بسم الله الرحمن الرحیم
#سوره_مبارکه__ملک_آیه_۱۲
#پاداش_پرهیزکاران
اما مسلماً کسانی که در خلوت و پنهان از پروردگارشان می ترسند (گناه نمی کنند)
برای ایشان بخشش و آمرزش و پاداش بزرگی است.
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
دیدن روی شما کاش میسر میشد
شام هجران شماکاش که آخر میشد
بین ما "فاصله ها" فاصله انداختهاند
کاش این فاصله با آمدنت سر میشد
🌼 الّلهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج
#سلام
#روزتونمهدوی
✨🍃🌸🍃
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
#شهید_مهدی_باکری
🌷🌷🌷🌷🌷
ڪاش آنهایے ڪ بودند و دیدند..
ڪاش آنهایی ڪ نبودند..
ولی شنیدند...
به آن هایی ڪ ندیدند
و نشنیدند بگویند...
《قهرمانان یڪ به یڪ به گل افتادند تا به گل نیفتیم.....》👌
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
شبتون_شهدایی
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
🌹سهم #روز صد_وشصت_وهشتم: خطبه ۸۳ #نهج_البلاغه ، بند ۸ تا ۱۳
❈════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════❈
📜 #خطبه ۸۳ : خطبه غرّا
8⃣ عبرت از مرگ
♦️او را در سرزمين مردگان می گذارند و در تنگنای قبر تنها خواهد ماند. حشرات درون زمين پوستش را می شکافند و خشت و خاک گور، بدن او را می پوساند. تندبادهای سخت آثار او را نابود می کند و گذشت شب و روز نشانه های او را از ميان بر می دارد. بدن ها پس از آن همه طراوت متلاشی می گردند و استخوان ها بعد از آن همه سختی و مقاومت پوسيده می شوند. و ارواح در گرو سنگينی بار گناهانند و در آنجاست که به اسرار پنهان يقين می کنند؛ امّا نه بر اعمال درستشان چيزی اضافه می شود و نه از اعمال زشت می توانند توبه کنند. آيا شما فرزندان و پدران و خويشاوندان همان مردم نيستيد که بر جای پای آنها قدم گذاشته ايد و از راهی که رفتند می رويد؟ و روش آنها را دنبال می کنيد؟ امّا افسوس که دل ها سخت شده، پند نمی پذيرد و از رشد و کمال بازمانده و راهی که نبايد برود می رود. گويا آنها هدف پندها و اندرزها نيستند و نجات و رستگاری را در به دست آوردن دنيا می دانند. بدانيد که بايد از صراط عبور کنيد، گذرگاهی که عبور کردن از آن خطرناک است، با لغزش های پرت کننده و پرتگاه های وحشت زا و ترس های پياپی.
9⃣ معرّفی الگوی پرهيزگاری
♦️از خدا چون خردمندی بترسيد که دل را به تفکر مشغول داشته و ترس از خدا بدنش را فرا گرفته و شب زنده داری خواب از چشم او ربوده و به اميد ثواب، گرمیِ روز را با تشنگی گذرانده، با پارسايی شهوات را کشته و نام خدا زبانش را همواره به حرکت در آورده. ترس از خدا را برای ايمن ماندن در قيامت پيش فرستاده، از تمام راه ها جز راه حق چشم پوشيده و بهترين راهی که انسان را به حق می رساند می پيمايد. چيزی او را مغرور نساخته و مشکلات و شبهات او را نابينا نمی سازد. مژده بهشت و زندگی کردن در آسايش و نعمتِ سرای جاويدان و ايمن ترين روزها او را خشنود ساخته است. با بهترين روش از گذرگاه دنيا عبور کرده، توشه آخرت را پيش فرستاده و از ترس قيامت در انجام اعمال صالح پيش قدم شده است، ايام زندگی را با شتاب در اطاعت پروردگار گذرانده و در فراهم آوردن خشنودی خدا با رغبت تلاش کرده، از زشتی ها فرار کرده، امروز رعايت زندگی فردا کرده و هم اکنون آينده خود را ديده است. پس بهشت برای پاداش نيکوکاران سزاوار و جهنّم برای کيفر بدکاران مناسب است و خدا برای انتقام گرفتن از ستمگران کفايت می کند و قرآن برای حجّت آوردن و دشمنی کردن کافی است.
