فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢فراز طوفانی از
🎤استاد محمود کمال النجار
سوره #فتح: آیه 29
📖محَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ
وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ
رُحَمَاء بَيْنَهُمْ
تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا
يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَ رِضْوَانًا
محمّد (ص) فرستاده خداست؛
و کسانی که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شدید،
و در میان خود مهربانند.
آنان را پیوسته در رکوع و سجود میبینی
که بخشش و خشنودی را از خدا میجویند
#مصائب_بعد_از_شهادت
🩸علی جان! حسینم از خواب بیدار شده و بهانه مادر گرفته است ...
در نقلی آمده است:
🥀 امیرالمؤمنین صلواتاللّهعلیه هر شب بر سر قبر مطهر فاطمه زهرا سلاماللهعلیها آمده و گریه میکردند. در یکی از شبها حسنین علیهماالسلام را در حجرهای خوابانده و به سر قبر مطهر صدیقه کبری سلاماللّهعلیها آمدند.
🥀 مولا علی علیهالسلام پیوسته مرثیهخوانی نموده و میفرمودند: فاطمه جان! دیگر بعد از تو زندگانی دنیا را نمیخواهم! دیگر بعد از تو علی به که پناه ببرد؟
🥀 در همین حال که گریه میکردند، روی قبر مطهر به خواب رفته و در عالم رؤیا وارد بوستانی شدند و دیدند در وسط آن باغ، تختی گذاشته شده و صدیقه کبری سلاماللّهعلیها بر روی آن تخت نشسته است؛ در حالتی که تاجی از نور به سر مبارک دارد و لباس های بهشتی در بر فاطمه سلاماللهعلیها است؛ حوریان بهشتی نیز در اطراف این تخت دست ادب به سینه گرفته و ایستادهاند.
🥀 مولا فرمودند: فاطمهجان! احوالت چگونه است؟ صدیقه کبری سلاماللّهعلیها فرمودند: الحمدلله! ... و بعد از کلماتی که با هم صحبت داشتند، فرمودند: یاعلیجان! حالا برخیزید به خانه بروید! چرا که حسینم از خواب بیدار شده و حجره، تاریک است! دلش بهانه مادر گرفته و گریه میکند! بروید او را از گریه ساکت نمایید!
🥀 مولا به خانه آمدند و دیدند سیدالشهداء علیهالسلام از خواب بیدار شده و در حجره تاریک سر به دیوار گذاشته و گریه میکند!
📚الروضة الحسینیه، ابنخباز، مجلس۲۸، ص۱۰۳.(نسخه خطی)
📚الزهراء و الحسين علیهماالسلام، انصاری، ص۲۴۳. (با تفاوت)
✍ برای گریه علی، بیتو کم بهانه ندارد
ولی به غیرِ همین هقهقِ شبانه ندارد
درِ شکسته ، دو دستان بسته ، کوچهای باریک
برای گریه علی بی تو کم بهانه ندارد
مرا که روز، سکوتِ یتیمهای تو کُشتهاست
به خانهای که دری بین آستانه ندارد
خدا کند نرسد صبح، برنخیزم از خاکت
کجا رَوَم که علی بی تو آشیانه ندارد
هرآنکه دید مرا نیمه شب دراینجا گفت :
که این غریبه هرآنکس که هست خانه ندارد
به زینب تو فقط سرسلامتی حَسنت گفت
مدینه بعدِ تو یک مجلسِ زنانه ندارد
نخواستی که بیافتد زمین علی ، چه بد اُفتاد
شبیه روضهی تو روضهای زمانه ندارد :
رسید طعنهی قنفذ به کودکانِ غریبم
چنان زدم که پس از این توانِ شانه ندارد
کسی نگفت مغیره بزن! ولی به علی زن
زنی که خورده زمین ضربِ تازیانه ندارد
#معارف_فاطمی #معارف_حسینی
🩸روز محشر، تمام انبیاء، ملائکه و مؤمنین همراه با ضجّههای حضرت زهرا بر سیدالشهداء «صلواتاللهعلیهما» گریه میکنند ...
در روایتی رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمودند:
🥀 زمانی که روز قیامت فرا میرسد، قبّهای از نور برای فاطمه زهرا سلاماللهعلیها بر پا خواهد شد.
📋 وَ أَقْبَلَ الْحُسَیْنُ علیهالسلام رَأْسُهُ فِی یَدِهِ
▪️و سیدالشهداء علیهالسلام در حالی که سر بریده خود را در دست گرفته، جلو میآید.
📋 فَإِذَا رَأَتْهُ شَهَقَتْ شَهْقَةً لَا یَبْقَی فِی الْجَمْعِ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِیٌّ مُرْسَلٌ وَ لَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ إِلَّا بَکَی لَهَا
▪️وقتیکه چشمان مبارک فاطمه زهرا به سیدالشهداء علیهماالسّلام میافتد، ضجهای زده و آنچنان گریه میکند که تمام ملائکه، تمام پیامبران و تمام مؤمنینی که در محشر حاضرند، با ضجّههای صدیقه کبری سلاماللّهعلیها، به گریه میافتند...
