فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تیکه_ای_ازکتاب_اسم_مصطفی
.. ـ(تو یک ماه از من کوچکتر بودی و این آزارم میداد، طوریکه همان جلسهٔ اول خواستگاری از پس چادری که جلوی دهنم گرفته بودم، به مامانم گفتم: «بگو که من یه ماه بزرگترم.» مادرت شنید و گفت: «اینکه چیز مهمی نیست!» راست میگفت، چیز مهمی نبود، چون تو روزبهروز از من بزرگتر شدی. آنقدر که دیگر در پوست خودت نگنجیدی. پوست ترکاندی و شدی یک پارچه ماه، ماه شب چهارده. حالا هم آمدهام اینجا در محضر خودت.
#شهیدمصطفیصدرزاده 🤍🌱
🆔 @safiran_isAr