❈════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════❈
❈════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════❈
📜 #خطبه ۸۳ : خطبه غرّا
0⃣1⃣ هشدار از دشمنی شيطان
♦️سفارش می کنم شما را به پروا داشتن از خدا، خدايی که با ترساندن های مکرّر، راه عذر را بر شما بست و با دليل و برهان روشن، حجت را تمام کرد و شما را پرهيز داد از دشمنی شيطانی که پنهان در سينه ها راه می يابد و آهسته در گوش ها راز می گويد، گمراه و پست است، وعده های دروغين داده، در آرزوی آنها به انتظار می گذارد، زشتی های گناهان را زينت می دهد، گناهان بزرگ را کوچک می شمارد و آرام آرام دوستان خود را فريب داده، راه رستگاری را بر روی کسانی که در بند شده اند، می بندد و در روز قيامت آنچه را که زينت داده انکار می کند و آنچه را که آسان کرده بزرگ می شمارد و از آنچه که پيروان خود را ايمن داشته بود سخت می ترساند.
1⃣1⃣ شگفتيهای آفرينش انسان
♦️مگر انسان همان نطفه و خون نيم بند نيست که خدا او را در تاريکی های رَحِم و غلاف های تو در تو پديد آورد؟ تا به صورت جنين در آمد، سپس کودکی شيرخوار شد، بزرگتر و بزرگتر شده تا نوجوانی رسيده گرديد. سپس او را دلی فراگير و زبانی گويا و چشمی بينا عطا فرمود تا عبرت ها را درک کند و از بدی ها بپرهيزد و آنگاه که جوانی در حدّ کمال رسيد و بر پای خويش استوار ماند، گردن کشی آغاز کرد و روی از خدا گرداند و در بيراهه گام نهاد، در هواپرستی غرق شد و برای به دست آوردن لذّت های دنيا تلاش فراوان کرد و سرمستِ شادمانی دنيا شد. هرگز نمی پندارد مصيبتی پيش آيد و بر اساس تقوا فروتنی ندارد، ناگهان سرمست و مغرور در اين آزمايش چند روزه، مرگ او را می ربايد، او را که در دلِ بدبختی ها، اندکی زندگی کرده و آنچه را که از دست داده عوضی به دست نياورده است و آنچه از واجبات را که ترک کرد، قضايش را بجا نياورد که درد مرگ او را فرا گرفت. روزها در حيرت و سرگردانی و شب ها با بيداری و نگرانی می گذراند.
❈════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════❈
❈════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════❈
📜 #خطبه ۸۳ : خطبه غرّا
2⃣1⃣ عبرت از مرگ
♦️هر روز به سختی درد می کشد و هر شب رنج و بيماری به سراغش می رود. در ميان برادری غمخوار و پدری مهربان و ناله کننده ای بی طاقت و بر سينه کوبنده ای گريان افتاده است. امّا او در حالت بيهوشی و سَکرات مرگ و غم و اندوه بسيار و ناله دردناک و درد جان کندن، با انتظاری رنج آور دست به گريبان است. پس از مرگ او را مأيوس وار در کفن پيچانده، در حالی که تسليم و آرام است، بر می دارند و بر تابوت می گذارند. خسته و لاغر به سفر آخرت می رود، که فرزندان و برادران او را به دوش کشيده تا سر منزل غربت، آنجا که ديگر او را نمی بينند و آنجا که جايگاه وحشت است پيش می برند. امّا هنگامی که تشييع کنندگان بروند و مصيبت زدگان باز گردند، در گودال قبر نشانده برای پرسش حيرت آور و امتحان لغزش زا زمزمه غم آلود دارد. و بزرگ ترين بلای آنجا فرود آمدن در آتش سوزان دوزخ و برافروختگی شعله ها و نعره های آتش است، که نه يک لحظه آرام گيرد تا استراحت کند و نه آرامشی وجود دارد که از درد او بکاهد و نه قدرتی که مانع کيفر او شود، نه مرگی که او را از اين همه ناراحتی برهاند و نه خوابی که اندوهش را برطرف سازد، در ميان انواع مرگ ها و ساعت ها مجازات گوناگون گرفتار است. به خدا پناه می بريم.
