1.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️ معنای وحدت
🔹 رهبر معظم انقلاب: مراد ما از وحدت اسلامی، یکی شدن عقاید و مذاهب اسلامی نیست... مراد ما از وحدت دنیای اسلام، عدم تنازع است: «ولاتنازعوا فتفشلوا».
6.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت هم وطن از فیلمهایی که برای منوتو و مصی پولی نژاد میفرستاد:
عمامه میپروندم!
وضعم بد نبود ولی از نون و پنیرم فیلممیفرستادم!
هر میوهای درختی دارد و هر درختی میوهای. گیلاس درخت خود را دارد و آلبالو درخت خود را، و درخت گیلاس، گیلاس میدهد و درخت آلبالو، آلبالو.
در نگاه امیرالمؤمنین ع، رفتار دقیقاً شبیه میوه است و صفات، حکایت همان درخت را دارد؛ یعنی هر رفتاری ریشه در صفتی دارد و هر صفتی ریشه رفتاری است.
و برای رسیدن به رفتار باید به سراغ صفات رفت.
به عنوان نمونه، شجاعت، شجاعانه رفتار و برخورد کردن یک رفتار است. این رفتار، میوه درخت یک صفت است و آن صفت، بیاعتنایی، بیاعتباری و بیتعلقی نسبت به ارزشهای مادی است.
در نگاه امیرالمؤمنین ع ، آدمی شجاع نمیشود و شجاعانه برخورد نمیکند مگر اینکه بیاعتنا شود نسبت به مال، مقام، امنیت ظاهری یا حتی جان خود. زنبور عسل میداند که به دنبال نیش زدن میمیرد، اما نیش خود را میزند چون هیچ دلبستگی به جان و حیات خود ندارد.
پس شجاعت یعنی رها بودن از ترس از دست دادن، و ترس از دست دادن همیشه از دلبستگی به چیزهای موقتی سر میزند.
کرم ابریشم چرا پروانه میشود؟ چون به پیله گرم و راحت خود هیچ تعلق و دلبستگی ندارد.
از آن طرف، آدمی که به پول، شهرت، راحتی یا حتی نظر مردم دلبسته و وابسته باشد، همیشه میترسد که آنها را از دست بدهد.
پس نتیجه میگیریم: شجاعت آدمی به اندازه بیاعتنایی، بیاعتباری و بیتعلقی او نسبت به ارزشهای مادی است. این حقیقتی است که وجود نازنین امیرالمؤمنین ع به آن به صراحت اشاره میکند و میفرماید:
وَ شَجَاعَتُهُ عَلَى قَدْرِ أَنَفَتِهِ
پس هر کس میخواهد شجاع باشد، باید بیتعلق باشد.
یک مدیر وقتی نسبت به مدیریت خود و جایگاه و منصب و موقعیت خود هیچ دلبستگی نداشته باشد، شجاعانه سخن میگوید و حرفش را فریاد میکند و از هیچ فریادی نمیهراسد. نه دوپهلو سخن میگوید، نه به میخ و نعل میزند؛ بلکه شفاف، روشن و آفتابی، نظر و نگاه خود را بیان میکند و از هیچ چیز و هیچکس هیچ واهمهای ندارد.
چون هیچ تعلقی ندارد و سخت بیتعلق است.
و آنچه باعث میشود آدمی بیتعلق شود، تعلق است.
و با تعلق است که تعلق از میان میرود؛ یعنی با تعلقی فراتر، تعلقهای فروتر فرو میریزند.
حقیقتی که حافظ به آن به لطافت اشاره دارد:
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
ز هرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است
مگر تعلق خاطر به ماه رخسار
که خاطر همه غمها به مهر او شاد است
پس با تعلق برتر است که میتوان از تعلق فروتر به راحتی و سهولت دست کشید؛ درست همچون کودکی که پیاز گندهای را در دست دارد و حاضر نیست از دست بدهد، مگر آنکه چشمش به سیبی سرخ بیفتد. اینجاست که آن پیاز از چشمش میافتد و از دستش.
