#توصیه_شهید 📝
سخنان مقام معظم رهبری را گوش دهید...
قلب شما را بیدار می کند و راه درست را نشانتان میدهد🖐🏻✨📌
⃟🇮🇷#شهید_مصطفے_صدرزاده
کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
چادرانه🌸
میدانمچِہخونهاریختِہشد
ڪہمنبِمانم،حِجابوعفتبمانند...
چہوَصیتهانوشتہشد
ڪہبہمنبِگویندمارَفتیماماتو
حَواسَتبہیادگارِمادَرتباشد:)
نگذار؎حُرمتشرابریزند"
پسباافتخارمۍپوشَمشوبااِفتخار
مےگویمیادگارزَهرارابرسردارم:)
#امام_زمان
اللهـمعجـللولیڪالفـرج
کپی با ذکر صلوات
کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
ازشپرسیدنسختتنیست؟
بچہڪوچیڪولمیڪنی،میریسوریہ؟!
گفت؛خودم،خانومم،بچم،همہجدوآبادم
فداییہڪاشیحرمحضرتزینب‹س›♥️🖐🏻'
#شهیدمصطفیصدرزاده
کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
#خاطره_شهید
با اینکه جانشین فرماندهی تیپ شده بود و کل نیرو ها زیر نظرش بود ، همیشه گوشه نمازخانه می خوابید...
یک شب برای آب خوردن به سمت نمازخانه رفتم دیدم دارد نماز شب میخواند... 📿
آنقدر محو مناجات با #خدا ♥️ بود که متوجه حضورم نشد...
نماز شبش که تمام شد کنارش نشستم و گفتم : خب آقاجان ، ما بعد از ظهر کلی کار کردیم. توی کوه و جنگل بالا و پایین کردیم و خسته شدیم...!
کمی هم استراحت کن شما فرمانده مایی ، باید آماده باشی!✨
لبخندی زد و گفت : خدا به ما به جون بخشیده ، باید جونمون رو فداش کنیم...♥️ جز این باشه رسم آزادگی نیست! :)🌿
⃟🇮🇷#شهید_مصطفے_صدرزاده
کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
نُـــهُمین روز رسید و دلِ ما پُراحساس
پَرزدورفت وگره خوردبه ضَریحِ #عباس (ع)
بیاد شهیدی
که ابالفضلی بود و ابالفضلی شهیدشد💔
#ماه_مبارک_رمضان
#روز_نهم
#السلام_علیک_یاابالفضل_العباس
شهیدحامد جوانی
کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها دختر خویلد بن اسد بن عبدالعزی بن قصی
کنیه: امالمؤمنین
لقب: سیده نساء قریش • خیرالنساء • بانوی بلندمرتبه
زادروز: پانزده سال قبل از عام الفیل
زادگاه: مکه
محل زندگی: مکه
نسب/ قبیله: قریش
🏴 وفات: دهم رمضان سال دهم بعثت (عام الحزن)
مدفن: قبرستان معلاة
مشخصات دینی: اولین زن مسلمان که اسلام آورد
دلیل شهرت: نخستین همسر پیامبر اکرم(ص) و مادر حضرت زهرا(س)
که همه ثروت خود در راه نشر اسلام صرف کرد.
🏴🏴🏴🏴
#کانون_خدمت_رضوی
#شهرستان_شهریار
#همه_خادم_الرضائیم
کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
#جمعههایانتظار
🌱مولای جمعه های معطر بيا بيا
خورشيد نسل های مطهر بيا بيا...
🌱ما دل به جذبه های نگاه تو بسته ايم
تکرار عشق های مکرر بيا بيا...
🌱ای وارث تمام مواريث انبيا
سوگند بر عبای پيمبر بيا بيا...
🌱آقا چقدر منتظرت صبح و ظهر و شب
آقا چقدر ديده ی ما تر؟...بيا بيا...
#اللهمعجللولیکالفرج 🤲
#امام_زمان
کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
🖤کانال شهید مصطفی صدرزاده🖤
🥀 بسم رب الفاطمه علیه السلام🥀 🌺 فردا روز جمعه است برای سلامتی و تعجیل در ظهور آقا. 🎁هدیه به ام
سلام با عنایت خداوند مهربان و لطف شما همراهان عزیز یک ختم قرآن هم به پايان رسيد.
