قسم به گریه کنان غروب هر جمعه
قسم به فرصت پاکی که لحظه زاریست
به یک نگاه تو، آقا شدیم، یا مهدی
بیا اگر تو نیایی، نصیب ما خاریست
❤️❤️
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّک_الفرج
سفیران فاطمیه
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۱۹۴ *═✧❁﷽❁✧═* در یک راهروی دراز، مقابل یک در🚪 بزرگ آ
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
#داستان_واقعی
#من_زنده_ام
#قسمت_۱۹۵
*═✧❁﷽❁✧═*
بدون اینکه آب دهانش را روی ما بریزد گفت: وحدة وحدة (یکی یکی)
باید یک گوشه میایستادیم تا او یکی یکی ما را تفتیش کند. هر تکه لباس 🧥را که بازرسی میکرد میگفت: الگطعه التالیه. (تکهی بعدی)
فاطمه یک گیرهی سر سیاه رنگی داشت که میخواست نگهش دارد و دست و پا شکسته باهاش بحث میکرد که آن گیره و کش سرش را به او پس بدهد اما او به شدت دست فاطمه را پس زد. پیش خودم فکر 🤔کردم اگر متوجه سنجاق شلوارم شود و آن را از من بگیرد با این شلوار چگونه راه برم❓ سنجاق را از شلوارم کندم و یواشکی آن را به مریم که قبل از من تفتیش شده بود، دادم👌
من آخرین نفر بودم. با وجود این همه دقت و وسواس تفتیشکننده فقط توانستم سنجاق شلوارم را نجات دهم و به زیرکی خودم احسنت گفتم👏 او رفت و ما ماندیم و صندوقچهی سحرآمیزی که صاحب ما شده بود. روی دیوارهای سرد و سنگی آن خطوطی📝 نقش بسته بود که یادگار ساکنان قبلی صندوقچه بود. چقدر خوب بود که حلیمه بهتر از ما عربی میدانست👌
از او پرسیدم: حلیمه چی نوشته؟
گفت: اسم و تاریخ و محل شهادت🌷 ساکنان قبلی این دخمههاست.
دوباره پرسیدم: یعنی ساکنان قبلی این صندوقچه را کشتهاند؟
او توضیح داد که نام دختری🧕 به نام بنت الهدی هم بر یکی از سنگها حک شده که در فلان خیابان در فلان تاریخ📆 اعدام میشود. چه صندوقچهی رازآلودی! ما خط به خط این نوشتهها📝 را میخواندیم و رمزگشایی میکردیم و خود را در صف اعدام میدیدیم.
دوباره صدای چرخش کلید🔑 در قفل آهنی و فریادهایی خشمگین و جمله هایی مبهم و گنگ از سمتی ناپیدا تا ته گوشم پیچید. چهار پتو به داخل انداختند. فاطمه گفت: این پتو یعنی اینکه میتوانید بنشینید.
- نه، یعنی اینکه اینجا ماندنی هستیم.
- نه، فقط برای امشب است چون فردا سیام مهر و پایان جنگ📛 است.
- ما ماندنی نیستیم.
از لابلای چند نردهی آهنی که در دیوار مقابل فرو رفته بود شعاعهایی از نور خورشید 🌞خود را به سختی به داخل صندوقچه میرساندند. این رشتههای نازک نور برایمان حکم ساعت⌚️ را داشتند. هر چهار پتو را روی هم انداختیم و به نماز📿 ایستادیم.
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
بسم الله الرحمن الرحیم
#سوره_مبارکه_نحل_آیه_۶۴
#حل_مشکلات_به_وسیله_قرآن
ای پیامبر صلی الله علیه واله; ما قرآن را بر تو نازل نکردیم مگر اینکه به وسیله آن روشنی کنی برای ایشان حق یا باطل بودن چیزی را که در آن اختلاف داشتند
زیرا این کتاب نورانی مایه هدایت و رحمت است برای گروهی که ایمان می آورند .