و همچون دختر بچهای که سخت درگیر و مشغول و سرگرم عروسک خود است و اسباببازیهای خود، و نمیشود حتی یکی از آنها را از دست او گرفت؛ و اگر بگیری، شیون و فریاد و غوغا به پا میکند. اما همین که مادر از راه میرسد، براحتی همه را فرو میریزد و به آغوش مادر مینشیند.
البته این تعلق برتر برای هر کسی میتواند چیزی باشد، اما برترین آن تعلق به خداوند است که همچون خورشید مینماید؛ با آمدنش، ستارههای شب در شعاع آن گم میشوند، یعنی همه آنچه که ستاره دل آدمی بوده است رنگ میبازد.
نتیجه اینکه:
شجاعت و بیتعلقی واقعی، محصول رها شدن از وابستگی به امور موقتی و ارزشهای مادی است و رسیدن به تعلق برتر، انسان را قادر میسازد به شجاعت در
رفتار.
برای پیادهسازی این نکات در زندگی:
نسبت به اموال، مقام، شهرت و راحتی خود بیتعلق باش و بدان که وابستگیها ریشه ترس و ضعف اند.
تمرین کن که در تصمیمگیریها و سخن گفتن، شفاف و بیواهمه باشی، حتی در مواجهه با مخالفان.
به تعلق برتر، یعنی خداوند، دل بسپار تا تعلقهای فرعی و ناپایدار به آسانی از دستت بروند.
یاد بگیر از کودکان و مثالهای ساده روزمره که چگونه بیتعلقی و دلبستگی بر رفتارشان اثر میگذارد.
🏷#نکات_تربیتی
#فوری
الجزیره:کشتی اصلی ناوگان کمک برای غزه(صمود) در نزدیکی بندر تونس دقایقی پیش هدف حمله پهپادی قرار گرفت.
☀️مدحی در مدحت محمد(ص)
به احترام محمد زمین تبسم كرد
تو آمدی و جهان دست و پای خود گم كرد
ترك نشست به چشمان آبی ساوه
همین كه چشم تو بر آسمان ترنم كرد
فروخت گوشه جنت به شوق خال لبت
كه آدمی به هوایت هوای گندم كرد
هنوز دختركان زنده زنده میمردند
خدا به خلق تو بر خلق خود ترحم كرد
تو آمدی، به زمین احترام برگردد
تو رحمتی كه خدایت نصیب مردم كرد
خدا به خلق رسول گرامی خاتم
گذاشت سنگ تمام و سپس تبسم كرد
تو احمدی و به نور جمال تو صلوات
به هر یک از بركات و كمال تو صلوات
تو احمدی كه خدا را به عرش فهمیدی
شبی كه غیر خودت تا خدا نمیدیدی
كنار چشم تمام فرشتههای خدا
فراتر از پر جبریل عشق بالیدی
تو در ضیافت عرشی لیلةالاسری
به طاق عرش خدا عكسی از علی دیدی
صدای مرتضوی علیست آن بالا
كه از زبان خدا عاشقانه بشنیدی
فرمایشات حضرت آقادردیداررئیس جمهورواعضای هیئت دولت:
۱_راوی قدرت وقوّت وامکانات کشورباشند.راوی ضعف وناتوانی وناامیدی وماننداینهانباشند
۲_استفاده ازفزصت خدمت به مردم:این فرصت،اوّلاًبه همه داده نمیشود. ثانیاًهمیشه داده نمیشود.ازساعت ساعتِ این عمرِ خدمتیِ خودمان استفاده کنیم.اگراین توصیه راعمل کنیم وتحقّق پیداکندوبه موازی کاری وبیکاری وکم کاری وسرگرم شدن به مسائل دیگرنپردازیم،مشکلات حل خواهدشد