📚ثواب الاعمال، ص۲۵۸
📚بحارالانوار،ج۴۳، ص۲۲۱
✍ مادرت گفت بُنیَّ دل ما ریخت بههم
بردن نام تو غوغاست اباعبدالله ...
#مصائب_بعد_از_شهادت
🩸«اُمّأیمَن» که اینگونه طاقت ندارد؛ دیگر خدا رحم کند به دل مولا ...
در روایت آمده است:
📋 أَنَّ أُمَّ أَيْمَنَ لَمَّا تُوُفِّيَتْ فَاطِمَةُ سلاماللهعلیها حَلَفَتْ أَنْ لَا تَكُونَ بِالْمَدِينَةِ
▪️وقتی حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها به شهادت رسید،«امّاَیمن» سوگند خورد که دیگر در مدینه نماند؛
📋 إِذْ لَا تُطِيقُ النَّظَرَ إِلَى مَوَاضِعَ كَانَتْ فِيهَا فَخَرَجَتْ إِلَى مَكَّةَ
👈 زیرا طاقت دیدن آن مواضع و محلهایی که حضرت فاطمه زهرا «سلاماللهعلیها» در آنجا بود را نداشت. لذا از مدینه خارج شد و به سوی مکّه حرکت کرد....
📚 الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۵۳۰
✍ منم شمعی که از جان دادن پروانه میلرزد
به روی گونه هایم اشک، دانه دانه میلرزد
از آن روزی که دشمن پشت پا بر هستی من زد
دل ویـرانـهام از دیـدن بیـگـانه میلرزد
چرا از من حسن حرف دلش را میکند پنهان
چه بغضی در گلو دارد که بیتابانه میلرزد
حسینم روضۀ دیوار و در هر لحظه میخواند
زمین و آسمان همراه این دردانه میلرزد
پریشان است موی کودکانم، فاطمه برگرد
ببین با آه طفلان تو دارد شـانه میـلرزد
چه آمد بر سر این خانه بعد از رفتنت بانو
صدای در که میآید تـمام خانه میلرزد
#حالات_و_کلمات_دلدادگان
🩸اینها چه کردند با دختر پیغمبر!؟
🔖 آقا [مرحوم آیت الله بهجت] بعد از تجدید وضو، مثل همیشه در بین راهرفتن، مشغول خواندن نماز نافله شدند.
🔎 احساس کردم در صدایشان لرزشی هست. سرم را به سمتشان چرخاندم. همانطورکه سرشان پایین بود و نماز میخواندند، مثل ابر بهار از چشمهایشان اشک میبارید. ترسیدم. نمیدانستم چه اتفاقی افتاده است؟ تا نمازشان تمام بشود، دلم هزار راه رفت.
👈 بعد از نماز، آقا زیر لب گفتند:
«اینها چه کردند با دختر پیغمبر…؟»
و باز اشک بود که از محاسن سفید روی زمین فرو میریخت…
📚 در خانه اگر کس است؛ ص۵٩
✍️ «دلسوختگان»، از هر فرصتی استفاده میکنند تا در مصائب حضرت زهرا و سیدالشهداء علیهماالسلام بسوزند و گریه کنند ... گویا غم مصائب اهلبیت علیهمالسلام، دل و جانشان را در غالب اوقات درگیر کرده است ... {طوبیٰ لَهُم و حُسنُ مَآب}
📝 ما گوشهنشینان غم فاطمه هستیم
محتاج عطا و کرم فاطمه هستیم
یک عمر چو شمع گر بسوزیم کم است
دل سوختهٔ عمر کم فاطمه هستیم
#مصائب_هجوم_به_بیت_ولایت
🩸برای هیچکس به اندازه امیرالمؤمنین «صلواتاللّهعلیه» دلم نسوخت...
عدیّ بن حاتم طائی گوید:
📋 مَا رَحِمْتُ أَحَداً رَحْمَتِی عَلِیّاً حِینَ أُتِیَ بِهِ مُلَبَّباً
▪️برای هیچ کس به اندازه علی علیهالسلام دلم نسوخت؛ هنگامی که گریبانش را گرفته و او را میکشاندند....
📚 بحارالانوار ج۲۸ ص۳۹۳
✍ نگاه حیدریاش خیره خیره بر در بود
و نیمههای وجودش میان بستر بود
نفس نفس زدن فاطمه عذابش داد
که چشم او همه شب تا خود سحر تر بود
زمین نخورده کسی پیش چشم غیرتیاش
یگانه یار غریبان شهر، حیدر بود
علی، علی است میان مدینه تا وقتی...