°•⛓🥜•°
#السلام_ایها_غریب
#مهدےجان_مولاےمن❤️
چه قطور شده
کتاب تاریخ نبودنت!...
هزار و چند فصل دارد؛
دلتنگی زمین!
و فصل آخر،هنوز هم ناتمام....
قصهی نیامدنت بسر نمیرسد؟
#اللھــم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج
سلام مولای ما
🏝و عشق را
باید تا پاے جان پرستارے ڪرد
بیقرارِ آمدنت میمانم
تا لحظهاے کہ
جان در بدن دارم...🏝
⚘اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ الْأَئِمَّةِ الْهَادِينَ، الْعُلَمَاءِ الصَّادِقِينَ...
بار خدايا! بر محمّد و اهل بیت او درود فرست، آن هدایتگران و عالمان راستین...⚘
📚مفاتیح الجنان،صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#محرم
#واکسن
آغاز میکنیم ختم نهج البلاغه رو
و هدیه می کنیم به ارباب بی کفن
سالارشهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام✋
باشد که خود آقا بر دل های ما نگاه کنه
و ان شاءالله روزی همه ی ما بشه زیارت کربلا در کنار بهترین افراد زندگیمون✔️
و همه عاقبت بخیر بشیم و شهادت نصیب همه ی ما بشه
با ذکر سه مرتبه یاحسین علیه السلام
ختم جدید رو شروع می کنیم
یاحسین علیه السلام
یاحسین علیه السلام
یاحسین علیه السلام
🌹سهم #روز اول: حکمت ۱ تا ۱۲ #نهج_البلاغه
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
📒 #حکمت1 : در فتنه ها، چونان شتر دوساله باش، نه پشتی دارد كه سواری دهد، و نه پستانی تا او را بدوشند.
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
📒 #حکمت2 : آنكه جان را با طمع ورزی بپوشاند خود را پست كرده، و آنكه راز سختی های خود را آشكار سازد خود را خوار كرده، و آن كه زبان را بر خود، حاكم كند، خود را بی ارزش كرده است.
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
📒 #حکمت3 : بخل ننگ، و ترس نقصان است. و تهيدستي مرد زيرك را در برهان كند مي سازد، و انسان تهيدست در شهر خويش نيز بيگانه است.
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
📒 #حکمت4 : ناتواني آفت و شكيبايي شجاعت، و زهد ثروت، و پرهيزكاري سپر نگهدارنده است. و چه همنشين خوبي است، راضي بودن و خرسندي.
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
📒 #حکمت5 : دانش، ميراثي گرانبها، و آداب، زيورهاي هميشه تازه، و انديشه، آيينه ای شفاف است.
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
📒 #حکمت6 : سينه خردمند صندوق راز اوست، و خوشرويي وسيله دوست يابي، و شكيبايي، گورستان پوشاننده عيبهاست.
و نيز فرمود: پرسش كردن وسيله پوشاندن عيب هاست، و انسان از خود راضي، دشمنان او فراوانند.
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
📒 #حکمت7 : صدقه دادن دارويي ثمربخش است، و كردار بندگان در دنيا، فردا در پيش روي آنان جلوه گر است.
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
📒 #حکمت8 : از ويژگيهاي انسان در شگفتي مانيد، كه با پاره اي (پي) مي نگرد، و با (گوشت) سخن می گويد، و با (استخوان) مي شنود، و از (شكافی) نفس می كشد!!
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
📒 #حکمت9 :چون دنيا به كسي روي آورد، نيكي هاي ديگران را به او عاريت دهد، و چون از او روي برگرداند خوبي هاي او را نيز بربايد.
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
📒 #حکمت10 : با مردم آن گونه معاشرت كنيد، كه اگر مرديد بر شما اشك ريزند، و اگر زنده مانديد، با اشتياق سوي شما آيند.
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
📒 #حکمت11 : اگر بر دشمنت دست يافتي، بخشيدن او را شكرانه پيروزي قرار ده.