اجر همه با امامزمان عج
اولین تصویر از پاسدار رشید اسلام «میلاد حیدری» که در حمله جنایتکارانه سحرگاه امروز رژیم صهیونیستی به حومه دمشق به شهادت رسیده است
کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 لحظه اطلاع رسانی خبر شهادت میلاد حیدری به مادر شهید
کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعر شهید مدافع حرم مرتضی عطایی برای شهید مصطفی صدر زاده...
💔
کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
دلتنگے_شهدایے ✨
دلِ من تنگِ همین یڪ لبخنـد و تـو...
در خنده مستانه خود مےگـذرے🍃
نوش جانت امّا ...
گاه گاهے بہ دل خستہ ما هم نظرے:)✨
⃟🇮🇷#شهید_مصطفے_صدرزاده
⃟🇮🇷#پروفایل_شهید
کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
#خاطره_شهید
خیلی به بحث حجاب اهمیت میداد. وقتی چهارشنبه ها از حوزه بیرون میزدیم تا برویم خانه ، مصطفی سرش را پایین مینداخت و اخم هایش را در هم میکرد....
میپرسیدم :چی شده باز؟
با دلخوری میگفت: این همه شهید ندادیم که ناموس مملکت با این سر و وضع بیرون بیاد...💔🚶🏻♂
⃟🇮🇷#شهید_مصطفے_صدرزاده ♡
کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔غروب دلگیره ....
همیشه جمعه دلتنگه .....
#جمعه
#امام_زمان (عج)
کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
🌷 #دختر_شینا – قسمت 85
✅ فصل هفدهم
💥 صمد مجروح شده بود. اما نمیگذاشت کسی بفهمد. رفت و لباسش را عوض کرد.
خواهرش میگفت: « کتفش پانسمان شده. انگار جراحتش عمیق است و خونریزی دارد. »
با ابن حال یک جا بند نمیشد. هر چه توان داشت، گذاشت تا مراسم ستار آبرومندانه برگزار شود.
💥 روز سوم بود. در این چند روز حتی یک بار هم نشده بود با صمد حرف بزنم. با هم روبهرو شده بودیم، اما من از صدیقه خجالت میکشیدم و سعی میکردم دور و بر صمد آفتابی نشوم تا یک بار دل صدیقه و بچههایش نشکند.
بچهها را هم داده بودم خواهرهایم برده بودند. میترسیدم یک بار صمد بچهها را بغل بگیرد و به آنها محبت کند. آن وقت بچههای صدیقه ببینند و غصه بخورند.
💥 عصر روز سوم، دختر خواهرشوهرم آمد و گفت: « دایی صمد باهات کار دارد. »
انگار برای اولین بار بود میخواستم او را ببینم. نفسم بالا نمیآمد. قلبم تاپتاپ میکرد؛ طوری که فکر میکردم الان است که از قفسهی سینهام بیرون بزند.
ایستاده بود توی حیاط. سلام که داد، سرم را پایین انداختم. حالم را پرسید و گفت: « خوبی؟! بچهها کجا هستند؟! »
گفتم: « خوبم. بچهها خانهی خواهرم هستند. تو حالت خوب است؟! »
سرش را بالا گرفت و گفت: « الهی شکر. »
دیگر چیزی نگفتم. نمیدانستم چرا خجالت میکشم. احساس گناه میکردم. با خودم میگفتم: « حالا که ستار شهید شده و صدیقه عزادار است، من چهطور دلم بیاید کنار شوهرم بایستم و جلوی این همه چشم با او حرف بزنم. »
💥 صمد هم دیگر چیزی نگفت. داشت میرفت اتاق مردانه، برگشت و گفت: « بعد از شام با هم برویم بچهها را ببینیم. دلم برایشان تنگ شده. »
ادامه دارد...
