﷽
•┈┈••✾•✨❤️✨•✾••┈┈•
☝🏻"یــاد آورے اعــماݪ قـبل از خـواب"
نــبــی اڪـرم(ص) فــرمـودنــد:
⏰هــر شــب قــبــل از خــواب⏰
۱ـ *قـرآن را خــتــم ڪنید*:
❄️[تــلاوت ڪـردن ســه مــرتبـه سـوره تــوحــید]
۲ـ *پــیامبــران را شــفــیع خــود گــردانیـد*:
❄️یڪ مـرتـبه
[اللهم صـل عــلی مـحمـد و آل مـحـمدوعـجـل فـرجـهـم،اللهم صــل علی جــمیع انبــیاء و الــمرسـلین]
۳ـ *مـؤمـنـین را از خـود راضــی ڪنید*:
❄️یڪ مرتــبه
[اللهم اغفــر الـلمـؤمنــین والــمؤمــنات]
۴ـ *یڪ حـج و یڪ عمــره بـه جــا آوریــد*:
❄️یڪ مرتــبه
[سـُـبحان اݪݪہِ و الحـَمدُݪݪہِ
ولا اِلـہَ الا اݪݪہُ واݪݪہُ الاڪـبر]
۵ـ *اقــامـہ هــزار رڪعت نمــاز*:
❄️ســه مرتــبه
[ یَفعَـلُ الله مـایشـاء بِقُـدرتـه ،و یَحـکُمُ مایُـرید بِعـزتـه]
🤔•|آیــا حـیف نـیست هــر شـب بـہ ایـن سادگــی از چـنین خــیر پـر برڪتـی مـحروم شــویم؟|•
•┈┈••✾•✨❤️✨•✾••┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092
•رفقـــــا نمــــاز شـب فــرامــوش نشـہ هاااااا😇
#سرنمـازبـراےشہـادتخادمهاےڪانالـمدعـاکنیـد🙏🏻
#دعـــابـراےظهـورامــامزمـانمونفراموشنشہ❤️
https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092
السلام علی شهدای #کربلا ❤️❤️
سلام به دوستان ✋
امروز هم به مدد شهدا ، کارمون رو شروع میکنیم...
طبق فرمایش امام خامنہ اے ؛
« زنده نگہ داشتن یاد #شهدا ، کم تر از #شهادت نیست ... »
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
#شهید_ابراهیم_هادی
#شهید_مصطفی_صدرزاده
╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗
ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده.
@sadrzadeh1
@sadrzadeh1
🕊🕊🕊
https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092
╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
زیارت نامهٔ شهدا 📖
🖇 دل کـہ هوایـے شود، پرواز است کـہ آسمانیت مےکند و اگر بال خونین داشتہ باشے دیگر آسمان، طعم ڪربلا مےگیرد؛ دلـها را راهے کربلاے جبـهہها مےکنیم و دست بر سینہ، بہ زیارت "شــهـــداء" مےنشینیم...♥️
بِسمِ اللّٰہِ الرَّحمٰن الرَّحیم🌱
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَاللہ وَاَحِبّائَہُ، اَلسَّلامُ عَلَیـڪُم یَـا اَصـفِـیَـآءَ اللہ و َاَوِدّآئَـہُ، اَلسَـلامُ عَلَیـڪُم یا اَنصَـارَ دینِ اللہِ، اَلسَـلامُ عَلَیـڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ، اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ،اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ،اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے مُـحَـمَّـدٍ الحَسَـنِ بـنِ عَلِـےّ الـوَلِـےّ النّـاصِحِ، اَلسَّـلامُ عَلَیـڪُم یا اَنصارَ اَبـے عَبـدِ اللہِ، بِاَبـے اَنتُم وَ اُمّـے طِبتُم وَ طابَـتِ الاَرضُ الَّتی فیهـا دُفِنتُم، وَ فُـزتُم فَـوزًا عَظیـمًا فَیـا لَیتَنـے کُنـتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم...✨
#شادے_روح_شـهدا_صلوات
#سلامبهرفقای_شهیدم✋
•#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
#شهید_ابراهیم_هادی
#شهید_مصطفی_صدرزاده
╔━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╗
ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده.
@sadrzadeh1
@sadrzadeh1
🕊🕊🕊
https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092
╚━━━━๑ღღ♥️๑━━━━╝
#سلام_امام_زمانم🧡
🌱📖 السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ سَادَةِ الْبَشَرِ...
▫️سلام بر شکوه سَروَری و آقایی تو که از پدران خویش به ارث برده ای...
سلام بر تو و بر روزی که بر تمام خلق سروری خواهی کرد!
📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص610.
🥀┄┅═✧❁✧═┅┄🥀
#مولایمن
نگاه کن!
عیدِ بهاران نزدیک است.
همین حوالی صبح،
جایی که آرزویت را
برای طلوعِ خورشیدِ نگاهِ او
خرج میکنی.
نگاه کن!
زمستان را،
برگریزان را،
همه رفتند
و تو ماندهای و پرندگانی که
نوید عید آمدنش را میدهند.
