eitaa logo
سفیران فاطمیه
1.7هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
2.2هزار ویدیو
81 فایل
حجاب و عفاف گلچین اشعار نوحه و روضه احادیث روشنگری سواد رسانه ای نهج البلاغه قران اخبار مهم و روز تبلیغات پربازده سفیــــر 313 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/573243688C45fe529fd3
مشاهده در ایتا
دانلود
⚫️ (۱۳) «سعیدبن عبدالله حنفی معروف به شهیدنماز» 🥀سعید اهل کوفه بود. نام او در بعضی از منابع «سعد بن عبدالله» وارده شده است. او از افراد جان بر کف شهدای کربلا، حماسه‌ساز، شورانگیز و انقلابی بزرگی بوده است. مبارزات بسیار پرشوری در قیام کربلا از خود به یادگار گذاشته است. 🎋سعید بن عبدالله حنفی یکی از یاران حسین بن علی بود و در روز عاشورا و هنگام نماز ظهر به همراه زهیر بن قین از حسین بن علی حفاظت کردند تا نماز بخواند و پس از اتمام نماز بر اثر جراحات ناشی از تیر باران به شهادت رسید.😭 🍃سعید از شیعیان کوفه بود که برخی نامه‌های کوفیان و امام حسین را به یکدیگر می‌رساند. او همچنین نامه مسلم بن عقیل را به امام رساند و پس از آن با کاروان آن حضرت همراه شد 👈او از همان زمانی که خبر هلاکت معاویه به کوفه رسید مبارزات انقلابی خود را شروع کرد. و در کوفه از عباد و از شجاعان و از افراد سرشناس شیعه محسوب می شد. 🥀بعد از نماز مغرب شب عاشورا حضرت سیدالشهدا علیه السلام طی سخنانی از اصحاب تشکر کردند و بیعت را از آنان برداشته و فرمودند: «می توانید میدان کربلا را ترک کنید، چرا که اینان فقط با من کار دارند». 👈هر یک از اصحاب و اهل بیت جواب‌های شورانگیزی به امام علیه السلام دادند، از جمله سعید بن عبدالله عرض کرد: «نه به خدا قسم ای پسر پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم، ما هرگز وانمی گذاریم تو را، تا خدای تعالی بداند که ما از تو و پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم محافظت کردیم. و اگر بدانم که کشته می شوم سپس زنده شده و سوزانده می شوم و پس از آن متلاشی شده و در هوا پراکنده می شوم، تا هفتاد مرتبه، از تو جدا نمی شوم تا مرگ خود را در نزد تو ببینم. پس چگونه جنگ نکنم در حالی که این یک کشته شدن است، پس از آن به کرامتی که برای آن هرگز پایانی نیست می رسم». 🌿سعید در ظهر روز عاشورا از جمله افرادی بود که جان خود را سپر امام علیه السلام کرده تا آن حضرت با نیمی از اصحاب، نماز ظهر (خوف) اقامه کرده و نیم دیگر به دفع دشمن پرداخته تا نوبت نمازشان برسد. 👈سعید روز عاشورا در پیش روی آن حضرت ایستاده و خود را هدف تیرها نموده بود و هر کجا که آن حضرت حرکت می کرد در پیش روی آن حضرت بود تا این که روی زمین افتاد، و در این حال می گفت: «خدایا لعن کن این جماعت را، لعن عاد و ثمود، ای خدای من سلام مرا به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خود برسان و به او ابلاغ کن آن چه به من رسید از زحمت و جراحت و زخم چه این که من در این کار قصد کردم نصرت ذریه پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم تو را». 🍃او این سخنان را گفته و به شهادت رسید. در بدن سعید به غیر از زخم شمشیر و نیزه، سیزده چوبه تیر یافتند. 🎋وقتی که سعید در محافظت از امام علیه السلام زخمی شده و بر زمین افتاده و در حال شهادت بود، چشم‌هایش را باز کرد و به صورت امام علیه السلام تماشا کرده و به آن حضرت عرض کرد: «اوفیت یا ابن رسول الله؟؛ ای پسر رسول خدا، به عهدم وفا کردم؟». 👌امام علیه السلام فرمود: «نعم انت امامی فی الجنة؛ آری وفا کردی و تو پیشاپیش من در بهشت هستی✅
