از آن چه گفتى توبه كن.
او توبه كرد، آن گاه به مرتبه اى كه خدا برايش قرار داده بود، بازگشت.(786)
کانال موسسه قرآنی صادقیه:
@saadeqiehmashhad
#قصه_های_قرآنی
#حضرت_عیسی(ع)
گفتگوى عيسى با مرده زنده شده در روستاى بلازده
روزى حضرت عيسى عليهالسلام و حواريون در سير و سياحت خود به روستايى رسيدند، ديدند اهل آن روستا و پرندگان و حيوانات آن، همه به طور عمومى مردهاند .
عيسى عليهالسلام به همراهان فرمود: معلوم است كه اينها به عذاب عمومى الهى كشته شدهاند . اگر آنها به تدريج مرده بودند، همديگر را به خاك مى سپردند .
حواريون: اى روح خدا، از خداوند درخواست كن تا اينها را زنده كند تا علت عذابى را كه به سراغ آنها آمده، براى ما بيان كنند، تا ما از كردارى كه موجب عذاب الهى مى شود ، دورى كنيم.
حضرت عيسى عليهالسلام از درگاه خدا خواست تا آنها را زنده كند، از جانب آسمان به عيسى عليهالسلام ندا شد كه: آنان را صدا بزن.
عيسى عليهالسلام شبانه بالاى تپهاى از زمين رفت و فرمود: اى مردم روستا!
يك نفر از آنها زنده شد و گفت: بلى، اى روح و كلمه خدا!
عيسى: واى به حال شما، كردار شما چه بوده؟ (كه اين گونه شما را دستخوش بلاى عمومى نموده است.)
مرد زنده شده: چهار چيز ما را مشمول عذاب الهى كرد:
1 - پرستش طاغوت.
2 - دلبستگى به دنيا با ترس اندك از خدا.
3 - آرزوى دور و دراز.
4 - غفلت و سرگرمى به بازى هاى دنيا.
عيسى: دلبستگى شما به دنيا چه اندازه بود؟
مرد زنده شده: همانند علاقه كودك به مادرش. هنگامى كه دنيا به ما رو مى آورد شاد و خوشحال مى شديم ، و هنگامى كه دنيا به ما پشت مى كرد ، گريه مى كرديم و محزون مى شديم .
عيسى: طاغوت را چگونه مى پرستيديد؟
مرد زنده شده: ما از گنهكاران پيروى مى كرديم .
عيسى عليهالسلام : عاقبت كارتان چگونه پايان يافت؟
مرد زنده شده: شبى با خوشى به سر برديم، صبح آن در هاويه افتاديم.
عيسى: هاويه چيست؟
مرد زنده شده: هاويه، سجّين است.
عيسى: سجين چيست؟ ن
مرد زنده شده: سجين، به كوههاى گداخته به آتش است كه تا روز قيامت، بر ما مى افروزد و.
عيسى: وقتى به هلاكت رسيديد، چه گفتيد و مأموران الهى، به شما چه گفتند؟
مرد زنده شده: گفتند: ما را به دنيا بازگردانيد، تا كارهاى نيك در آن انجام دهيم و زاهد و پارسا گرديم، به ما گفته شد: دروغ مى گوييد .
عيسى: واى به حال شما! چه شد كه غير از تو، شخص ديگرى از اين هلاك شدگان با من سخن نگفت؟
مرد زنده شده: اى روح خدا! دهان همه آنها با دهنه آتشين بسته شده است، و آنها به دست فرشتگان خشن، گرفتار مى باشند . من در دنيا در ميان آنها زندگى مى كردم ، ولى از آنها نبودم. (و مانند آنها گناه نمى كردم) تا وقتى كه عذاب عمومى فرا رسيد و مرا نيز فرا گرفت. اكنون به تار مويى در لبه پرتگاه دوزخ آويزان مى باشم ، نمى دانم كه از كجا در ميان دوزخ واژگون مىشوم، يا نجات مى يابم . (احتمالا عذاب اين شخص، به خاطر ترك امر به معروف و نهى از منكر بوده است.)
عيسى عليهالسلام به حواريون رو كرد و فرمود:
يا اَولياءَ اللهِ! اَكلُ الخُبزَ اليابِسِ بالمِلحِ الجَريشِ، وَ النَّومِ عَلَى المَزابِلِ خيرٌ كَثِيرٌ مَعَ عاقِبَةِ الدُّنيا وَ الآخِرَةِ؛
اى دوستان خدا! خوردن نان خشك با نمك زبر و خشن، و خوابيدن بر روى خاشاكهاى آلوده، بسيار بهتر است، اگر همراه عافيت و سلامتى دنيا و آخرت باشد.(787)
🔸اکنون شما هم به کانال موسسه قرآنی صادقیه مشهد بپيونديد:
👉 @saadeqiehmashhad
🎤🎤🎤🎤🌺🌺🌺
#قصه_های_قرآنی
#حضرت_عیسی(ع)
پذيرش رهبرى حق، شرط استجابت دعا
در ميان بنى اسرائيل، خانواده اى زندگى مى كردند كه هرگاه يكى از آنها چهل شب تا صبح پشت سر هم به عبادت و نيايش مى پرداخت ، بعد از آن دعايش به هدف اجابت مى رسيد . يكى از افراد آن خاندان، چهل شب به عبادت و نيايش پرداخت و سپس دعا كرد، ولى دعايش به استجابت نرسيد. او بسيار پريشان شد و نزد عيسى عليهالسلام رفت و گله كرد، و از او خواست كه برايش دعا كند.
