#اطلاعیه
#نماز_جمعه_اراک
✔️آیین عبادی سیاسی نماز جمعه اراک
📅 نماز جمعه ۲۱ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳
🔺🎙خطیب:حضرت آیت الله دُری نجف آبادی نماینده معزز مقام معظم رهبری در استان مرکزی و امام جمعه اراک
🔹سخنران پیش از خطبه ها : سرهنگ پاسدار محمد مهجوری فرمانده ناحیه مقاومت بسیج اراک
✅️ تظاهرات حمایت از مردم غزه و جنبش دانشجویی عدالت خواه جهان پس از اقامه نماز جمعه
📌 مکان : مصلای بیت المقدس اراک
🕙 بازگشایی درب ها ساعت ۱۰:۳۰ صبح
🔰کانال ستاد نماز جمعه اراک↙️
@mosalla_arak
➖جواب دندان شکن به ابوحنفیه
🛑ولما مات الصادق عليه السلام رأى أبو حنيفة مؤمن الطاق فقال له:
مات إمامك؟
قال: نعم. أما إمامك من المنظرين إلى يوم الوقت المعلوم.
🔰پس از وفات امام صادق عليه السّلام أبو حنيفه به مؤمن الطّاق برخورده و به او گفت:
امام تو مُرد.
احول(مومن طاق) گفت: آرى، ولى امام تو (شيطان) از مهلت دادهشدگان تا روز قيامت است.
📚: الإحتجاج ج2، ص: 381
🇮🇷🇵🇸🇮🇷
🚩به کانال معرفتی واخلاقی " گمنام " بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/3920691917C9a79f3a574🇮🇷
➖جامعه شیعه و چالشهای آن بعد از شهادت امام صادق علیهالسلام
👈بعد از شهادت امام صادق علیهالسلام، امامت امام کاظم علیهالسلام با چالشهای جدی روبرو شدند:
1: ادعاء امامت برادر بزرگتر:
چالش فطحیها و ادعاء امامت توسط عبدالله افطح ، برادر بزرگتر امام کاظم علیهالسلام(ان شاءالله نکات این چالش بیان میشود).
2: وجود اسماعیلیه:
معتقدین به امامت اسماعیل مرحوم، برادر بزرگتر امام کاظم علیه السلام(ان شاءالله نکات این چالش بیان میشود).
3: خفقان شدید:
حاکموقت بنی العباس یعنی منصور دوانیقی، اعلام کرد وصیّ و امام بعد از امام صادق علیهالسلام باید کشته شود.
🔺إِنْ کَانَ أَوْصَی إِلَی رَجُلٍ بِعَیْنِهِ فَقَدِّمْهُ وَ اضْرِبْ عُنُقَهُ
(الکافی ،ج ۱ ،ص ۳۱۰)
🔸منصور داونیقی به والی خود (محمد بن سلیمان) نامه نوشت: اگر جعفر بن محمد شخص معینی را وصی خود قرار داده گردنش را بزن.