🌱 😔دست من گیر که این دست همان است که من، 🌤سالها از غم هجران تو بر سر زده ام ..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید : 👈ما نمی جنگیم که چیزی بدست بیاریم، می جنگیم که چیزی از دست ندیم قسم‌نامه شهید رئیسعلی دلواری برای مبارزه با بریتانیا تا آخرین قطره خون من بر زمین نریخته دست از جنگ و ستیز با آنان نکشم...👌 🌷١٢ شهریور ماه سالروز شهادت نماد ایستادگی ومقاومت و روز مبارزه با استعمار انگلیس گرامیباد هدیه محضر ارواح مطهر شهدا 🌷وامام شهدا🌷صلوات 🌷 🕊🌷 🌷🕊🌷 🕊🌷🕊🌷
[💙] وٙ لَأَبِْڪیَنَّ عَلَیڪَْ بڪُاءَ الْفَاقِدِین َ... و در بلند بلند 🥀 میکنم خـــون حضرت ... 🌿
📌 هیچ وقت به اولویتِ اولت نگو اولویت دوم! ▪️ گاهی ما در زندگی، در تعیینِ اولویت‌ها اشتباه می‌کنیم. در حالیکه اولویت‌ها، مسیر زندگی انسان را مشخص می‌کنند. بعضی چیزها (مثل یاریِ امام) را اگر از دست بدهی، دیگر با هیچ کارِ خیری نمی‌توانی آن را جبران کنی. بهانه طِرماح، بردنِ آذوقه و امکانات برای خانواده‌اش بود. قرار شد برود و زود بازگردد، اما پس از شهادتِ امام حسین رسید. ▫️ یا مثلاً بعضی از کسانی که می‌توانند برای تعجیل در ظهور کاری بکنند، می‌گویند اول کارهای خودم را انجام دهم، اول به زندگی خود و خانواده‌ام سر و سامان بدهم و... بعد برای ظهور تلاش می‌کنم. در صورتی‌ که اولویتِ کارهای ما، باید کار برایِ امام و تعجیل در ظهور باشد. بیش از هزار سال است که امام به غیبت رفته است. مگر ما کاری مهمتر از این که ظهورِ امام را نزدیک کنیم، داریم؟! ▪️ وقتی اولویتَت در زندگی، امام زمان باشد، می‌توانی با تغییرِ نیّت‌ها به همه‌ی کارهایت رنگِ امام زمان بدهی. مثلاً اگر معلمی، نیّت کن همه‌ی امورِ زندگی‌ات برای امام باشد، حتی خواب و غذایت. مثلاً چنین نیتی: من می‌خوابم یا غذا می‌خورم تا انرژی داشته باشم، که بتوانم در کلاس، برای بچه شیعه‌های امام زمان، بهتر کار کنم. 📎 ۱۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سفیران فاطمیه
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 #داستان_واقعی #دختر_شینا #قسمت_۱۰۷ *═✧❁﷽❁✧═* به خانه که رسیدیم، بچه ها خوابشان😴 برده
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 ۱۰۸ *═✧❁﷽❁✧═* ایستادم سر صف دوتایی، که خلوت تر بود. با این حال ده دقیقه⏰ ای منتظر شدم تا نوبتم شد. نان را گرفتم، دیدم👀 خانمی آخر صف ایستاده. به او گفتم: «خانم نوبت من را نگه دار تا من بروم و برگردم.» دوست نداشتم دِینی به گردنم باشد. یا اینکه فکر😇 کنند حالا که شوهرم نیست، به دیگران محتاجم. به همین خاطر بیشتر از توانم از خودم کار می کشیدم💪 سرما به چهل و دو سه درجه زیر صفر رسیده بود. نفت کافی برای گرم کردن خانه ها نبود❌ برای اینکه بچه ها سرما نخورند، توی خانه کاپشن و کلاه🧢 تنشان می کردم. یک روز صبح وقتی رفتم سراغ نفت، دیدم پیت تقریباً خالی شده. بچه ها خوابیده😴 بودند. پیت های بیست لیتری نفت را برداشتم و رفتم شعبه نفت که سر خیابان بود و با خانه ما فاصله زیادی داشت. مردم 👥👤جلوی مغازه صف کشیده