حضرت عيسى عليهالسلام وضو گرفت و دو ركعت نماز خواند و بعد از نماز براى آن بنده پريشان، دعا كرد. در اين هنگام خداوند به عيسى عليهالسلام چنين وحى كرد:
اى عيسى! آن بنده من از راه صحيح خود دعا نمىكند، او مرا مى خواند ولى در دلش در مورد پيامبرى تو شك و ترديد دارد، بنابراين اگر آن قدر دعا كند كه گردنش قطع شود و سر انگشتانش بريزد، دعايش را اجابت نمى كنم.
عيسى عليهالسلام ماجرا را به آن مرد گفت، او عرض كرد: اى روح خدا! سوگند به خدا حقيقت همان است كه گفتى، من درباره پيامبرى تو شك داشتم، اكنون از خدا بخواه، تا اين شك برطرف گردد.
حضرت عيسى عليهالسلام دعا كرد. او به نبوت و رهبرى عيسى عليهالسلام يقين پيدا نمود، آن گاه خداوند توبه او را پذيرفت، و مانند ساير افراد خانوادهاش ، دعايش پس از چهل شب عبادت، به استجابت مى رسيد .(788)
🔸اکنون شما هم به کانال موسسه قرآنی صادقیه بپيونديد:
🎤🎤🎤🌺🌺🌺🌺
👉@saadeqiehmashhad
#قصه_های_قرآنی
#حضرت_محمد(ص)
كارشكنى شديد ابولهب و دفاع قهرمانانه ابوطالب
سالهاى آغاز آشكار شدن بعثت پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم بود. مردم در بازارچه ذى المجاز، سرگرم خريد و فروش بودند، ناگاه محمد را ديدند كه روپوش سرخى بر دوش افكنده و با صداى بلند مىگويد :
اَيُّها النَّاس قُولُوا لا اءِلهَ اءِلَّا الّله تُفلِحُوا؛
اى مردم! بگوييد معبودى جز خداى يكتا نيست تا رستگار شويد.
در همان لحظه ديدند، ابولهب (عموى پيامبر) پشت سر پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم حركت مى كند ، و به سوى آن حضرت سنگ مى پراند ، به طورى كه بر اثر سنگاندازى او، پاى مبارك پيامبر پر از خون شده بود، گوش كردند، شنيدند ابولهب فرياد مى زد :
يَا اَيُّها النَّاس لا تُطِيعُوُ فانَّهُ كُذابُ؛
اى مردم! از سخن محمد پيروى نكنيد، زيرا او بسيار دروغگو است.(821)
روز ديگرى در همان بازار، مردم سرگرم خريد و فروش شدند، ناگاه ديدند محمد صلى الله عليه و آله و سلم ايستاده و مردم را به سوى خداى يكتا دعوت مى كند و از بتپرستى، بر حذر مىدارد.
در اين هنگام ديدند عباس (يكى از عموهاى آن حضرت) نزد محمد صلى الله عليه و آله و سلم آمد و گفت: گواهى مى دهم كه تو دروغگو هستى.
سپس عباس نزد برادرش ابولهب رفت، و سخن پيامبر را به او گزارش داد، در اين وقت، عباس و ابولهب هر دو نزديك پيامبر آمدند، و فرياد زدند:
اى مردم! اين شخص - برادرزاده ما - دروغگو است، مبادا فريفته گفتار او شويد و از دين خود دست برداريد.(822)
در اين وقت ابوطالب (پدر على عليهالسلام ) نزد پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم آمد و او را در آغوش محبت خود گرفت، و سپس نزد ابولهب و عباس رفت و گفت: شما از جان پيامبر چه مى خواهيد ، سوگند به خدا او راستگو است. آن گاه اين دو شعر را در تاييد و حمايت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم، خطاب به آن حضرت خواند:
انت الامينُ اللهِ لا كَذِبُ و الصادِقُ القَولِ لا لَهو و لا لَعِب
انت الرسُول رّسول اللهِ تَعلَمُهُ عليكَ تنزِلُ مِن ذِى العزَّةِ الكُتُبُ
تو امين هستى، و به راستى امين خدا مى باشى ، و تو راستگو هستى، و در گفتارت، سخن بى اساس و بيهوده نيست.
تو رسول خدا هستى، و ما تو را به عنوان فرستاده خدا مى شناسيم ، و معتقديم كه از جانب خداوند، آيات قرآن بر تو نازل مى گردد .(823)
🔸کانال موسسه قرآنی صادقیه🔻🔻
@saadeqiehmashhad
#قصه_های_قرآنی
#حضرت_محمد(ص)
معراج پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم قسمت اول
يكى از حوادثى كه قرآن در آغاز سوره اسراء و سوره نجم از آن سخن به ميان آورده، معراج پيامبر است.