👈این چالشها منجر به این شد که امامت امام کاظم علیه السلام مخفیانه شروع شود
قصد داریم ان شاءالله مدتی در باب امام کاظمعلیه السلام قلم بزنیم
دعا کنید توفیق بشود در غربت امام موسی بن جعفر علیهما السلام قلم بزنیم
🇮🇷🇵🇸🇮🇷
🚩به کانال معرفتی واخلاقی " گمنام " بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/3920691917C9a79f3a574🇮🇷
➖فضای خفقان حاکم بر ابتدای امامت امام کاظم علیهالسلام
قسمت اول
🛑عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ قَالَ: كُنَّا بِالْمَدِينَةِ بَعْدَ وَفَاةِ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَنَا وَ صَاحِبُ اَلطَّاقِ وَ اَلنَّاسُ مُجْتَمِعُونَ عَلَى عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ أَنَّهُ صَاحِبُ اَلْأَمْرِ بَعْدَ أَبِيهِ فَدَخَلْنَا عَلَيْهِ أَنَا وَ صَاحِبُ اَلطَّاقِ وَ اَلنَّاسُ عِنْدَهُ وَ ذَلِكَ أَنَّهُمْ رَوَوْا عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ إِنَّ اَلْأَمْرَ فِي اَلْكَبِيرِ مَا لَمْ تَكُنْ بِهِ عَاهَةٌ فَدَخَلْنَا عَلَيْهِ نَسْأَلُهُ عَمَّا كُنَّا نَسْأَلُ عَنْهُ أَبَاهُ فَسَأَلْنَاهُ عَنِ اَلزَّكَاةِ فِي كَمْ تَجِبُ فَقَالَ فِي مِائَتَيْنِ خَمْسَةٌ فَقُلْنَا فَفِي مِائَةٍ فَقَالَ دِرْهَمَانِ وَ نِصْفٌ فَقُلْنَا وَ اَللَّهِ مَا تَقُولُ اَلْمُرْجِئَةُ هَذَا قَالَ فَرَفَعَ يَدَهُ إِلَى اَلسَّمَاءِ فَقَالَ وَ اَللَّهِ مَا أَدْرِي مَا تَقُولُ اَلْمُرْجِئَةُ قَالَ فَخَرَجْنَا مِنْ عِنْدِهِ ضُلاَّلاً لاَ نَدْرِي إِلَى أَيْنَ نَتَوَجَّهُ أَنَا وَ أَبُو جَعْفَرٍ اَلْأَحْوَلُ فَقَعَدْنَا فِي بَعْضِ أَزِقَّةِ اَلْمَدِينَةِ بَاكِينَ حَيَارَى لاَ نَدْرِي إِلَى أَيْنَ نَتَوَجَّهُ وَ لاَ مَنْ نَقْصِدُ وَ نَقُولُ إِلَى اَلْمُرْجِئَةِ إِلَى اَلْقَدَرِيَّةِ إِلَى اَلزَّيْدِيَّةِ إِلَى اَلْمُعْتَزِلَةِ إِلَى اَلْخَوَارِجِ
🔰هشام بن سالم گويد:
پس از وفات امام صادق عليه السّلام من و مؤمن الطاق در مدينه بوديم،مردم همه دور عبد اللّه بن جعفر(عبد اللّه افطح)گرد آمده بودند و اتفاق داشتند كه بعد از پدرش او امام است،من و صاحب الطاق هم نزد او رفتيم و مردم هم نزد او بودند و اين توجه به او براى اين بود كه از امام صادق عليه السّلام روايت داشتند كه:امر امامت در پسر بزرگ است به شرط اين كه عيبى نداشته باشد،ما نزد او رفتيم و از او پرسشهائى كرديم كه از پدرش امام صادق عليه السّلام پرسش مىكرديم،از او پرسيديم زكات در چند درهم واجب است؟
گفت:در ۲۰۰ درهم ۵ درهم است،
گفتم:درصد درهم چطور؟
گفت:۲ درهم و نيم،
گفتم:به خدا،مرجئه(سنّىهاى لا أبالى)هم اين حرف را نمىگويند، گويد:دست به آسمان برداشت و گفت:به خدا من نمىدانم كه مرجئه چه مىگويند؟
(هشام بن سالم)گويد:
ما از نزد او گمراه و سرگردان بيرون آمديم و نمىدانستيم به كجا رويم من بودم و ابو جعفر احول در يكى از كوچههاى مدينه،گريان و سرگردان نشستيم و نمىدانستيم به كجا رو كنيم و به سوى چه كسى برويم و مىگفتيم،به سوى مرجئه،به سوى زيديه،به سوى معتزله،به سوى خوارج
📚:الکافي ج ۱، ص ۳۵۱
🇮🇷🇵🇸🇮🇷
🚩به کانال معرفتی واخلاقی " گمنام " بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/3920691917C9a79f3a574🇮🇷