🌷 #دختر_شینا – قسمت86
✅ فصل هفدهم
💥 بعد از شام صدایم کرد. طوری که صدیقه متوجه نشود، آماده شدم و آمدم توی حیاط و دور از چشم همه دویدم بیرون.
دنبالم آمد توی کوچه و گفت: « چرا میدوی؟! »
گفتم: « نمیخواهم صدیقه مرا با تو ببیند. غصه میخورد. »
آهی کشید و زیر لب گفت: « آی ستار، ستار! کمرمان را شکستی به خدا. »
💥 با آنکه بغض گلویم را گرفته بود، گفتم: « مگر خودت نمیگویی شهادت لیاقت میخواهد. خوب ستار هم مزد اعمالش را گرفت. خوش به حالش. »
صمد سری تکان داد و گفت: « راست میگویی. به ظاهر گریه میکنم؛ اما ته دلم آرام است. فکر میکنم ستار جایش خوب و راحت است. من باید غصهی خودم را بخورم. »
💥 داشتم از درون میسوختم. برای بچههای صدیقه پرپر میزدم. اما دلم میخواست غصهی صمد را کم کنم. گفتم: « خوش به حالش. کاشکی ما را هم شفاعت کند. »
همینکه به خانهی خواهرم رسیدیم، بچهها که صمد را دیدند، مثل همیشه دورهاش کردند. مهدی نشسته بود بغل صمد و پایین نمیآمد. سمیه هم خودش را برای صمد لوس میکرد. خدیجه و معصومه هم سر و دستش را میبوسیدند.
💥 به بچهها و صمد نگاه میکردم و اشک میریختم.
صمد مرا که دید، انگار فکرم را خواند. گفت: « کاش سمیهی ستار را هم میآوردیم. طفل معصوم خیلی غصه میخورد. »
گفتم: « آره. ماشاءاللّه خوب همه چیز را میفهمد. دلم بیشتر برای او میسوزد تا لیلا. لیلا هنوز خیلی کوچک است. فکر نکنم درست و حسابی بابایش را بشناسد. »
💥 صمد بچهها را یکدفعه رها کرد. بلند شد و ایستاد و گفت: « سمیه را یک چند وقتی با خودت ببر همدان. شاید اینطوری کمتر غصه بخورد. »
ادامه دارد...
_بعضیروزها،مهماندلتباش
بنشینپایصحبتش،ببینحرفحسابشچیست؟!
کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
امشب خدیجه می رود از خانه وحی
تاریک شد در ماتمش کاشانه وحی
سالروز وفات حضرت خدیجه س تسلیت باد
کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
#قرارِعاشقۍ❤️
قࢪائت دعاے فرج ...
بهنیّٺ برادࢪشهیدمانمےخوانیم 🌱
#اللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج 💐💚
@sadrzadeh1
اعمال قبل از خواب :)
شبٺون منور به نگاه مادر ساداٺ..🍃
.کانال فرهنگی انقلابی شهید مصطفی صدر زاده
@sadrzadeh1
هدایت شده از کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
بسم رب الشهدا و الصدیقین🕊️♥️
دوستداران شهدایی یه خبر خیلی خوب براتون دارم!
انشاءالله از فردا هر روز یک بخش از کتاب خدای خوبِ ابراهیم رو تو کانال رفیق شهیدم ابراهیم هادی قراره ارسال کنیم...
موضوع کتاب بررسی ویژگی های قرآنی شهید ابراهیم هادی هست 🌸🌱
کانال رفیق شهیدم ابراهیم هادی👇
@rafiq_shahidam96
@rafiq_shahidam96
@rafiq_shahidam96
❤️❤️❤️❤️❤️
https://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
🌸🌱🌸🌱🌸🌱
نماز_شب🌸
امام صادق علیه السلام : نماز شب ،چهره را زیبا و اخلاق را نیکو و بوی بدن را پاک و خوش و روزی را فراوان و بد هکاری را ،ادا و هم وغم را بر طرف می سازد و دیده را جلا می بخشد.
رساله لقاء الله ص185
امام صادق ع فرمود: خانه هایی که در آنها نماز شب خوانده شود، بر اهل آسمان چنان می درخشد که ستارگان بر اهل زمین می درخشد
کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