eitaa logo
سبک و شعر سائل
643 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
1.5هزار ویدیو
42 فایل
سلام در این کانال به مدد حضرت مادر سلام الله علیها اشعار و سبک‌های کربلایی حسن رضا محمودی بار گذاری خواهد شد نیت برپایی مجالس با شما روضه خوانی مجلس با ما جهت ثبت درخواست روضه تلفنی به آی دی زیر پیام ارسال بفرمایید 👇👇 @hasanreza التماس دعا
مشاهده در ایتا
دانلود
18.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تک ولادت امام جواد علیه سلام ماه رجب ماه خدا ماه تموم عاشقا ماه امام باقرو ماه جوادبن الرضا دل من تو این شبا پر میزنه به بقیع و کاظمین سر میزنه شب روز تا سیزده رجب دلم دم‌ به دم نعره ی حیدر میزنه خوش به حال هر کی که دعاش میگیره رزق و روزیشو تو این شباش میگیره خوش به حال هر کی که واس فرداش قول شفاعت و از آقاش میگیره شب شب باب المراده شب میلاد امام جواده شب عشقه شب شوره بساط شادی ما چه جوره جوره کوری چشم ابترا حرامیای بی حیا به لطف رب العالمین دنیا اومد ابن الرضا اشگ شوق تو چشمای امام رضاست قرص ماه تو دستای امام رضاست اومده دنیا همون‌اربابی که منتهای کرمه و جود و سخاست جواد امام رضا خدایی نمونه است است مولای هرکی که دلش دیونه است برای تبرک از نور وجودش کل خلقت دنبال یک بهونه است شب شب باب المراده شب میلاد امام جواده شب عشق شب شوره بساط شادی ما چه جوره جوره شعر از سائل حضرت زینب سلام الله علیها حسن رضا محمودی https://eitaa.com/joinchat/2871001114C314b32ded3
‌‌‌از فضائل تربت ‌آن است کہ چنانچہ تسبیح تربت ‌حضرت در دست گرفتہ شود، ‌ ‌ثواب تسبیح و ذڪر را دارد،‌ ‌گرچہ دعایۍ هم خوانده نشود...‌📿‌ ‌ ‌حضرت‌صاحب‌الزمان(عج)،بحارالانوار،جلد۵۳،صفحه۱۶۵ https://eitaa.com/joinchat/2871001114C314b32ded3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
درکربلا کنارضریح تویاحسین(ع) بامعرفت کسے است که یادامام حسن (ع)کند https://eitaa.com/joinchat/2871001114C314b32ded3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سبک و شعر سائل
لقمه حلال #قسمت_شانزدهم اصلا باورم نمیشد این بابا با یه کاپشن کهنه وشلوار زوار دررفته ویک کلاه با
لقمه حلال خوب اقاپسر اسمت چیه وکجا به این سرعت میرفتی؟ پسره:اسمم حسن هست داشتم میرفتم سمت مسجد محله ,اخه گفتن امروز اقا مشهدی میاد از طرف حاج اقا برامون وسایل و خوراکی میاره.... واقعا این محله درفقرمطلق بود واین پسربچه به خاطر شاید یک تکه نان ,میخواست زیرماشین برود,واقعا ادم از کارکرد این مسوولان باید خجالت بکشه,مملکتی که روی نفت خوابیده والا زشته مردمش محتاج یک لقمه نان خشک باشند. حسن راپیاده کردم ودیگه امیدی به پیدا کردن بابا رانداشتم,دور زدم ودست از پا درازتر برگشتم. اما مهم نیست ,من هنوز وقت دارم,ماهی را هروقت از اب بگیری تازه است.فردا شب دوباره روز از نو وروزی از نو. وقتی خونه رسیدم ,مامان هم اومده بود. مامان:کجا تااین موقع؟چرا گوشیت راجواب نمیدی. ببخشید یکدفعه شدوگوشیم هم روی سایلنت بود ,رفتم یکی از دوستام راببینم که موفق نشدم,ان شاالله فرداشب میرم. مامان سری تکان داد وچیزی نگفت. دوساعتی بعد بابا هم اومد ,باهمون کت وشلوار اتوکشیده......... ادامه دارد..
راوی محمد سعید بیات : آرامش ات زبان زد بود . خیلی بر اعمالت مسلط بودی . کم حرف بودی . به جا حرف می زدی و اغلب مشغول ذکر گفتن بودی . سوال که می پرسیدند ، جواب می دادی و دوباره ذکرهایت را از سر می گرفتی . می گفتی از فرصت ها خوب استفاده کنید . یک بار گروهی داشتیم به جبهه می رفتیم . گفتی بیایید با هم سوره صف را حفظ کنیم . به مقصد که رسیدیم همه آن سوره را حفظ کرده بودیم شاخه گل صلوات🌹 هدیه به شهدا🌱 تاریخ شهادت https://eitaa.com/joinchat/2871001114C314b32ded3