🕊👱🕊👱🕊👱🕊
#داستان_واقعی
#پسرک_فلافل_فروش
#قسمت_۳۹
*═✧❁﷽❁✧═*
هادی بعد از سفر کربلا، واقعاً کربلایی شد. خودش را در حرم جا گذاشته بود و هیچگاه به دنیای مادی ما برنگشت🚫 آنقدر ذکر و فکرش در کربلا بود که آقا دعوتش💌 کرد.
پنج ماه 🌙پس از بازگشت از کربلا، توسط یکی از دوستان، مقدمات سفر و اقامت در حوزه علمیه نجف را فراهم کرد.
بهمن ماه🗓 1390 راهی شد. دیگر نتوانست اینجا بماند. برای تحصیل🎓 راهی نجف شد. یکی از دوستان که برادر شهید 🌷و ساکن نجف بود، شرایط حضور ایشان در نجف را فراهم کرد و هادی راهی نجف شد🚶
#احتیاط
سال اول طلبگی هادی بود. یک روز به او گفتم: می دانی شهریه💶 ای که یک طلبه می گیرد، از سهم امام زمان(عج) است.
باتعجب 😳نگاهم کرد و گفت: خُب شنیدم، منظورت چیه⁉️
گفتم: بزرگان دین می گویند اگر طلبه ای درس 📚نخواند، گرفتن پول امام زمان(عج) برای او اشکال پیدا می کند.
کمی فکر 🤔کرد. بعد از آن دیگر از حوزه علمیه شهریه نگرفت❌با موتور🏍 کار می کرد و هزینه های خودش را تأمین می کرد، اما دیگر به سراغ سهم امام زمان(عج) نرفت❌
هادی طلبه ای سخت کوش 💪بود. در کنار طلبگی فعالیت های مختلف انجام می داد. اما از مهمترین ویژگی های او دقت در حلال و حرام بود👌 او بسیار احتیاط می کرد. چرا که بزرگان، راه رسیدن به کمال را دقت در حرام و حلال می دانند💯
او به نوعی راه نفوذ شیطان را بسته بود🚫همیشه دقت می کرد که کارهایش مشکل شرعی نداشته باشد✅
┅─═ঊঈ🌱🌷🌱ঊঈ═─┅
👈 ادامه دارد... 🔜👉
کانال سفیـــران زینبیــــون
@safiranzenabiyoon
🕊👱🕊👱🕊👱🕊