بودند؛ پیت های نفت را با طناب به هم وصل کرده بودند؛ تا کسی نوبتش جا به جا نشود. پیت های نفتم را گذاشتم آخر صف و ایستادم🕴 هنوز برای مغازه نفت نیامده بود. نیم ساعتی که ایستادم، سرما از نوک انگشت های پایم👣 شروع کرد به بالا آمدن. طوری شد که دندان هایم به هم می خورد. دیدم این طور نمی شود😰برگشتم خانه و تا می توانستم جوراب 🧦و ژاکت پوشیدم و برگشتم. بچه ها را گذاشته بودم خانه و کسی پیششان نبود تا ظهر🌞 چهار پنج دفعه تا خانه رفتم و برگشتم. ══ ೋ💠🌀💠ೋ══ 👈 ادامه دارد... 🔜👉 🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷
💫🥀💫🥀 مبارکه ی نحل آیه ۱۴ 💐بسم الله الرحمن الرحیم💐 👈وَهُوَ الَّذِي سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْكُلُوا مِنْهُ لَحْمًا طَرِيًّا وَتَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْكَ مَوَاخِرَ فِيهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ . 👈و اوست آن كه دریا را مسخّر [‌شما‌] ساخت تا از آن گوشت تازه بخورید و از آن زیوری استخراج كنید كه آن را می‌پوشید، و كشتی‌ها را در دریا شكافنده‌ی آب می‌بینی‌، و برای این است كه از كرم خدا روزی بطلبید و به این امید كه شكرگزار باشید. 💫🥀💫🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا این دل شکسته ما را صبور کن یا لا أقل به خاطر زینب ظهور کن دیگر بتاب از افق مکه ماه من! این جاده های شب زده را غرق نور کن✨ اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚫️ (۱۴) «جعفربن علی علیه السلام » 🌴جعفر بن علی بن ابی طالب فرزندامیرالمؤمنین وام البنین میباشدکه از همان ابتدای حرکت امام حسین (ع) از مدینه، با ایشان همراه شد.  📝بنابر نقل مورخان، عصر روز عاشورا، حضرت عباس برادران خود (عبدالله، جعفر و عثمان) را ترغیب کرد تا قبل از او به میدان بروند و گفت: به پیش بروید تا من، اخلاص و خیرخواهی شما در راه خدا و رسولش را ببینم،  پس جعفر به میدان رفت در حالی که چنین رجز می‌خواند: 👌منم جعفر دارای افتخارها و شرف‌ها، فرزند علی نیکوکار و بخشنده. آن علی که وصی پیامبر و فردی بلند مرتبه و ولیّ است. افتخار به عمویم جعفر و دایی‌ام مرا بس است. من از حسین صاحب کرم و بزرگوار حمایت می‌کنم. 👈سرانجام خولی بن یزید اصبحی تیری به سوی او انداخت که به شقیقه یا چشم او اصابت کرد و به نقلی هانی بن ثبیت حضرمی او را به شهادت رساند.😭 🍀در زیارت الشهدا از جعفر بن علی تجلیل شده است: «السَّلَامُ عَلَی جَعْفَرِ بْنِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ الصَّابِرِ نَفْسُهُ مُحْتَسِباً وَ النَّائِی عَنِ الْأَوْطَانِ مُغْتَرِباً الْمُسْتَسْلِمِ لِلْقِتَالِ الْمُسْتَقْدِمِ لِلنِّزَالِ الْمَکثُورِ بِالرِّجَالِ»سلام بر جعفر بن امير المؤمنين، هم او كه در راه خشنودى خدا با جان شكيبايى نمود و در بلاد غربت خود را آماده‌ى جنگ نمود و براى نبرد پيش رفت مردان جنگى زيادى بر او حمله‌ور شدند و او رابه شهادت رساندند😭
❣ ای که روشن شود از نور تــ☀️ـو هر صبح جهان روشنای دل من حضرت خورشید سلام ..✋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
