✅موضوع شب های قدر:
قدر به معنای
1. ارزیابی
2. اندازه گیری
3. برنامه ریزی
رمزشب اول( شب نوزدهم رمضان المبارک): خدا همانی است که ما می خواهیم آیا ما هم همانی هستیم که خدا می خواهد؟
در سالی که گذشت چه بدست آوردیم و چه از دست دادیم؟
به چه قرار گرفتیم و بی قرار چه شدیم؟
در این شب محاسبه ایی نیز از خود داشته باشیم خود را نیز به عنوان یک سرمایه به حساب آوریم. سرمایه من فقط آهنی که چهار چرخ بر آن سوار است و دیوار هایی که آجرهایی برآن چیده ام و ارز وریالی که انباشته ام، ومن یک مشت مو نیستم که هر روز رنگی به آن بدهم و عاجزانه درخواست دیده شدن دارم؛ نیستم.
هدف از خلقت من چه بود. مرا برای انجام چه رسالتی در دنیا برگزیدند؟
خدایی که در این نزدیکی است چقدر به او نزدیک شده ایم ؟ چه شده که حوصله حتی مهربانی اورا نیزنداریم؟ ...
شب قدر فرصتی داده اند تا زمینه ایی برای خود فراهم کنیم.
شب قدر شبی است که باید ارزیابی از «وضع موجود خود» و «رصد وضع مطلوب خود » باید داشته باشیم. ببینیم کجاییم و کجا باید باشیم و کجا باید می بودم که جا ماندم؟!!!
امشب اگر باران رحمت آمد یادی از حال بیابان هم کنید.
یا غیاث المستغیثین🤲
@safarnamehh
هدایت شده از صفرنامه
✅موضوع شب 21 رمضان
شب اندازه گیری
رمز شب 21 رمضان: ما شبیه که هستیم؟
امشب اندازه ایی که برای ما میگیرند به اندازه ایی است که ما می خواهیم برای ما بگیرند.
امشب چه قد و اندازه ایی را از خدا می خواهیم بگیریم. «قدر الرجل علی قدر همته». اندازه آدمها به اندازه همت هایشان است امشب شبی استکه اندازه های کم را نباید خواست
آمده ایم شکل و شاکله ایی، رنگ و نوایی بگیریم.
شکل الهی نگیریم شیطان به ما شکل می دهد شب های قدر شب بیدار شدن است نه فقط بیدار بودن. بیدار شده ایم تا شدنی صیرورتی تغییر و تحولی در ما رخ دهد. شبهای قدر شب کسانی است که میخواهند «خدایی بشوند».
در این شب بایدابتدا وضع موجود خودرا ببینیم. «زندگی ما شبیه کیست؟» (یوم ندعوا کل اناس بامامهم) در قیامت هر کس را در خط امامش می نهند
ما مأموم هستیم مأموم یعنی کسی که حرکاتش شبیه امامش است. زندگی ما چقدر شبیه امامانمان است؟ به اندازه ایی که تشبه به آنان می یابیم تقرب به آنان می یابیم.
شب 21 رمضان شب اندازه گیری است در این شب کمتر از اندازه «اخوت با ولی خدا» اندازه ایی بگیرم کم خواسته ایم و علت غربت ولی خدا نیز از بی اخوتی است.
آیین اخوت را امیر مومنان (ع) در حکمت 289 نهج البلاغه در قالب 15 اصل بیان کرده اند. ای کسانی که مشتاق اخوت با ولی خدا را درسر دارید یاعلی؛
كَانَ لِي فِيمَا مَضَى أَخٌ فِي اللَّهِ :
1.وَ كَانَ [يُعَظِّمُهُ] يُعْظِمُهُ فِي عَيْنِي صِغَرُ الدُّنْيَا فِي عَيْنِهِ
2.وَ كَانَ خَارِجاً مِنْ سُلْطَانِ بَطْنِهِ
3.فَلَا يَشْتَهِي [يَتَشَهَّى] مَا لَا يَجِدُ
4.وَ لَا يُكْثِرُ إِذَا وَجَدَ
5.وَ كَانَ أَكْثَرَ دَهْرِهِ صَامِتاً
6.فَإِنْ قَالَ بَذَّ الْقَائِلِينَ وَ نَقَعَ غَلِيلَ السَّائِلِينَ
7. وَ كَانَ ضَعِيفاً مُسْتَضْعَفاً
8.فَإِنْ جَاءَ الْجِدُّ فَهُوَ لَيْثُ غَابٍ [لَيْثٌ عَادٍ] وَ صِلُ وَادٍ
9.لَا يُدْلِي بِحُجَّةٍ حَتَّى يَأْتِيَ قَاضِياً
10وَ كَانَ لَا يَلُومُ أَحَداً عَلَى مَا [لَا] يَجِدُ الْعُذْرَ فِي مِثْلِهِ حَتَّى يَسْمَعَ اعْتِذَارَهُ
11.وَ كَانَ لَا يَشْكُو وَجَعاً إِلَّا عِنْدَ بُرْئِهِ
12.وَ كَانَ يَقُولُ مَا يَفْعَلُ [مَا يَقُولُ] وَ لَا يَقُولُ مَا لَا يَفْعَلُ
13.وَ كَانَ إِذَا [إِنْ] غُلِبَ عَلَى الْكَلَامِ لَمْ يُغْلَبْ عَلَى السُّكُوتِ
14.وَ كَانَ عَلَى [أَنْ يَسْمَعَ] مَا يَسْمَعُ أَحْرَصَ مِنْهُ عَلَى أَنْ يَتَكَلَّمَ
15.وَ كَانَ إِذَا بَدَهَهُ أَمْرَانِ يَنْظُرُ [نَظَرَ] أَيُّهُمَا أَقْرَبُ إِلَى الْهَوَى [فَخَالَفَهُ] فَيُخَالِفُهُ
فَعَلَيْكُمْ بِهَذِهِ الْخَلَائِقِ فَالْزَمُوهَا وَ تَنَافَسُوا فِيهَا فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِيعُوهَا فَاعْلَمُوا أَنَّ أَخْذَ الْقَلِيلِ خَيْرٌ مِنْ تَرْكِ الْكَثِير.
سیر بحث: حکمت 289 – فراز آخرخطبه 184(روضه امیر مومنان(ع)؛ که نالان افسوس از دست دادن برادرانش را میخورد)