eitaa logo
سفیران فاطمیه
1.7هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
2.2هزار ویدیو
81 فایل
حجاب و عفاف گلچین اشعار نوحه و روضه احادیث روشنگری سواد رسانه ای نهج البلاغه قران اخبار مهم و روز تبلیغات پربازده سفیــــر 313 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/573243688C45fe529fd3
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 ادامه داستان... 🔶 ♻️ خود امپراطور💂 و برادرزاده اش نیز به زمین افتادند . ترس و لرز حاضران را فراگرفت، یکی از کشیشان بزرگ به حضور امپراطور آمد و عرض کرد: «این حادثه عجیب، نشانه و علامت پایان یافتن مراسم است». امپراطور اعلام ختم مجلس کرد و همه رفتند. ⚜ مدتی گذشت و امپراطور تصمیم گرفت ملیکا را دوباره برگزار کند. دستور داد مجلس را در کاخ🏯 ، مثل مجلس سابق آراستند، همین که مراسم عقد شروع شد و کشیشان خواستند عقد را بخوانند، بار دیگر حادثه رخ داد و همه حاضران پریشان شدند 😰 و رنگها پرید و مجلس به هم ریخت و تختها واژگون شد، امپراطور و برادرزاده، از تخت بر زمین افتادند و همه وحشت زده از کاخ بیرون آمدند 😨و به خانه ‌های خود رفتند.🏃🏻‍♂🏃🏻‍♂ ♻️ امپراطور، بسیار ناراحت شد، در اندوه و فکر فرو رفت و لحظه ای این دو حادثه عجیب را فراموش نمی‌کرد. گرچه «ملیکا»🦋 با آن طینت پاکی که داشت، خواستار چنین ازدواجی نبود، و آرزوی رفتن به خانه ای که پراز باشد می‌کرد، اما دو حادثه ای که رخ داد، او را نیز غرق در تفکر کرد.🤔 با خود می‌گفت: «سرنوشت 📜 من چه خواهد شد، سرانجام کجا خواهم رفت؟ خدایا به من کمک کن و مرا نجات بده...» ⚜او همچنان فکر می‌کرد و اندوهگین بود 😞 تا اینکه در شب، خوابش برد ، در عالم خواب دید، جدش شمعون همراه و یاران مخصوص حضرت مسیح وارد کاخ شدند، ناگهان منبری بسیار با شکوه به جای تخت امپراطور گذاشته شد، سپس دید دوازده نفر ✨💫 که مردانی بسیار خوش سیما و نورانی و زیبا بودند وارد کاخ شدند، در عالم خواب به ملیکا 🦋گفته شد: ⚜ اینها که وارد شدند، پیامبر اسلام(ص) و امام علی و امام حسن و امام حسین، امام سجاد، امام باقر، امام صادق، امام کاظم، امام رضا، امام جواد، امام هادی و امام حسن عسکری علیهم السلام هستند...💫💫 ادامه دارد...