eitaa logo
❤️کانال شهید مصطفی صدرزاده❤️
4.3هزار دنبال‌کننده
18.7هزار عکس
9.6هزار ویدیو
93 فایل
خــودســازی دغــدغــه اصــلی شــمــا بــاشــد و زنــدگــی نـامــه شــهــدا را بــخــوانــیــد.🌹 شهــیـد صــدرزاده لینک اینستاگرام https://instagram.com/shahid__mostafa_sadrzadeh2 خادم کانال @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿 *یکـبار فاطمہ را گذاشـت روۍ اپن ‌آشپزخانـھ* *و بہ او گفت :* بپر بغـل بابا و فاطمہ بـھ آغـوش‌ او پرید🌱 بـھ مـن نگاھ کـرد و گفت : ببین فاطمہ چطور بـھ من اعتماد داشت ؛ اون پرید و میدونست من اون رو میگـیرم ، اگـھ ما همینطور بـھ خدا اعتماد داشتیـم همہ مشڪلاتمان حل بود . تـوکـل واقعۍ یعنـے همین کـھ بدانیم در هـرشـرایطے خدا مواظـب مـٰا هست❤️' ✍به روایت‌همسر‌شھید‌ 🌹شهیدمصطفےصدرزاده 🦋یادشهداباصلوات @sadrzadeh1
شهیدگرچه‌غریبانه می‌سپاردجان‌ولی‌ غریب‌غریبان‌شهیدگمنام‌است :)🌱 @sadrzadeh1
12.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
 برادر و خواهرم! شما هم قدر جمهوری اسلامی را بدانید که نعمت بزرگی است و کوچکترین کفران نعمت محاکمه دارد. و جدا همیشه به فکر اسلام باشید انشاالله و همگی شما مرا ببخشید و التماس دعا دارم. سردار سرلشکر شهید دکتر مجید بقایی @shahidmedadian
. . شهادت‌درد‌دارددردکشتن‌لذت.. دردگذشتن‌ازدلبستگی‌ها قبل‌ازاینکه‌بادشمن‌بجنگی بایدبانفست‌بجنگی شهادت‌رابه‌اهلِ‌درد‌میدهند:) 🪴  کانال شهیدمصطفی صدرزاده💟 @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
💌 …. 🌷حاج حسین می‌خواست بره فاو، ماشین رو برداشت و رفت. ساعتی بعد دیدم پیاده داره برمی‌گرده! گفتم: چی شده؟ چرا نرفتی؟ ماشینت کو؟ حاجی گفت: داشتم رانندگی می‌کردم که اطلاعیه ای از رادیو پخش شد؛ مثل این‌که.... 🌷....مثل این‌که مراجع تقلید فرمودند؛ رعایت نکردن قوانین راهنمایی و رانندگی حرامه، منم یک دستم قطع شده و رانندگی کردنم خلاف قانونه!! تا این حکم شرعی رو شنیدم ماشین رو زدم کنار جاده و برگشتم یه راننده پیدا کنم که منو ببره فاو.... 🌷 کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️ @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
هدایت شده از کانال برادران شهید مهدی و مجید زین الدین❤️
10.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
┄═🌿🌹🌿═┄ 💌 🌷 🌷 دو برادر شهید مدافع حرم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ............................... 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/319357276Ceb68ec28c2 ┄┅┅❅❁❅┅┅┄ کانال رسمی سردار شهید  مهدی زین‌الدین👆 👆 🇮🇷🌹🇮🇷
💌 🌷 ولادت: ۱۳۲۹/۹/۲۴ شهادت:۱۳۹۴/۷/۱۶ محل شهادت: سوریه _حلب مزار: همدان_گلزار شهدا 🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شهید حسین همدانی در مورد مشكلات جبهه‌ها در اوایل جنگ تحمیلی می‌گوید: یك هفته ازجنگ گذشته بود كه مشكل كمبود اسلحه داشتیم. درهمان زمان پاكسازی سرپل ذهاب، تنگه‌ قراویز وسراب‌گر بعضی موقع‌ها دونفر سه نفر و حتی چهارنفر بایك اسلحه كه داشتیم نوبتی می‌جنگیدیم، این یكی می‌گفت توخسته شدی به من بده،آن یكی خیلی خوشحال بودكه فشنگ دارد، ازقوطی درمی آورد ودر خشاب می‌گذاشت و تیراندازی می‌كرد؛ یعنی خودش را راضی می‌كرد كه كاری رادرجنگ انجام می‌دهد. بعضی ازبچه‌ها ازمغازه‌های سرپل ذهاب جعبه‌ انگور ومیوه‌هایی كه مانده بود، برمی‌داشتند و می‌آوردند یا ازسیفی كاری‌ها گوجه فرنگی وخیار می‌چیدند و می‌آوردند، غذای بچه‌ها این‌ها بود. 