eitaa logo
🇮🇷سعیدکرمی(برساحل انتظار )🇵🇸
194 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
4.4هزار ویدیو
67 فایل
بصیرت دینی ، اخلاقی ، تربیتی مشاوره دینی خبرآمد خبری در راه است ... تحول در زندگی و آماده سازی زمینه ظهور ... پیشنهادات و انتقادات خود را با ما در میان گذارید . ارتباط با مدیر: @S17140 لینک جوین: https://eitaa.com/joinchat/1479802927Cb0f645d36d
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ یه حبه انگور......!؟ به مسجدی رفته بودیم و امام جماعت مسجد دوست پدرم بود. در بین صحبت هایش می گفت: بنای این مسجد قصه عجیبی دارد...!! روزی شخص ثروتمندی یک مَن انگور خرید و به خدمتکار خودش گفت: انگور را به خانه من ببر و به همسرم بده. بعدازظهر که به خانه برگشت؛ به اهل و عیالش گفت: انگوری که فرستادم بیاورید تا دور هم با بچه ها بخوریم. همسرش باخنده گفت: انگور ها خیلی خوش مزه و شیرین بود؛ من و فرزندانت همه آن را خوردیم...!! مرد با تعجب می گوید: یعنی تمامش را خوردید و برای من چیزی نگذاشتید..!! زن با لطافت و لبخند گفت: بله تمامش را خوردیم و یک حبه هم باقی نمانده است..!! مرد ثروتمند به فکر فرو رفت با ناراحتی می گفت: سه کیلو انگور خریدم؛ حتی یه حبه ی آن را برای من باقی نگذاشتند و الان هم به احوال من می خندند. ناگهان از جا برخواست و از خانه خارج شد....!!!؟ همسرش که از رفتار خود و فرزندانش شرمنده شده بود؛ شوهرش را صدا زد، ولی او جوابی نداد و با عجله از خانه خارج شد. مرد ثرتمند؛ سراغ یک فروشنده زمین رفت و از او یک قطعه زمین مرغوب، در جایی که مردمش به وجود یک مسجد نیاز داشته باشند رفت. پول زمین را نقدا پرداخت و بلافاصله نزد یک معمار معروف شهر رفت..!! به معمار گفت: بی زحمت؛ همین الان همراه من بیایید. معمار را بر سر زمینی که خریده بود برد و به او گفت: می خواهم مسجدی برای اهل این محل بنا کنید و همین الان جلو چشمان من مقدمات ساخت و ساز را شروع کنید و کلنک آن را بزنید...!! معمار وقتی عجله مرد را دید؛ تمام وسایل و کارگران را که آورده آماده کرد و همان روز اولین کلنگ را زد و شروع به ساخت مسجد کرد. مرد ثروتمند وقتی از شروع بکار معمار و کارگران مطمئن شد با خوشحالی به خانه اش برگشت. همسرش پرسید: کجا رفتی؛ چرا بی جواب چرا بی خبر..!؟ مرد در جواب همسرش گفت: رفته بودم؛ یک حبه انگور، از یک مَن مالی که در این دنیا داشتم را برای سرای باقی خودم کنار بگذارم. اگر همین الان هم بمیرم؛ خیالم راحت است. که حداقل یک حبه انگور برای خودم ذخیره دارم..!! همسرش گفت: چطور.. اگر بابت انگورها ناراحت شدید حق با شما بود. و ما کم لطفی کردیم و از شما معذرت می خواهیم.... مرد ماجرای مسجد را توضیح داد و گفت: با اینکه من زنده بودم؛ شما مرا فراموش کردید. این فراموشی خاصیت دنیاست و تقصیر شما نیست. چگونه می توانستم انتظار داشته باشم؛ که بعد از مرگم، مرا بیاد بیاورید و برایم صدقه ای بدهید... !؟ امام جماعت می گفت: طبق نقلِ مردم شهر، بیش از چهارصد سال، از بنای مسجد گذشته و هدیه آن، صدقه جاریه ای برای آن مرد ثروتمند شده است. او، از یک حبه انگور درسِ عبرت گرفت و اختیار مالِ خود را، پس از وفات به دیگران نسپرد و آخرتش را با دست خود تضمین کرد. در کنار رسیدگی خوب به خانواده و دیگران؛ بفکر فردای خودمان هم باشیم. ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_455166007.mp3
15.31M
بنا بر روایات هر دوشنبه و پنجشنبه اعمال ما به محضر ولی زمان، صاحب الزمان علیه السلام عرضه می شود. بیایید با قرائت زیارت آل یس خود را به آن حضرت نزدیک تر کنیم. ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️یکی میشود نماینده ای که به زور میخواد از خط ویژه حرکت کنه و یکی دیگه میشود عباس بابائی... نگهبان درب فرودگاه اهواز از ورود او به داخل ممانعت کرد او بدون اهانت به نگهبان برگشت و در آن گرمای سوزان حدود نیم ساعت روی جدول نشست. به بنده حقیر(راوی داستان) مسئول وقت فرودگاه اطلاع دادند دمِ درب مهمان داری،رفتم و با کمال تعجب شهید عباس بابائی را دیدم که راحت روی زمین نشسته،پس سلام عرض کردم جناب بابائی چرا توی این گرما نشستی؟ خیلی آرام و متواضع پاسخ داد: این نگهبان بنده خدا گفت هواپیما روی باند است و شما نمی‌توانی وارد شوی. من هم منتظر ماندم مانع پرواز نشوم. در صورتی که شهید بابائی فرمانده معاون عملیات وقت نهاجا بود،نه به نگهبان اهانت کرد و نه خواستار تنبیه او شد بلکه از من خواست که نگهبان را مورد تشویق قرار دهم خاطره‌ای از شهید عباس بابائی ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛
🔴جنگ خاموش ❌یک "جنگ خاموش" برای تبدیل کردن ایران به پیرترین کشور جهان در جریان است! جمعیت‌شناسان پیش‌بینی می‌کنند که در سال ۱۴۳۰ ایران به یکی از پیرترین کشورهای جهان تبدیل می‌شود! 🚨این اتفاق با کاهش نرخ باروری و کاهش آمار ازدواج تشدید خواهد شد، یک جنگ خاموش علیه کشور در حال وقوع است،‌ جنگی که به واسطه سالمندی جمعیت تبعات هولناکی را به بار خواهد آورد. ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛
1_527730113.mp3
10.18M
استاد پناهیان: ❇️ جمعیت دارد به مو می رسد. 🔹 به خاطر خدا، قدرت اسلام را زیاد کنید. 👦 ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تلنگر 💫 ویروس کرونا ثابت کرد: ✔️زنی که زیر ماسک می‌تواند نفس بکشد قادر است که زیر حجاب و پوشیه نیز نفس بکشد و ثابت کرد: ✔️کسی که مغازه‌اش را بخاطر ویروسی، سه ماه می‌بندد می‌تواند آن را برای ادای نماز در مسجد، ۱۵ دقیقه ببندد. ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❖ "صبح"یعنی دوستی با دانه ها🍂🌸 دست دادن با همه *پروانه ها* "صبح" یعنی آن *کلاغ روی سیم* بالهای خسته یک "یاکریم" "صبح" یعنی "عشق یعنی یک کلام" "صبح" یعنی *حرف های نا تمام* سلام دوستان ♡ صبح اولین سه شنبه بهمن ماهتون☕️ سرشار از شیرینی و مهربانی🍂🌸 ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا