eitaa logo
گمنام
3.3هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
13هزار ویدیو
730 فایل
❣﷽❣ سلام علیکم 🍃«رَحِمَ اللّهُ عَبْدا" اَحْیا أمْرَنا...» 🚩🇮🇷🇵🇸 🍃«خداوند، رحمت کند آن بنده ای را که امر ما را زنده کند!». @GomnamArak ♥️ #گُمنام به عشق #شهدای گُمنام❤ درکانال #گُمنام عضو شوید ♥️🚩 https://eitaa.com/joinchat/3920691917C9a79f3a574
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 کلام و راه نورانی «حضرت امام» رضوان‌الله تعالی علیه: * دعا برای جمهوری اسلامی ایران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😭 اگر حزب الهی هستید، با این فیلم گریه خواهید کرد 🔹این اتفاق در حاشیه یکی از سخنرانی های حاج حسین یکتا رخ داد. کودکی سیزده ساله اصرار داشت که مرا به لبنان بفرستید. ترکیب اصرارهای نوجوان با صحنه‌هایی از مستند روایت فتح یک خروجی شگفت‌انگیز را خلق کرده است. حتما تماشا کنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨🌟اگر این روزها دل شکسته اید و شوق پرواز دارید حتما ببینید .... مادر شهید قوچانی شما را به آسمان ها می برد💫. ✨ ✨ ✨ ✨ ✨ 🚩زینــب زمانه ات باش!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهیدی بر بالین شهیدی دیگر.. لحظاتی از مراسم وداع شهید ريیسی با شهید فخری زاده
🔆 روزی که آیت‌الله جوادی آملی خاک بر سر ریخت! 🌹هنگام دفاع مقدس آیت‌الله  جوادی آملی جبهه مشرف شده بودند تا ملاقاتی با بسیجیان داشته باشند؛ در میان رزمندگان، نوجوان باصفایی بود که ۱۴ سال داشت. پایین ارتفاع چشمه‌ای بود و باران گلوله از سوی عراقی‌ها می‌بارید؛ لذا فرماندهان گفتند برای وضو هم به آنجا نروید. بالا بنشینید و همانجا تیمم کنید. هنگامی که آیت‌الله جوادی تشریف آوردند، دیدند که آن نوجوان ۱۴ ساله داشت به سمت چشمه می‌رفت برای وضو. بسیجیان هر چه فریاد زدند نرو خطرناک است، آن نوجوان گوش نکرد. آخر متوسل شدند به این عالم وارسته، حضرت آیت‌الله جوادی آملی که آقا! شما کاری بکنید. آقا نوجوان را صدا کردند که عزیزم کجا می‌روی؟ گفت میروم پایین وضو بگیرم. گفتند پسر عزیزم! پایین خطرناک است. فرماندهان گفتند می‌توانی تیمم کنی. شما تکلیفی ندارید. همان نماز با تیمم کافی است. نوجوان نگاهی بسیار زیبا به چشمان مبارک این عارف بزرگوار کرد و لبخند زیبایی زد و گفت بگذارید حاج آقا نماز آخرمان را با حال بخوانیم و رفت وضو گرفت و یک نماز باحالی خواند و برگشت. دقایقی بعد قرار بود عده‌ای از بسیجیان بروند جلو و با عراقی‌ها درگیر شوند. اتفاقا یکی از آنها همین نوجوان ۱۴ ساله بود. یکی دو ساعت بعد آیت‌الله جوادی را صدا کردند و گفتند حاج آقا بیاید پایین ارتفاع. دیدند جنازه‌ای آوردند. آیت‌الله جوادی آملی نشستند و دیدند همان نوجوان با همان لبخند زیبا پرکشیده و رفته. آیت‌الله جوادی آملی کنار جنازه‌اش روی خاک نشستند، عمامه از سر برداشتند و خاک بر سر مبارکشان ریختند و گفتند: جوادی! فلسفه بخوان؛ جوادی! عرفان بخوان. امام به اینها چه یاد داد که به ما یاد نداد؟! من به او می گویم نرو و او می گوید بگذار نماز آخرم را با حال بخوانم. تو از کجا می دانستی که این نماز، نماز آخر توست؟! نثار ارواح طيبه شهدا صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اسلام 👇 🔹براى امير المومنين امام علی ابن ابیطالب عليه السلام نامه اى از معاويه ملعون رسيد. حضرت امام علی علیه السلام مهر نامه را شكست و آن‌را قرائت كرد : ◼️ از طرف امير المومنين و خليفة المسلمين ، معاويه بن ابى سفيان براى على! اى على !  در جنگ جمل هر چه خواستى با ام المومنين عايشه و اصحاب رسول خدا طلحه و زبير كردى، اكنون مهياى جنگ باش! 