3⃣1⃣ پند آموزی از گذشتگان
♦️ای بندگان خدا! کجا هستند آنان که ساليان طولانی در نعمت های خدا عمر گذراندند؟ تعليمشان دادند و دريافتند، مهلتشان دادند و بيهوده روزگار گذراندند؟ از آفات و بلاها دورشان داشتند، امّا فراموش کردند زمان طولانی آنها را مهلت دادند، نعمتهای فراوان بخشيدند، از عذاب دردناک پرهيزشان دادند و وعده هايی بزرگ از بهشت جاويدان به آنها دادند. ای مردم! از گناهانی که شما را به هلاکت افکند، از عيب هايی که خشم خدا را در پی دارد بپرهيزيد. دارندگان چشم های بينا و گوش های شنوا و سلامت و کالای دنيا آيا گريزگاهی هست؟ يا رهايی و جای امنی، پناهگاهی و جای فراری هست؟ آيا بازگشتی برای جبران وجود دارد؟ نه چنين است؟ پس کی باز می گرديد؟ به کدام سو می رويد؟ و به چه چيز مغرور می شويد؟ همانا بهره هر کدام شما از زمين به اندازه طول و عرض قامت شماست، آنگونه که خاک آلود بر آن خفته باشد. ای بندگان خدا! هم اکنون به اعمال نيکو پردازيد، تا ريسمان های مرگ بر گلوی شما سخت نشده و روح شما برای کسب کمالات آزاد است، و بدن ها راحت و در حالتی قرار داريد که می توانيد مشکلات يکديگر را حل کنيد. هنوز مهلت داريد و جای تصميم و توبه و بازگشت از گناه باقی مانده است. عمل کنيد پيش از آنکه در شدّت تنگنای وحشت و ترس و نابودی قرار گيريد، پيش از آن که مرگ در انتظار مانده، فرا رسد و دستِ قدرتمندِ خدایِ توانا شما را برگيرد. (وقتی که امام(علیه السلام) اين خطبه را ايراد فرمود، بدن ها بلرزه درآمد، اشک ها سرازير و دل ها ترسان شد که جمعی آن را غرّاء ناميدند.)
❈════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════❈
سفیران فاطمیه
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۴۵۶ *═✧❁﷽❁✧═* او هم مثل همه برادرهای مترجم قبلی ، ل
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
#داستان_واقعی
#من_زنده_ام
#قسمت_۴۵۷
*═✧❁﷽❁✧═*
نامه های 💌بی نام و نشان را یواشکی می خواندم و پنهان می کردم . چون بعضی از جملاتش طعم زندگی و لحن عاشقانه😍 داشت ، حیا می کردم با کسی درباره آن نامه ها حرف بزنم . در پس ذهنم عذاب وجدان داشتم چون ما چهار نفر راز نگفته ای در دل❤️ نداشتیم و حتی خیال ها و آرزو های مان را در منظر یکدیگر بیان و عیان کرده بودیم .
بالاخره طاقت نیاوردم و این موضوع را آرام و با پچ پچ با حلیمه در میان گذاشتم . او گفت :
- چون این نامه ها مرتب و سر وقت می رسد ، من مطمئنم کسی به طریقی از داخل اردوگاه به صلیب سرخ می دهد یا در ساکشان 💼می گذارد و به دست تو می رسد .
به حلیمه گفتم :
- من اینطور فکر نمی کنم چون این بیچاره ها هر روز تا یک نفس مانده به مرگ کتک می خورند و با معجزه خدا و دعای🤲 مادرانشان زنده هستند . اما نویسنده این نامه ها به زندگی فکر می کند . در ضمن کسی اینجا ما را به اسم نمی شناسد ولی او مرا به اسم خطاب می کند😳
حالا که حلیمه رازم را می دانست اندکی از عذاب وجدانم کم شده بود . پس من چیزی را پنهان نکرده بودم ❌ همه چیز را به گذر زمان سپردم .
در این سه سال و اندی برادرانم چقدر بالغ و بزرگ شده بودند . بعضی شان تازه ازدواج کرده و بعضی حتی بچه دار 👼شده بودند . در نامه هایشان برایم عکس زن و فرزندشان را می فرستادند و من پی در پی عمه می شدم . رحیم از دختر 👧کوچکش مائده عکس هایی برایم می فرستاد که در آن عکس مرا در آغوش داشت . سلمان هم پدر شده بود و پسر کوچکش را حمزه نامیده بود .
رحمان هم صاحب پسری به نام نیما شده بود . چند بار در نامه هایم از آنها خواسته بودم عکس بی بی👵 را بفرستند اما آنها بی اعتنا از کنار این خواسته ام عبور می کردند .
من و احمد پشت سر هم بودیم و فاصله سنی ما کمتر از دو سال بود . به نقل از مادرم هر دو در یک فصل به دنیا 🌍آمده بودیم اما من در ماه خرما خوران و احمد در ماه خرما پزان . گاهی من با او فوتبال⚽️ و ماشین بازی می کردم و گاهی او با من خاله بازی می کرد اما همیشه قول می دادیم که حتی توی بازی هم جرزنی نکنیم و دروغی درکار نباشد .
زمانی که من به اسارت در آمدم ، هنوز ریش و سبیل روی صورت احمد و علی جوانه نزده بود اما حالا در عکسهایی که میفرستادند میدیدم 👀که ریش و سبیل به آن دو چهرهای مردانه داده است . با خودم میگفتم چقدر بزرگ شدهاند 😱باورکردنی نبود . آنها همان احمد و علی هم بازی کوچههای کودکیام بودند که به جای هم مشقهایمان را مینوشتیم📝 و بلوزهای منتیگلی مان را شریکی میپوشیدیم .
