eitaa logo
سفیران ایثار
1.5هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
2.8هزار ویدیو
27 فایل
«﷽» بـاور کنید ؛ هرکس‌ بہ جـایی‌ رسید ، از مـُبارزھ با نفس‌ رسید امدنت اینجا اتفاقی نیست ای‌کاش‌!شھادت‌قسمت‌ما‌میشد @mahdi1105 👈 خــادم الــشـهـیـد کپی از مطالب؟! کاملا آزاد🤍
مشاهده در ایتا
دانلود
.  کتاب‌پسرک‌فلافل‌فروش༆📕✦. شهیدمحمدهادی‌ذوالفقاری༆🌹✦. 🌸/🕊 خانه ای وسیع و قدیمی در نجف به هادی سپرده شده بود تا از آن نگهداری کند. او در یکی از اتاقهای کوچک و محقر آن سکونت داشت. بیشتر وقتش را در خانه به عبادت و مطالعه اختصاص داده بود. او از صاحب خانه اجازه گرفته بود تا زائران تهی دستی که پولی ندارند را به آن خانه بیاورد و در آنجا به آنها اسکان دهد. برای زائران غذا درست میکرد. در بیشتر کارها کمک حالشان بود. اگر زائری هم نبود، به تهی دستان اطراف خانه سکونت می داد و در هیچ حالی از کمک دادن دریغ نمی کرد. آن خانه حدود صد سال قدمت داشت و بسیار وسیع بود، شاید هر کسی جرئت نمی کرد در آن زندگی کند. بعد از شهادت هادی آن را به طلبه ی دیگری سپردند، اما آن طلبه نتوانست با ظلمت و وحشت آن خانه کنار بیاید!اربعین که نزدیک میشد هادی اتاقها را به زائران و مهمانان می داد و خودش یک گوشه می خوابید. گاهی پتوی خودش را هم به آنها می بخشید. او عادت کرده بود که بدون بالش و لوازم گرمایشی بخوابد. یک بار مریض شده بود خودش در سرما در راهروی خانه خوابید اما اتاق را که گرم بود در اختیار زائران راهپیمایی اربعین قرار داد. او در این مدت با پیرمرد نابینایی آشنا شده بود و کمک های زیادی به او کرده بود. حتی آن پیرمرد نابینا را برای زیارت به کربلا هم برده بود. هادی زمانی که مشغول کارهای عرفانی و ذکر و خلوت شده بود، کمتر با دیگران حرف می زد. این هم از توصیه های بزرگان است که انسان در ابتدای راه سکوت را بر هر کاری مقدم بدارد. هادی می دانست بسیاری از معاشرتها تأثیر منفی در رشد معنوی انسان دارد، لذا ارتباط خود را با بیشتر دوستان در حد یک سلام و علیک پایین آورده بود. این اواخر بسیار کتوم شده بود. یعنی خیلی از مسائل معنوی را پنهان می کرد. از طرفی تا آنجا که امکان داشت در راه خدا زحمت می کشید. هر زائری که به نجف می آمد به خانه ی خودش می برد و از آنها پذیرایی می کرد. هیچ وقت دوست نداشت که دیگران فکر کنند که آدم خوبی است. این سال آخر روزه داری و دیگر مراقبتهای معنوی را بیشتر کرده بود. تا اینکه ماجرای مبارزه با داعش پیش آمد هادی آنجا بود که از خلوت معنوی خود بیرون آمد. او به قول خودش مرد میدان جهاد بود شجاعتش را هم قبلاً اثبات کرد. حالا هم میدان مبارزه ایجاد شده بود. 🦋همراهمون باشید😉 🆔 @safiran_isAr