می‌دهند، اما فقط به اهلِ درد؛ باید مثل باشی تا خدا خریدارت شود؛ امروز روز پر کشیدنت به سوی معبود است. روز شهادتت مصادف شده با شهادت پیام آور حماسه کربلا سیدالساجدین (علیه السلام)؛ ای یار آخرالزمانی حسین(علیه السلام)، تو ندای هل من ناصر ینصرنی او را پاسخ گفتی؛ شهادت گوارای وجود پاکت ای مجاهد راه خدا السلام علی الحسین🏴وعلی علی بن الحسین🏴وعلی اولادالحسین🏴وعلی اصحاب الحسین هدیه محضر ارواح مطهر شهدا 🌷وامام شهدا🌷صلوات 🌷 🕊🌷 🌷🕊🌷 🕊🌷🕊🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ از آیت‌الله‌ بهجت«ره» پرسيدند: آيا‌ آدم‌ گناهکار هم‌ میتونه‌ امام‌ زمانش‌ رو ببينه؟! ایشون‌ فرمودند: "شمر" هم‌ "امام‌زمانش‌" را ديد! اما نشناخت....! +خدایا به من‌ معرفتی دِه‌ تا امام‌ خویش‌ را بشناسم‌ و بصیرتی دِه تا آنچه‌ را باطل‌ است‌ در لباس‌حق، تشخیص دهم ‌وآنچه‌ را دوست‌ بدارم‌ که امامم‌ دوست‌ دارد... :) 💚
🔆 سلسله مباحث 📌پس از رحلت پیامبر (ص)مهم ترین بحثی که در جامعه نوپای اسلامی مطرح شد خلافت و جانشینی رسول خدا بود . گروهی بر اساس آرای بعضی از صحابه پیامبر خلافت ابوبکر را پذیرفتند و گروه دیگر معتقد شدند که جانشین پیامبر بنابر تعیین آن حضرت امام علی (ع )است . بعد ها دسته اول به عامه (اهل سنت )و دسته دوم به خاصه (تشیع )معروف شدند . 📌با وجود قرآن و سنت پیامبر چه نیازی به امام و رهبر دینی است ؟؟؟ در دیدگاه شیعه امامت تداوم رسالت و پیامبری است یعنی اگر چه امام نبی نیست ولی کار های نبی را انجام می دهد ،جز این که به او وحی نمی شود . 📌امام صادق(ع)می فرمایند :به راستی خداوند هیچ گاه زمین را بدون عالم(امام )نگذاشته و اگر جز این بود حق از باطل شناخته نمی شد . 📌امام صادق(ع) می فرمایند :همانا زمین از امام خالی نیست تا اگر مومنان چیزی به دین اضافه کردند برگرداند و اگر چیزی از آن کم کردند تکمیل کند . ادامه دارد ..... (قسمت 2⃣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سفیران فاطمیه
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 #داستان_واقعی #دختر_شینا #قسمت_۱۰۸ *═✧❁﷽❁✧═* ایستادم سر صف دوتایی، که خلوت تر بود. ب
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 ۱۰۹ *═✧❁﷽❁✧═* بعدازظهر بود که نفت به شعبه آمد. یک ساعت⌚️ بعد نوبتم شد. آن وقت ها توی شعبه های نفت چرخی هایی بودند که پیت های نفت مردم را تا در خانه ها می آوردند. شانس من هیچ کدام از چرخی ها نبودند😢 یکی از پیت ها را توی شعبه گذاشتم و آن یکی را با هزار مکافات دودستی 👐بلند کردم و هنّ و هن کنان راه افتادم طرف خانه🏡 اولش هر ده بیست قدم یک بار پیت نفت را زمین می گذاشتم و نفس 😤تازه می کردم؛ اما آخرهای کار هر پنج قدم می ایستادم. انگشت هایم که بی حس شده بود را ماساژ می دادم و دستم را کاسه می کردم جلوی دهانم. ها می کردم تا گرم شوم. با چه مکافاتی 😖اولین پیت نفت را بردم و زیر پله های طبقه اول گذاشتم. وقتی می خواستم بروم و پیت دومی را بیاورم، عزا😫 گرفتم. پیت را که از شعبه بیرون آوردم، دیگر نه نفسی برایم مانده بود، نه رمقی😢 از سرما داشتم یخ می زدم؛ اما باید هر طور بود پیت نفت را به خانه می رساندم👌 از یک طرف حواسم🤔 پیش بچه ها بود و از طرف دیگر قدرت راه رفتن نداشتم. بالاخره با هر سختی بود، خودم را به خانه رساندم✅ مکافات بعدی بالا بردن پیت های نفت بود. دلم❤️ نمی خواست صاحب خانه متوجه شود ══ ೋ💠🌀💠ೋ══ 👈 ادامه دارد... 🔜👉 🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