۳_توصیه ی معظّم لّه به دولتمردان:منتظرتحوّلات بیرونی نباشیم.دردنیا،درعالم سیاست،درعالم دیپلماسی،حوادثی اتّفاق می افتد.منتظرآنهانمانیم.کارخودمان راانجام بدهیم.روحیّه ی کاروتلاش راغلبه بدهیم برحالتِ نه جنگ،نه صلح،که دشمن میخواهدبماتحمیل کند.یعنی یکی ازضررهاوخطرهای کشور،همین حالتِ نه جنگ،نه صلح است که خوب نیست.فضای خوبی نیست.روحیّه ی کاررا،روحیّه ی تلاش را،همّت وانگیزه راباگفتن،باعمل کردن،بانشان دادنِ نتایج،براین حالت غلبه بدهیم
۴_وظیفه ی مهمّ دولت:تقویّت مؤلّفه های قدرت ملّی وعزم ملّی است
۵_مهمّترین مؤلّفه های قدرت ملّی:همبن است که ملّت،یکپارچه،باروحیّه،امیدواروباانگیزه باشد
۶_راههای بوجودآوردن یکپارچگی وامیدوانگیزه درمردم:ما،درکارکردخودمان،درحرف زدن خودمان،درپایبندی مان به وظایف خودمان بایستی این روحیّه رادرملّت بوجودبباوریم.واگروجوددارد،تقویّت کنیم ومانع بشویم اززوال آن روحیّه
۷_ملاک اولویّتهادرکارها:یکی،فوریّت است؛یکی زیرساختاری بودن.به این اولویّتهابایدتوجّه کنیم.یکی ازخطوط اصلی مدیریّت همین است که انسان بتواندتشخیص بدهدوپیداکنداولویّتهارا
۸_وظایف دولتها:دولتهامسؤول تأمین نیازهای مشترک وعمومی مردمند.ازقبیل:معیشت،امنیّت،بهداشت،فرهنگ،سبک زندگی،محیط زیست وامثال اینها.دراین سرفصلهای اساسی ببینیم کدام اولویّت دارند؟ودرمیان آنهاکدام شعبه اولویّت دارد؟
۹_هدف ازتشکیل نظام اسلامی:اساساًبرای تحقّق معارف وشرایع اسلامی تشکیل شد.هرکس حرف دیگری بزندخلاف واقع گفته
۱٠_پیگیری کارها:پیگیری بایددربدنه بوجودبیاید.بایددرمدیران میانی بوجودبیاید.این پیگیری مهمّ است.پیگیری تاسرانگشتها؛پیگبری تاآن نتیجه گیری؛تاآخر.چون سلیقه هایی وجوددارد
۱۱_چندتوصیه درمورداقتصاد:مسئله ی اوّل،احیای واحدهای تولیدی،توصیه ی دوّم،تأمین بموقع کالاهای اساسی،مسئله ی معیشت،مسئله ی مسکن،مسئله ی نفت،مسئله ی اسراف
.۱۲_مسئله ی«غزّه»:کشورهای معترض،که امروزکشورهای اسلامی وغیراسلامی راشامل میشود،بخصوص کشورهای اسلامی،بایدروابط بازرگانی شان بارژیم صهیونیست رابکلّی قطع کنند.وحتّی روابط سیاسی راهم قطع کنند.اورامنزوی کنند.امروزالبتّه رژیم خبیث صهیونی،منزوی تربن دولت دنیااست.دراین شکّی نیست.لکن بیش ازاین هم ممکن است.بایدراههابسته بشود.این وظیفه ای است که برعهده ی همه ی دولتهااست.یکی ازخطوط اصلی دیپلماسی مابایدهمین باشد:به دولتهاسفارش کنیم وتأکیدکنیم که روابط تان راقطع کنیداوّلاً.ودردرجه ی اوّل،روابط بازرگانی را.دردرجه ی بعدهم روابط سیاسی راقطع کنید.
۱۳_خطاب معظّم لّه به اصحاب بیان وقلم:کسانیکه رورنامه مینویسند،مقاله مینویسند،بیاناتی درصداوسیمادارند،بیاناتی درفضای مجازی دارند،سعی کنندبه ضررکشورشان حرف نزنند؛راوی ضعف کشورشان نباشند؛نقاط قوّت رابرای مردم بیان کنند.نقاط قوّتی که واقعاًوجوددارد.ظرفیّتهایی که واقعاًوجوددارد.اینهارابرای مردم بگویند.