خادم اهل بیت 🌺:
اشعار شب دوم محرم – قاسم نعمتی
زمین کربلا اینجاست زینب
دیار پر بلا اینجاست زینب
تحمل می کنی؟ گویم برایت
فراق ما دو تا اینجاست زینب
صدایی آشنا آید به گوشم
که مادر قبل ما اینجاست زینب
چه سرهایی شکسته بین این دشت
مسیر انبیا اینجاست زینب
برای خواب پنجاه سال پیشت
دم تعبیر ها اینجاست زینب
همان جایی که گفته امّ أیمن
زمین نینوا، اینجاست زینب
بزن بوسه تمام سینه ام را
ضریح مصطفی اینجاست زینب
همان جایی که قرآنها بیفتد
به زیر دست و پا اینجاست زینب
ببین نرمی زیر حنجرم را
فرود نیزه ها اینجاست زینب
ببین این مهره های محکمم را
ذبیحاً بالقفا اینجاست زینب
تمام خاک این صحرا خریدم
همه سرّ خدا اینجاست زینب
به مسلخ پا گذاریّ و ببینی
غسیلاً بالدّماء اینجاست زینب
مبادا معجر از سر وا نمایی
عدوی بی حیا اینجاست زینب
حنا از خون به گیسویت بگیری
حجاب کبریا اینجاست زینب
#شب_دوم
🙏در نشر معارف فرهنگی اسلامی سهیم باشیم.
•┈•✾•🌿🌺کانال ماهنامه سفیر امین🌺🌿•✾•┈•
✏️https://eitaa.com/safiramin
منتظر پدر:
خادم اهل بیت 🌺:
اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی:
📋 این زمین داغ به دل میدهد آخر برویم
#روضه_ورودیه_کربلا
#سبک_روضه / *بخش اول صوت*
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
این زمین، داغ به دل میدهد آخر، برویم
در من آشوب شده، جان برادر برویم
خاک اینجا چقدَر بوی جدایی دارد
زینت دوش نبی! جان پیمبر! برویم
حنجر نازک شش ماهه شبیه است به گل
میشود سخت درآغوش تو پرپر، برویم
کینه دارند به اسمش، به خدا میآید
لشکری تشنه به خون علی اکبر، برویم
کمرت میشکند، داغ برادر سخت است
به اباالفضل نگاهی کن و دیگر برویم
نیزه میبارد از این قوم به ظاهر مومن
دستهاشان همه آلوده به خنجر، برویم
سایهی روی سرم، خیمه نزن، برگردیم
دل ندارم که نباشد به تنت سر، برویم
بر زمین میخوری و وای بمیرم نگذار...
قتلگاهت بشود قاتل خواهر، برویم
*شاعر: #مرضیه_عاطفی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@majmaozakerine
📋#روضه_ورودیه_کربلا
#متن_روضه / *بخش دوم صوت*
#گریز_به_روضه_حضرت_زینب (س)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
همچین که این کاروان رسید کربلا، اباعبدالله به عباسش فرمود: عباس جان اول خیمهی خواهرمو بنا کن. اول خواهرم با این زن و بچهها برن تو خیمه. فلذا اولین خیمهای که زدن خیمهی زینب بود. انقدر دل اباعبدالله نگران خواهرظه که فرمود اول خیمه زینب رو بزن...
همچین که بیبی میخواست از ناقه پیاده بشه، خود ابی عبدالله اومد، عباس اومد، علی اکبر اومد. ابی عبدالله به خواهرش فرمود: خواهر جان پیاده شو. دست خواهرو گرفت، این جوونا اومدن کوچه باز کردن
_چه خبره؟!
_عمهی سادات میخواد از ناقه پیاده بشه.
(چرا گریه میکنید اینا که بد نیست من میگم.)
میگم: ابی عبدالله اومد، عباس اومد، علی اکبر اومد، قاسم اومد، عبدالله اومد، عون اومد، جعفر اومد، همه اومدن، همهی بنی هاشم؛ همهی نامحرما رفتن عقب تر. سرشونو به یه کاری بند کردن.
چرا ؟! چون خواهر حسین میخواد از مرکب پیاده بشه...
همچین که پای زینب به خاک کربلا رسید نوشتن یه آهی کشید، صدازد: حسین جان چرا اینقد این خاک بوی جدایی میده؟! دلم بهم ریخته، نگرانم، مضطربم حسین جان...
ابی عبدالله جواب دادن:
خواهرم، همون سرزمینی که جدم، پدرم، مادرم، روضههاشو خوندن همین جاست...
نوشتن زینب رفت تو خیمهش، بعد از چند لحظه دیدن غش کرده...
این خواهرو به هوش آوردن
اما...
"شنیدن کی بُوَد مانند دیدن"
(فهمیدین کجا میخوام برم؟!)
اینجا بیبی غش کرد بیبی رو به هوش آوردن، اما کجا بودین عصر یازدهم؛ یه نگاه کرد سمت گودال: پاشو حسین جان خواهرتو کمک کن.
یه نگاه کرد سمت علقمه. صدازد: آی غیرت الله پاشو نگاه کن...
(مگه چی شده که زینب داره اینجوری صدا میزنه برادراشو؟!)
میگن اصحابو هم صدازد؛ یه نگاهی کرد به این بدن ها: آی اصحاب برادرم حسین! پاشید به زینب کمک کنید.
نوشتن این بدنها یه تکونی خورد،
کنایه از این که ما حاضریم زنده بشیم دوباره برات جون بدیم.
(چی میخوای بگی این همه داری مقدمه میچینی؟!)
نوشتن همه رو سوار بر ناقه کرد، یه نگاهی به دور و برش کرد دید دیگه کسی نمونده، همه سوار بر شترها شدن،
خودش میخواد سوار بشه، تنهایی که نمیتونه. شمر از دور دید این خواهر داره اینجوره بیتابی میکنه، شمشیرشو غلاف کرد اومد جلوتر؛ بی بی فریاد زد برو عقب...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شب_دوم
#روضه
🙏در نشر معارف فرهنگی اسلامی سهیم باشیم.
•┈•✾•🌿🌺کانال ماهنامه سفیر امین🌺🌿•✾•┈•
✏️https://eitaa.com/safiramin
@majmaozakerine
YEKNET.IR - zamine - shabe 2 muharram 1401 -karimi.mp3
11.18M
جبرئیل بال میزنه
دور و بر قافله آل الله
پا برهنه همهی خیر رسل
پشت سر ثارالله
#محمود_کریمی🎙
#زمینه🔊
#شب_دوم #محرم💔
https://eitaa.com/safiramin