🍃 فرار به سوی "خداوندمتعال" 🍃
🌼خیلی تلاش کرد تا برخی رفیقان فاسد خود را هدایت کند یک بار با آنها تا نزدیک محل فساد رفت در راه بسیار آنان را نصیحت کرد اما وقتی دید اثری ندارد و آنان میخواهند ابراهیم را به زور به آن مکان فساد ببرند ابراهیم پا به فرار گذاشت.
" فَفِرُّوٓا إِلَى اللَّهِ ۖ إِنِّي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ مُبِينٌ "
" پس(از گناهان) به سوی "خدا" بگریزید، كه من از سوی او برای شما انذارکننده ای آشکارم. "
🍃 ذاریات - 50 🍃
#کتاب_خدای_خوب_ابراهیم
🍃چقدر اسم زیبای تو، برازندۀ توست..
ابراهیم بودی و نفست را در آتش سوزاندی
و برای دل درمانده از گناه من
هدایت کننده شدی...
به راستی که پیامبر دل من تویی...
ابراهیم...❤️
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#روزتون_شهدایی
هدیه محضرارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
سفیران فاطمیه
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 #داستان_واقعی #دختر_شینا #قسمت_۴۰ *═✧❁﷽❁✧═* پدرشوهرم بلند شد و با هر دو دست روی سرش ز
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷
#داستان_واقعی
#دختر_شینا
#قسمت_۴۱
*═✧❁﷽❁✧═*
به فکرم 😇رسید بهتر است سماور به این بزرگی را دیگر خاموش کنیم؛ اما فرصت این کار نبود. واجب تر بچه بود که داشت هلاک می شد.😢
لیوان آب را به کبری دادم. او سعی کرد با قاشق آب را توی دهان نوزاد بریزد. اما نوزاد نمی توانست❌ آن را بخورد. دهانش را باز می کرد تا سینه مادر را بگیرد و مک بزند، اما قاشق 🥄فلزی به لب هایش می خورد و او را آزار می داد😥
به همین خاطر با حرص بیشتری گریه 😭می کرد. حال من و کبری بهتر از نوزاد نبود. به همین خاطر وقتی دیدیم نمی توانیم کاری برای نوزاد انجام بدهیم، هر دو با هم زدیم زیر گریه😭
مادرشوهرم همان شب🌚، در
بیمارستان🏩 رزن توانست آن یکی فرزندش را به دنیا🌏 بیاورد. قل دوم دختر بود😍
فردا صبح او را به خانه آوردند. هنوز توی رختخوابش درست و حسابی نخوابیده بود که نوزاد پسر را گذاشتیم توی بغلش تا شیر بخورد، بچه با اشتها و حرص و ولع شیر می خورد 😋و قورت قورت می کرد. ما از روی خوشحالی 😍اشک می ریختیم.
با تولد دوقلوها زندگی همه ما رنگ و روی تازه ای گرفت. من از این وضعیت خیلی خوشحال😌 بودم.
صمد مشغول گذراندن سربازی👨🏭 اش بود و یک هفته در میان به خانه می آمد🚶♂
به همین خاطر بیشتر وقت ها احساس تنهایی و دلتنگی 💔می کردم.
با آمدن دوقلوها، رفت و آمدها به خانه ما بیشتر شد و کارهایم آن قدر زیاد شد که دیگر وقت فکر کردن به صمد را نداشتم❌
از مهمان ها پذیرایی می کردم، مشغول رُفت و روب بودم، ظرف🍽 می شستم، حیاط جارو می کردم، و یا در حال آشپزی🍲 بودم.
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷
🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#سوره مبارکه ی مائده آیه ۱۰۵
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸
👈یاایهاالذینَ ءَامَنوا علیکم اَنفُسَکُم لا یَضُرُکم مَّن ضَلَّ اذا اهتَدَیتُم الی اللهِ مَرجعُکم جمیعاً فَیُنَبِئُکم بما کنتم تعلمونَ.
👈خداوند در پاسخ کسانی که گفتند: پس اگر پدرانمان نمی دانستند و گمراه شده بودند تکلیف آنها چه می شود می فرماید:
ای کسانی که ایمان آورده اید شما مسئول خویش هستید اگر شما هدایت یافتید گمراهی دیگران لطمه ای به شما نخواهد زد
بازگشت همه ی شما به سوی خدا است وبه حساب هریک ازشما جداگانه رسیدگی می کند و شما را از آنچه انجام می دادید آگاه می سازد.
👌هر کس مسئول کار خویش است.
🍃🌺🍃🌺🍃🌺
گوینـد بوی پیرهنت می رسد ولی
ما مانده ایم و وعده خوبان ،
نیامدی ......
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج
#واجعلنا_من_انصاره_و_اعوانه
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──