🌻مگر می‌توان از نعمت بزرگی که خدای مهربان به ما داده برآییم. نعمت ولایت فقیه، امام بزرگوارمان، آن پیر جمارانی؛ نعمت جانشین خلف آن، علی زمانمان که ادامه‌دهنده همان راه و کاروان انقلاب را چه مدبرانه و زیبا از همه گردنه‌ها و کمین‎ها عبور می‎دهد اما نه، باید بیش از این شاکر باشیم نه زبانی، بلکه عملی مثل شهیدانمان لبیک بگوییم. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌷 👇 ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾   @sadrzadeh1 ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
روح‌الله خیلی اهل رعایت بود. هیچوقت اجازه نمی‌داد در بالکن و یا پشت بام آپارتمان جوجه کباب درست کنیم. میگفت بوی کباب به همسایه‌ها می‌خوره و مدیونشون می‌شیم.. اگر مسافرت می‌رفتیم و یا جایی بودیم که فضا باز بود و خیلی کسی آنجا نبود، آتش و بساط کباب را برپا می‌کرد... اگر کسی آنجا بود و بوی کباب بهش می‌خورد، حتما تعارف می‌کرد. گاهی هم فقط قارچ و گوجه کباب می‌کرد که خیلی بویی نداشت.🥺💔 ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾   @sadrzadeh1 ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
15.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄ 💌 «خاطرات شهید صیاد شیرازی در آمریکا» ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ❤️ 🌷 👇 ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾        @sadrzadeh1 ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
┄═🌿🌹🌿═┄ 💌 ارادت به حضرت معصومه سلام الله علیها 💍در ایام عقد موقت بودیم. با حمید رفته بودیم حلقه بخریم. موقع برگشت سر حرف که باز شد گفت: «یه چیزی می گم لوس نشیا. یک هفته قبل از اینکه برای بار دوم بیایم خانه شما رفتم حرم حضرت معصومه (س). به خانم گفتم: یا حضرت معصومه (س) آیا می شود من را به اونی که دوستش دارم و دلم پیشش مانده برسانی؟ من تو را از حضرت معصومه گرفتم». 🤲بعد از مراسم عروسی هم که با فامیل ها خداحافظی کردیم و آمدیم خانه، بعد از آنکه قرآن خواندیم، حمید سجاده انداخت و بعد از نماز از حضرت معصومه (س) تشکر کرد. 🌸خیلی جدی به این عنایت اعتقاد داشت و بعد از هر نماز دست هایش را بلند می کرد و همان جمله ای را که موقع سال تحویل، رو به حرم حضرت معصومه (س) گفته بود تکرار می کرد: «یا حضرت معصومه (س) ممنونم که خانمم را به من دادی و من را به عشقم رساندی». 📚 یادت باشد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ............................... ╭━━⊰⊰⊰⊰⊰🕊🌷⊱⊱⊱⊱⊱━╮ مصطفی_باصفا ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾        @sadrzadeh1 ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
┄═🌿🌹🌿═┄ 💌 🍁 در زندگی پستی و بلندی های زیادی داشتیم و بہ لحاظ اقتصادے شڪست هاے بزرگے را متحمل شده بودیم. 🌲اما من خیالم راحت بود ڪہ با توڪلے ڪہ آقا مصطفے داشت همـہ موانع و مشڪلات را پشت سـر مے گذاریم. 💗یڪبار فاطمـہ را گذاشت روے اُپن آشپـزخانہ و بہ او گفت: بپـر بغـل بابا و فاطمـہ سریع بہ آغوش او پرید. ⚡بعـد بہ مـن نگاه ڪـرد و گفت: ببیـن فاطمـہ چطـور بہ مـن اعتـماد داشت. او پریـد و مے دانست ڪـہ مـن او را مے گیـرم. 💎 اگـر ما این طـور بہ خـدا اعتـماد داشتیم همـہ مشڪـلات مان حل بود. یعنے همین ڪـہ بدانیـم در هـر شرایطے خـدا مواظب ما هست. 🌷
کوتاه_نوشت✨🌿 ••"این‌جوانـان‌ما،بـه‌راه‌های‌آسـمان آشـناترندتابه‌راه‌هـای‌زمین🖐🏿" کانال رسمی شهید مصطفی صدرزاده @sadrzadeh1 https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092