کنار حضرت مولا، وجود کوثر بود
و پشتْگرمی او در کشاکش سختی
نگاهِ فاطمیِ دختر پیمبر بود
فدک بهانه شده بود، کینه دیرینه است
تمام نقشهی شان انتقام خیبر بود
برای قتل علی تیر و نیزه کاری نیست
برای کشتن او راه های بهتر بود...
هجوم و آتش و دود و غلافِ نامردی...
دو دست بسته و چشمی که سوی دلبر بود
ندای (فضه خُذینی) بلند شد، یعنی...
ز دست رفته...تمامِ امیدِ مادر بود
هنوز فکر و خیالش چقدر آشفته است
به یاد کوچه باریک و حال معجر بود
اتحاد مخفی ترکیه و اسرائیل در سوریه
🔸️قبلا هم نوشتم که یک اتحاد مخفی میان اسرائیل و ترکیه بر سر منافع مشترک و البته نامشروع این۲رژیم در سوریه شکل گرفته که حمله تروریست های وابسته به اردوغان به غرب حلب، شروع پروژه مخفی آنهاست.
🔸️اسرائیل قطع مسیرکمک به حزب الله را میخواهد و ترکیه اراضی شمال سوریه را.
🔸️تازه شروع ماجراست...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 بشارت های بسیار مهم رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای در خصوص ظهور🔥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃نبی مکرم اسلام فرمودند: آنگاه که کسی دل کسی را بشکندـ حتی اگرهمه ی دنیا را انفاق کند کفاره آن نمیشود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️حرکت قدرشناسانه یک کارآفرین در روز معلم
سلامتی همه معلمین فداکار صلوات میفرستیم
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
البشاره ❗️البشاره❗️
پیش بینی جالب و قابل تامل علی کورانی
در کتاب عصر ظهور از آینده انقلاب ایران
جناحی که فقط با گرفتن امتیاز از دشمن موافق است...اما سرانجام تفکر جناح دیگر غلبه پیدا میکند ![ انقلاب درون انقلاب ]
کتاب عصر ظهور در اوایل دهه ۶۰ به چاپ رسیده است
#فتنه_اکبر
#خلا_سیاسی
🔹 میدونستید دانشمند شهید محسن فخری زاده، کربلا نرفته بود؟!
ایشون خیلی دوست داشتن کربلا برن، ولی بخاطر محدودیتهای امنیتی که داشت نمیتونست از کشور خارج بشه و کربلا و مکه نرفته بود.
یک بار به حاج قاسم گفته بود امکانش هست، اینقدر تو عراق نفوذ داری، من تا حالا حرم امام حسین (علیه السلام) نرفتم یه بار برم و بیام..
حاج قاسم بهش گفته بود: محال نیست، اما من موافق نیستم. چون اگر من شهيد بشم جایگزین دارم، ولی تو معادل نداری، هیچ کسی نیست که جاتو پر کنه !!!!!
(روایت حاج حسین کاجی از شهید گرانقدر فخری زاده)
Mehdi Rasooli _ Bayad Raft (128).mp3
6.1M
یه عده پای حق که میرسه فراری و
یه عده پای حق که میرسه فدایین
چه کعبه رفته ها که حاجی هم نمیشن و
چه کربلا نرفته ها که کربلایین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ساعتی قبل، ضاحیه جنوبی بیروت
⬜️دعای توسل
من و ابراهیم به ورزش باستانی می رفتیم.در زورخانه ی حاج حسن توکل، حسابی درس اخلاق یاد می گرفتیم.
🔺️حاج حسن همیشه ورزش رو با احادیث و چندین آیه از قرآن شروع می کرد. بیشتر وقت ها هم ابراهیم رو به وسط گود می فرستاد.حاج حسن خیلی انسان حقی بود.
هیچ وقت یک شب رو یادم نمیره.
ناگهان یک مردی سراسیمه و رنگ پریده وارد شد .
گفت حاج حسن، بچه ام از دست رفتنی هست،دکتر ها جوابش کردند.نفس شما حق هست،دعاش کنید.
🔷️بچه ها داشتند می رفتند که آماده بشن ، ابراهیم گفت بیاید وسط گود تا دعای توسل بخونیم.
دعای توسل شروع شد،بعد از اتمام آن،
ابراهیم با شور خیلی عجیبی برای آن بچه دعا کرد.
آن شب تمام شد.
دو هفته ی بعد حاج حسن گفت که :
همه جمعه ناهار حایی دعوتیم.
در ادامه اش گفت : بچه ی اون بنده خدا شفا گرفته ، و مارو دعوت کردند برای ناهار
🔶️مطمئن بودم دعاهای خالصانه ی ابراهیم و دعای توسل به اهل بیت کار خودش رو کرده.برگشتم نگاهش کردم.شبیه یک کسی بود که انگار چیزی نشنیده بود،فارغ از هیچ تکبر و غروری
#پهلوان
شهید ابراهیم هادی⚘️⚘️⚘️