معراج پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم از دو قسمت تشكيل مى شد : 1 - از مكه به بيت المقدس. 2 - از بيت المقدس به سوى آسمانها و ملأ اعلى.
در اين كه عروج پيامبر از كجاى مكه شروع شد، اختلاف است. بعضى گفتهاند : از خانه خديجه عليهاالسلام، بعضى روايت كردهاند از خانه ام هانى خواهر على عليهالسلام، و بعضى گويند: از شِعب ابى طالب در كنار كعبه، (دامنه و پشت كوه ابوقبيس)، و به گفته بعضى ديگر كه با ظاهر آيه يك سوره اسراء تطبيق مى كند ، آن حضرت از خود مسجد الحرام در كنار كعبه به معراج رفت.
نيز در اين كه در چه زمان اين سفر عظيم آسمانى انجام شد، در روايات به اختلاف نقل شده است مطابق بعضى از روايات در سال سوم بود، و در بعضى از روايات آمده، معراج در شب شنبه 17 ماه رمضان بعد از نماز عشا، شش ماه قبل از هجرت بود و طبق روايت ديگر در شب 21 ماه رمضان رخ داد. و يا در شب 26 ماه رجب، و يا يكى از شبهاى ماه ربيع الاول سال دهم بعثت به وقوع پيوست.(827)
پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم آن قدر به مقام قرب خدا نزديك شد كه قرآن در آيه 9 سوره نجم مى فرمايد :
فَكانَ قابَ قَوسَينِ اَو اَدنى؛
فاصله پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم با مقام مخصوص قرب خدا، به اندازه دو كمان (يا به اندازه نصف كمان، يا به اندازه دو ذراع كه هر ذراع از آرنج تا سر انگشتان است، يعنى به اندازه تقريبا يك متر) يا كمتر بود.
آرى، اگر بشر بر اثر پيشرفتهاى عجيب صنعتى و تكنيكى هر چه بالا رود، حتى اگر روزى بيايد كه از منظومه شمسى بگذرد، باز يك ميليونم طول سفر پيامبر را نپيموده است، بنابراين نمىتواند به دليل ترقيات كوچك در برابر معراج پيامبر، ادعاى بى نيازى از اسلام چهارده قرن قبل نمايد.
و اين افتخار بزرگى است كه هيچ پيغمبر و فرشته به آن دست نيافت، جز پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم كه امام سجاد عليهالسلام در فرازى از خطبه خود، در مجلس يزيد، به اين امتياز عظيم افتخار كرده و فرمود:
انا ابن من اسرى به الى المسجد الاقصى انا ابن من بلغ به الى سدرة المنتهى انا ابن من دنى فتدلى فكان قاب قوسين او ادنى؛
من فرزند آن پيامبرى هستم كه در شب معراج تا سدرة المنتهى بالا رفت، من پسر آن پيامبرى هستم كه آن قدر به مقام قرب الهى نزديك شد، كه فاصله او با آن مقام قرب، به اندازه طول دو كمان يا كمتر بود.(828)
ديدنى هاى پيامبر در شب معراج، بسيار است، از جمله، آن حضرت از بهشت برين و عرش الهى ديدن كرد، و سپس اخبار آن جا را گزارش داد، از جمله فرمود: در شب معراج، در بهشت قصرى آراسته به جواهرات را ديدم كه بر روى پرده درگاه آن نوشته بود:
لا اءِلهَاءِلَّاالّله مُحمَّد رَسُولُ اللهِ، علىّ وَلِىُّ القَومِ؛
معبودى جز خداى يكتا و بى همتا نيست، محمد رسول خدا است، و على ولى و رهبر مردم است.(829)
این داستان ادامه دارد...
🔸اکنون شما هم به کانال موسسه قرآنی صادقیه مشهد بپیوندید🔻🔻🔻
@saadeqiehmashhad
#قصه_های_قرآنی
#حضرت_محمد(ص)
مباهات خدا به فرشتگان در مورد خوابيدن على عليهالسلام
جبرئيل و ميكائيل از سوى خداوند، كنار رختخواب حضرت على عليهالسلام آمدند، جبرئيل به آن حضرت گفت:
به به! كيست مثل تو اى فرزند ابوطالب، كه فرشتگان به وجود تو (و فداكارى تو) مباهات مىكنند. آن گاه اين آيه را از طرف خداوند، در شأن على عليهالسلام، به پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم نازل كرد:
وَ مِنَ النَّاسِ مَن يَشرِى نَفسَهُ ابتِغاءَ مَرضاتِ اللهِ وَ الّلهَ رَؤُوف بِالعِبادِ؛
بعضى از مردم (فداار و با ايمان، همچون على عليهالسلام به هنگام خفتن در جايگاه پيامبر) جان خود را در برابر خشنودى خدا مىفروشند و خداوند نسبت به بندگانش مهربان است.(833)
🔸اکنون شما هم به کانال موسسه قرآنی صادقیه مشهد بپیوندید🔻🔻
@saadeqiehmashhad