😍حضرت علی علیه السلام جواب نامه را اينگونه نوشتند: از طرف عبدالله، تو به رياست مى نازى و من به بندگى خداوند، من آماده جنگ هستم. به همان نشان كه " انا قاتل جدك و عمك و خالك : من همان قاتل پدربزرگ و عمو و دايى تو هستم. سپس نامه را مهر و امضاء فرمود و از شاگردانش كه در محضرش بودند ، پرسيد : كيست كه اين نامه را به شام ببرد ؟  كسى جواب نداد. 💢دوباره حضرت سؤالش را تكرار فرمود و اين بار طرماح از ميان جمعيت برخاست و عرض كرد : على جان ! من حاضرم . 📚حضرت ضمن اينكه او را از متن تند نامه آگاه كرد ، فرمود : طرماح ! به شام كه رفتى مواظب آبروى على باش... طرماح گفت : سمعاً و طاعةً ... آنگاه نامه را گرفت و بوسید و بسوى شام حركت كرد. ◼️معاويه در باغ قصرش بود كه عمرو عاص خبر رسيدن يكى از شاگردان على را به او رساند. معاويه فورا دستور داد كه بساطى رنگين پهن كنند تا شكوه آن، طرماح را تحت تاثير قرار بدهد و او را به لكنت بيندازد . طرماح وقتى وارد شد و آن فرشهاى رنگين و بساط مفصل را ديد ، بى اعتناء با همان كفشهاى خاك آلوده اش قدمها را بر فرشها گذاشت! 🔸سپس خود را به معاويه رساند و همانطور كه او بر مسندش لميده بود ، طرماح نيز لم داد و پاهايش را دراز كرد!!!! اطرافيان معاويه به طرماح اعتراض كردند كه پاهايت را جمع كن! اما او گفت : تا آن مردك ( معاويه ) پاهايش را جمع نكند ، من هم پاهايم را جمع نخواهم كرد! عمرو عاص به معاويه در گوشى گفت : اين مردى بيابانيست و كافيست كه تو سر كيسه ات را كمى شل كنى تا او رام بشود و لحنش را هم عوض كند. معاويه ضمن اينكه دستور داد تا سى هزار درهم پيش طرماح بگذارند ، از او پرسيد : از نزد چه کسی به خدمت چه کسی آمده اى ؟ طرماح گفت : از طرف خليفه برحق ، اسدالله ، عين الله ، اُذن الله ، وجه الله ، امير المؤمنين على بن ابيطالب نامه اى دارم براى امير زنازاده فاسق فاجر ظالم خائن ، معاوية بن ابى سفيان! معاويه ناراحت از اينكه سى هزار درهم نيز نتوانسته است كه اين شاگرد على عليه السلام را ساكت كند ، گفت : نامه را بده ببينم! طرماح گفت : روى پاهايت مى ايستى ، دو دستت را دراز ميكنى تا من نامه على عليه السلام را ببوسم و به تو بدهم. معاويه گفت : نامه را به عمرو عاص بده طرماح گفت : اميرى كه ظالم است ، وزيرش هم خائن است و من نامه را به خائنى چون او نميدهم. معاويه گفت : نامه را به يزيد بده طرماح گفت : ما دل خوشى از شيطان نداريم چه رسد به بچه اش! بالاخره معاويه طبق خواسته طرماح عمل کرد و نامه را گرفت و خواند. بعد هم با ناراحتى تمام كاتبانش را احضار كرد تا جواب نامه را اينگونه بنويسد : على ! عده لشكريان من به عدد ستارگان آسمان است، مهياى نبرد باش " طرماح برخاست و گفت : من خودم جواب نامه ات را مى دهم: على عليه السلام خود به تنهايى خورشيديست كه ستارگان تو در برابرش نورى نخواهند داشت. سپس خواست برود كه معاويه گفت: طرماح ! سى هزار درهمت را بردار و سپس برو. اما طرماح بى اعتناء به حرف معاويه و بدون خداحافظى، راه كوفه را در پيش گرفت. معاويه رو به عمرو عاص كرد و گفت : حاضرم تمام ثروتم را بدهم تا يكى از شما به اندازه يكساعتى كه اين مرد از على طرفدارى كرد ، از من طرفدارى كند! عمرو عاص گفت : بخدا اگر على به شام بيايد ، من كه عمرو عاصم نمازم را پشت سر او ميخوانم اما غذايم را سر سفره تو ميخورم!! مذاکره کننده یعنی جناب طرماح... سلام و درود خدا بر طرماح،هدیه به روح بهترین مذاکره کننده تاريخ ، فاتحه ای با صلوات بفرستید... لعنت خدا بر مذاکره کننده بد و بدترین مذاکره کنندگان تاریخ از جمله ابوموسی اشعری...