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
📒 #حکمت12 : ناتوان ترين مردم كسي است كه در دوست يابي ناتوان است، و از او ناتوان تر آنكه دوستان خود را از دست بدهد.
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
🌷🌷🌷🌷🌷
سلام بر شهدا
که #حافظ بیتالمال بودند
نه شریک آن ؛
سلام بر شهدا
که #حامی ولایت بودند
نه رقیب آن ؛
سلام بر شهدا
که #خدارا حاضروناظر می دیدند
نه کدخدا را...👌
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#روزتون_شهدایی
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
بسم الله الرحمن الرحیم
#سوره_مبارکه_نحل_آیه_۷۷
غیب آسمانها و زمین, مخصوص خداست و او همه را می داند و( امر قیامت به قدری نزدیک و آسان است) درست همانند چشم بر هم زدن و یا از آن نزدیکتر هم نزدیکتر.
چرا که خداوند بر هر چیزی تواناست.
•°🌱
#السلام_ایها_غریب
#سلام_امام_زمانم ❣️
نگاه رحمتت بر ماست؛ میدانم که میآیی
ز اشک دوستان پیداست؛ میدانم که میآیی
گذشته چارده قرن و هنوز ای یوسف زهرا
تو تنها و علی تنهاست میدانم که میآیی
#اللهم_عجل_لولیک_فرج
🌹سهم #روز دوم: از حکمت ۱۳ تا ۲۵ #نهج_البلاغه
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
📒 #حکمت13: چون نشانه های نعمت پروردگار آشكار شد، با ناسپاسی نعمتها را از خود دور نسازيد.
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
📒 #حکمت14 : كسی را كه نزديكانش واگذارند، بيگانه او را پذيرا باشد.
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
📒 #حکمت15 : هر فريب خورده ای را نمی شود سرزنش كرد.
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
📒 #حکمت16 : كارها چنان در سیطرهٔ تقدير است كه چاره انديشی به مرگ می انجامد.
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
📒 #حکمت17 : (از امام پرسيدند كه رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: موها را رنگ كنيد و خود را شبيه يهود نسازيد يعني چه؟ )
فرمود: پيامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) اين سخن را در روزگاری فرمود كه پيروان اسلام اندك بودند، اما امروز كه اسلام گسترش يافته و نظام اسلامی استوارشده، هر كس آنچه را دوست دارد انجام دهد.
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
📒 #حکمت18 (در باره آنان كه از جنگ كناره گرفتند)
حق را خوار كرده، باطل را نيز ياری نكردند.
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
📒 #حکمت19 : آن كس كه در پی آرزوی خويش تازد، مرگ او را از پای درآورد.
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
📒 #حکمت20 : از لغزش جوانمردان درگذريد، زيرا جوانمردی نمی لغزد جز آنكه دست خدا او را بلندمرتبه می سازد.
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
📒 #حکمت21 : ترس با نااميدی و شرم با محروميت همراه است و فرصتها چون ابرها مي گذرند، پس فرصتهای نيك را غنيمت شماريد.
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
📒 #حکمت22 : ما را حقّی است اگر به ما داده شود، وگرنه بر پشت شتران سوار شويم و برای گرفتن آن برانيم هر چند راه رفتن ما در شب به طول انجامند.
(اين از سخنان لطيف و فصيح است، يعنی اگر حق ما را ندادند، خوار خواهيم شد و بايد بر ترك شتر چون بنده بنشينيم.)
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
📒 #حکمت23 : كسی كه كردارش او را به جایی نرساند، افتخارات خاندانش او را به جايی نخواهد رسانيد.
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
📒 #حکمت24 : كفاره گناهان بزرگ، به فرياد مردم رسيدن و آرام كردن مصيبت ديدگان است.
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
📒 #حکمت25 : ای فرزند آدم! زمانی كه می بينی خداوند انواع نعمتها را به تو می رساند، در حالیکه تو معصيت كاری، بترس.
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
🌷🌷🌷🌷🌷
پرواز کردن سخت نیست...