بهار بوی منجی میدهد.
بوی آرزوهای منتظران!
ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده.
@sadrzadeh1
@sadrzadeh1
🕊🕊🕊
https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092
╚━━━━๑ღღ♥️๑━━━━╝
لبخندت
آتشی به جانم می زند...
آری... با تمام وجودت
میخندی به آمال و آرزوهای دنیایی ام!
و میگویی:دنیا محل ماندن نیست
بگذریم...
#شهید_محمدرضا_دهقان🕊
#صبحتون_شهدایی 🌷
#یـــازیـــنــب_کـــبری
❣یـــازهــرا سـلام الله عـلـیها❣
#مـــامــلت_شـــهادتــیـم🕊🥀
ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده.
@sadrzadeh1
@sadrzadeh1
🕊🕊🕊
https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092
╚━━━━๑ღღ♥️๑━━━━╝
🥀خادم الشهدا🥀:
خاطرات و زندگی نامه شهید عبدالعلی برونسی
#قسمت_ششم
یک بار که خیلی دمغ بود، به اش گفتم:«چرا بعضی ها خوشحال هستن و شما ناراحت؟»
اخمهایش را کشید به هم.جواب واضحی نداد. فقط گفت: «همه چی خراب می شه، همه چی رو می خوان نجس
کنن!»
بالاخره صحبت تقسیم ملکها قطعی شد.یک روز چند نفر از طرف دولت آمدند روستا. همه اهالی را گفتند:«بیاین تو
مسجد آبادي.»
خانه ها را یک به یک می رفتند و مردها را می خواستند. نه اینکه به زور
21
ببرند، دعوت می کردند بروند مسجد. تو همان وضع و اوضاع یکدفعه سر و کله عبدالحسین پیدا شد. نگاهش هیجان
زده بود. سریع رفت تو صندوقخانه.دنبالش رفتم. تازه فهمیدم می خواهد قایم شود. جا خوردم. رفت تو یک پستو و
گفت:«اگه اینا اومدن، بگو من نیستم.»
چشام گرد شده بود.
«بگم نیستی؟!»
«آره، بگو نیستم. اگرم پرسیدن کجاست، بگو نمی دونم.»
این چند روزه، بفهمی، نفهمی ناراحت بودم. آن جا دیگر درست و حسابی جوش آوردم. به پرخاش گفتم: «آخه این
چه بساطیه؟! همه می خوان ملک بگیرن، آب و زمین بگیرن، شما قایم می شی؟!»
جوابم را نداد.تو تاریکی پستو چهره اش را نمی دیدم. ولی می دانستم ناراحت است. آمدم بیرون.چند لحظه نگذشته
بود، در زدند.زود رفتم دم در.آمده بودند پی او.گفتم «نیست.»
رفتند.چند دقیقه ئ بعد، بزرگتر هاي ده آمدند دنبالش، آنها را هم رد کردم. آن روز راحتمان نگذاشتند.سه، چهار
بار دیگر هم از مسجد آمدند، گفتم: «نیست.»
«هرچه می پرسیدند کجاست؟ می گفتم نمی دونم.»
تا کار آنها تمام نشد، خودش را تو روستا آفتابی نکرد. بالاخره هم تمام ملکها را تقسیم کردند.خوب یادم نیست
حتی پدر و برادرش آمدند پیش او، بزرگترهاي روستا هم آمدند که:«دو ساعت ملک " 1." به اسمت در
اومده بیا و بگیر.»
می گفت:«نمی خوام.»
«اگه نگیري، تا عمر داري باید رعیت باشی ها.»
«عیبی نداره...»
هرچی دلیل و استدلال آوردند، راضی نشد که نشد. حتی آنها را تشویق می کرد که از زمینها نگیرند.می
گفتند:«شما چکار داري به ما؟ شما اختیار خودت رو داري.»
آخرین نفري که آمد پیش عبدالحسین، صاحب زمین بود؛ همان زمینی که می خواستند بدهند به
ما.گفت:«عبدالحسین برو زمین روبگیر؛ حالاکه از ما زور گرفتن، من راضی ام که مال شما باشه، از شیر مادر برات
حلال تر.»
تو جوابش گفت:«شما خودت خبر داري که چقدر از اون آبها و ملک ها مال چند بچه یتیم بی سرپرست بوده، اینا
همه رو با قاطی کردن، اگه شما هم راضی باشی، حق یتیم را نمی شه کاري کرد.»
کم کم فهمیدم که چرا زمین را قبول نکرده. بالاخره هم یک روز آب پاکی را ریخت به دست همه و گفت:«چیزي
رو که طاغوت بده، نجس در نجسه، من همچین چیزي رو نمی خوام. اونا یک سر سوزن هم تو فکر خیر و صلاح ما
نیستن.»
ادامه دارد...
کپی با ذکر منبع
ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده.
@sadrzadeh1
@sadrzadeh1
🕊🕊🕊
https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092
╚━━━━๑ღღ♥️๑━━━━╝