❌سردار سرتیپ پاسدار شهید کیومرث پورهاشمی فرمانده مستشاران ایرانی در حلب در حمله مزدوران تکفیری تروریستی وابسته به رژیم صهیونیستی در حلب به شهادت رسید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌠☫﷽☫🌠 زخم زبان‌هایی که تمامی ندارد! ⁉️ آقای عارف! شما اولین نفری نیستی که با بی‌انصافی تمام سه سال خدمت شبانه روزی شهید رئیسی را نمی‌بینی! در زمان حیاتش هم چه زخم زبان‌هایی که نشنید! ⭕️ او بعد از 8 سال ترک فعل های روحانی سکان اداره کشور را به دست گرفت و کلمه ای از آن نگفت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌠☫﷽☫🌠 📢 هم‌اکنون توئیت KHAMENEI.IR پس از آتش‌بس در : ✏️ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: خاموش‌شدنی نیست و رژیم غاصب صهیونی، رفتنی است.
سفارشی از آیت الله مرعشی نجفی رحمت الله علیه
دکتر هیچ وقت دیر به کلاس نمی‌آمد و زود هم نمی‌رفت. تمام وقت را می‌ماند و معمولاً تمام زمان هم به درس و بحث می‌گذشت. یک روز که ایام شهادت حضرت زهرا (س) بود همراهش چند کتاب عربی و فارسی آورد و حدود نیم ساعت درباره ایشان صحبت کرد. بعد ناگهان با صدای بلند شروع کرد به گریه کردن! اصلاً انتظارش را نداشتیم همه تعجب کرده بودند... 📙شهید علم دفتر اول ص ۳۶ تولد ۱۶ آذر ۱۳۴۵ شهادت ۸ آذر ۱۳۸۹ 🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤باز پنجشنبه و داغ های بر دل نشسته 🥀باز پنجشنبه و اشکهای گرمی که بر روی سنگهای سرد قبور .... ▪️به رسم ادب و وظیفه یاد می کنیم از تمام شهدا ،صلحا، علما، و همهٔ اسیران خاک با قرائت فاتحه و ذکر شریف امروز که هستیم یادشان میکنیم تا فردایی که نیستیم یادمان کنند خداوند بیامزدشان صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
95-07-07_0.mp3
15.33M
💢نود درصد مسئولین ما معتقدند امام خمینی و مقام‌ معظم‌ رهبری اشتباه کردند، و باید با آمریکا رابطه برقرار کرد تا مشکلات کشور حل شود...! • 📍پ.ن: روشنگری فوق العاده علامه مصباح یزدی (ره) درمورد مذاکره با شیطان بزرگ
برای کراجکی کتابی است به نام «التعجب». در این کتاب می‌گويد یک وقت بانویی که در عالم دومی ندارد، مثل صدیقه کبری سلام‌الله‌علیها، چندین شب و روز مردم را دعوت کرد، فرمود: بیائید علی بن ابی طالب را یاری کنید، حاضر نشدند!! در همین شهر زنی برخاست گفت بیائید علی بن ابیطالب را بکشید، هزارها نفر آماده شدند؛ «العجب»! چگونه می‌شود که دختر پیامبر از این مردم دعوت کرد بیائید علی را یاری کنید، کسی جواب نداد؛ دختر ابوبکر آمده گفته علی را بکشید هزارها نفر شمشیر کشیدند. شما و ما باید بدانیم که داریم در این عالم زندگی می کنیم؛ آن وقتی که عصر، عصر عصمت بود؛ اینطـــــــور گذشـــــت. نکته: 1⃣ این شگفتانه نشان می‌دهد عنصر اثرگذار در جریان‌های اجتماعی، اعتبار و اعتماد اجتماعی است، نه حقانیت و حتی عصمت! 2⃣ این شگفتانه نشان می‌دهد گاه جریان عصمت نیز (که پاک از اشتباه است) اعتبار و اعتماد اجتماعی را از دست می‌دهد؛ هر چند نادرست است. 3⃣ این شگفتانه نشان می‌دهد ناکامی جبهه حق، فقط به خاطر اشتباه حق‌مداران نیست! گاه گفته می‌شود ببینید چه کرده‌اید که مردم به شما اعتماد نمی‌کنند! هرچند اشتباه عملکردها و نقش آنها را در کاهش اعتماد اجتماعی نمی‌توان نادیده گرفت؛ اما باید دانست که اعتماد و عدم اعتماد اجتماعی تابع حق و باطل نیست؛ می‌شود معصوم و بر حق بود، اما افکار عمومی و اعتماد اجتماعی را نداشت. 4⃣ این شگفتانه نشان می‌دهد پدیده‌های اجتماعی تابع قوانین خاص خود است که نیازمند شناخت دقیق، سپس تئوریزه کردن و در نهایت برنامه‌ریزی اجتماعی است... 🇮🇷