احمد تنها کسی بود که میتوانستم از او واقعیت ماجرای دست خط درهم ریخته آقا را بپرسم . دست خطی که هیچ شباهتی به خط زیبای پدر نداشت ❌اما او دراین باره هیچ توضیحی به من نمیداد . نامهای که از احمد داشتم برای چند ساعتی مرا از قفس پراند و به سوراخ سمبههای پستوهای خانه کودکیام برد :
- هم کلاسی و هم بازی کودکیهایم👧 - سلام – معصومه ، انگار همین دیروز بود که با هم ، قایم باشک بازی میکردیم . تو چشم میگذاشتی و من قایم میشدم . تو همیشه جاهای سخت قایم میشدی اما آخرش پیدات میکردم ...
اصلا باورم نمیشه در یک چشم برهم زدن کجا قایم شدی❓ چطور از جلو چشم ما ناپیدا و دور شدی و به هوا رفتی؟ دِدِ جون توروخدا پیش مرگت بشم کجا رفتی قایم شدی؟ توی زمین دشمن که جای قایم شدن نیست😒
کاش میتونستم جامو باهات عوض کنم . من میام و تو برگرد . تو همیشه برنده بازی بودی باز هم تو برندهای . بیا بیرون . اما الوعده وفا! قرار شد هیچ وقت به هم دروغ🤥 نگوییم . اینجا همه نگران تو هستند و همه حال تو را میپرسند .
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
بسم الله الرحمن الرحیم
#سوره__کوثر_آیه_۳
#عاقبت_ننگین_دشمن_کینه_توز_پیامبر_اسلام
پس از آن خداوند مشرکین را که به آن حضرت ( ای دنباله بریده) می گفتند, نکوهش نموده
می فرماید: ای محمد صلی الله علیه وآله)
البته دشمن تو همان ابتر و دنباله بریده است.
#سلام_امام_زمانم 💚
به سرم رحمت بی واسعه یعنی #مهدی
بهترین حادثه و واقعه یعنی مهدی
اخم چشمش علی و خنده #زهرا به لبش
جمع این جاذبه و دافعه یعنی #مهدی
🌤اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#یـــازیـــنــب_کـــبری
❣یـــازهــرا سـلام الله عـلـیها❣
#امام_زمان
#روز_مادر
#غیرت_دینی
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📝 در هيچ پرده نيست، نباشد نوای تو
عالم پر است از تو و خالیست جای تو...
🔅 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
#شهید_عبدالحمید_حسینی
🌷🌷🌷🌷🌷
مناجاتی از
#شهید_والامقام
سلام بر #مهدی ، منجی انسانها
ای آقایم ، ای سرورم ، ای رهبرم و ای امیدم
آقا جان خود بهتر میدانی که جز تو امیدی ندارم و جز به تو دل نبسته ام .
آقاجان ، آن شب در حمله تو را دیدم .
آقا من عاشقم .
آقا من گم کرده دارم .
آقایم ، مولایم ، تو را به جان خودت ، تو را به ناله های زینب ، بار دگر بگذار تا تو را ببینم .
دعایم این ست که خدایا تا مهدی را ندیده ام مرا از دنیا مبر .
آقایم ، مولایم ، خدا شاهد است در آزاد سازی آبادان ما نبودیم که جنگیدیم ، تو بودی آقا.
آقا با چه رویی تو را صدا کنم و با کدامین آبرو تو را بخوانم 👌
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#روزتون_شهدایی
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
♨️محرومیتی که خود اختیار کردهایم!
🔸آیت الله بهجت (ره) میفرمودند:
«عدم ارتباط با ولی عصر عجلاللهتعالیفرجه، محرومیتی است که خودمان اختیار کردهایم، و امری نیست که اجباراً گرفتار آن شده باشیم.»؛
🔸 برخی از ما آگاهانه یا ناآگاهانه اینگونه انتخاب کردهایم که در زندگی دستمان در دست بزرگترمان نباشد و بین ما و امام زمانمان جدایی افتد.
🔸اگر ارتباط با حضرت را اختیار کنیم، او در قلب و دلمان جلوهگری میکند، وصالش برایمان میسر میگردد و وجودمان جزیرهی خضراء و جلوهگاه او میشود.همانگونه که محرومیت از ارتباط با امام عجلاللهتعالیفرجه با اختیار خود ما ایجاد شده است، با اختیار ما هم قابل رفع است.
🔸رابطه دائم با امام عصر عجلاللهتعالیفرجه امری است که باید برای تحققاش به طور خاص دعا کنیم و وجودمان را نیز از آلودگیهای اعتقادی و اخلاقی پاکسازی نمائیم.
🖋استاد بروجردی
#امام_زمان