عاشق که باشی بالت میدهند؛
و یادت میدهند تا #پرواز کنی...
آن هم عاشقانه....👌
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#روزتون_شهدایی
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
📌 قاصدِ آمدنت
❓ کجاست قاصدی که مژدۀ آمدنت را بدهد؟ کجاست پیامرسانی که پیام صلح و آرامش را برساند؟
⏳ ما همچنان در میان قرنهایی که یخ زدهاند، آمدنت را انتظار میکشیم و سهم ما از غروب جمعه، تنها دلتنگیست که بر سینههایمان سنگینی میکند و چشمانِ همیشهمنتظر در فراق.
◽️ با اندیشۀ اینکه مصداق «مَنْ ماتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ، مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة» شویم، آوار میشود آمالمان و نابود میشود دنیایمان. اما وقتی به دنیایی فکر میکنیم که قرار است با حضورت زیبا شود و عدالتی که با آمدنت معنا شود، روزنۀ نور امید را در وجودمان حس میکنیم و عهدمان با تو تداعی و محکم میشود و درونمان زمزمۀ دلنشینِ «إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً وَ نَرَاهُ قَريباً...» سَر میگیرد كه ديگران ظهورش را دور میبينند، و ما نزديک میبينيم.
🙏 بیا و جانهای خستۀ ما را بِرهان از غبار غمها. أللّهُمَ عَجِّل لِوَليكَ الْفَرَج.
#محرم
#المپیک
#واکسن
سفیران فاطمیه
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۱۹۵ *═✧❁﷽❁✧═* بدون اینکه آب دهانش را روی ما بریزد گف
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
#داستان_واقعی
#من_زنده_ام
#قسمت_۱۹۶
*═✧❁﷽❁✧═*
خواهرها نماز📿 کامل خواندند اما من که قصد ده روزه نکرده بودم، نمازم را شکسته خواندم.
هر چند دقیقه یکبار دریچه باز میشد و یک نفر👤 میآمد و میگفت: اربعه بنات الخمینی
و دریچه در🚪 نهایت عصبانیت بسته میشد.
اما این بار به جای دریچه، در باز شد. نگهبان پرسید:
- چم نفر، شنو اسمهن؟ (چند نفرید و اسمتان چیست❓)
از روی ورقهای که در دستش بود خواند و گفت: فاطمه ابراهیم؟ حلیمه محمد؟ مریم طالب؟ معصومه طالب؟
اسم پدرم (طالب) را که شنیدم قوت 💪گرفتم. از آن به بعد مرا معصومه طالب صدا میزدند.
نام پدرم پسوند نامم شد😍 و این یعنی اینکه پدرم همیشه با من خواهد بود، کسی که تکیهگاه و نقطهی فوت💪 زندگیام بود، کسی که در خیال من به جنگ دیو و جادو میرفت، کسی که میتوانست از آب تندروی کودکیام👧 بپرد، کسی که میتوانست مسئلههای سخت زندگی و خانواده را حل کند، کسی که در نبودش، عکس قاب گرفتهاش به میهمانخانهمان جذبه و به برادرانم اقتدار میداد. از آن به بعد اسمش همراه من بود👌
شب دو کاسهی سبز پلاستیکی و چهار لیوان قرمز پلاستیکی را به دستمان دادند. در کاسهها🥣 مقداری آب رب گوجه ریخته بودند. چهار تا نان ساندویچی🍔 هم به ما داده بودند لای آنها هر نوع آشغال و زبالهای را میتوانستی پیدا کنی. تقریباً یک هفته از آمدنم به عراق میگذشت اما هنوز به غذا میل نداشتم☹️
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
بسم الله الرحمن الرحیم
#سوره_مبارکه_نحل_آیه_۷۷
غیب آسمانها و زمین, مخصوص خداست و او همه را می داند و( امر قیامت به قدری نزدیک و آسان است) درست همانند چشم بر هم زدن و یا از آن نزدیکتر هم نزدیکتر.
چرا که خداوند بر هر چیزی تواناست.