فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انا لله و انا الیه راجعون
شبی شهیدان #کاوه و #محراب و بردارم حشمت و سردار صلاحی، جهت استراحت بمنزل پدری ما در #کرمانشاه آمدند از قضای روزگار #اول #صبح حمدالله #برادر کوچکترمان هم با سری مجروح از عملیات برگشت، شهید کاوه از اوضاعش پرسید گفت در واحد اطلاعات عملیات تیپ نبی اکرم ص هستم و از عملیات نصر برمیگردم، شهید کاوه نگاهی به قدو بالای حمدالله انداخت، که تازه #جوانی ۱۷ ساله بود و سری نترس داشت و در جنگ بی حریف بود، و بهش فرمود، #دوست داری بیای پیش ما در لشکر ویژه شهدا، که گفت:این آرزوی هر رزمنده ای هست که وارد ویژه شهدا بشه، ولی باید قبلش از یگانم ترخیص بشم. شهید کاوه گفت نیازی نیست، و اجازه او را از مادرم گرفت و #مادرم هم فرمود، #آقا محمود اجازه هر ۷ پسرم دست شماست همشون رو ببر کردستان. شما صاحب اختیاری. و اینها که سوار ماشین شدند و من خیلی ناراحت شدم که شهید کاوه بمن چیزی نگفت و من رو با بقیه برادرانم نبرد و فقط گفت تو باید بمونی و سختی بکشی، اینها رفتند من و مادرم بر آستانه درب ایستادیم که دیدم مادرم چشمش راه کشید و و آهی کشید و سرش را انداخت پایین و این آیه قرآن را زمزمه کرد که انا لله و انا الیه راجعون. گفتم این چه بود مادر، فرمود چیزی که من دیدم اینها زنده نمیمانند، رفتند که فدای امام حسین ع و انقلاب اسلامی بشوند. حمدالله که با شهیدکاوه روی ۲۵۱۹ در کربلای ۲شهید شد و حشمت در کربلای ۴ موشک هلی کوپتر خورد دو تکه شد و محراب هم با موشک یک جنگنده عراقی در شهرک دوئیجی عراق کلا بدنش منهدم شد. از اون جمع فقط سردار جانبازمان حاج علی صلاحی زنده است.
راوی جانباز حاج یدالله جلیلیان
9.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#اول #خرداد ماه سال ۶۲ #مسیح_کردستان شهید محمد بروجردی فرمانده وقت تیپ ویژه شهدا، با خروج از پادگان تیپ، و با برخورد به مین ضد تانک در سه راه نقده برای همیشه آسمانی شد. حاج رضا ریحانی راوی شهادت او آخرین ساعات #زندگی شهید میرزا محمد دره گرگی را اینگونه بیان میکند، حاج محمد قبل از اذان صبح از خواب برخواسته و تسبیح به دست در اتاق ها و آسایشگاه رزمندگان قدمی زده و این شعر را میخواند که ای غنچه خوابیده چو نرگس نگران خیز از خواب گران خواب گران خواب گران خیز و ما را برای ادای نماز صبح از خواب بیدار کرد و پس از #نماز با شهید کاوه مشغول شور و مشورت شدند، آقا محمود جایی را برای ساخت پادگان جدیدمان در حوالی نقده مشخص کرده بود و شهید بروجردی گفت:محمود جان من میروم اینجایی که گفتی را ببینم. شهید کاوه که تازه از زخم گلوله درگیری (کمین محمدشاه پایین) از جا برخواسته بود و با عصا راه میرفت، قدرت الله منصوری را همراه با یک کالیبر جهت اسکورت آماده کرد، و شهید جواد بهرامی که برگه ترخیص از تیپ را در دست داشت و ماموریتش تمام شده بود و عازم مشهد بود، نشست پشت فرمان تویوتا و شهید محمد جعفر کنعانی اهل کاشمر هم که عیال دار بود و تازه فرزند پسری تو راهی داشت هم همراه جواد بهرامی و حاج بروجردی شده و بسمت سه راه نقده رفته و به مین خورده و در دم بشهادت رسیدند. زمانیکه با شهید کاوه به سمت پیکر شهدا رفتیم ، پیکر شهید بروجردی را دیدیم که از شدت موج انفجار از خودرو پرت شده بود و ماشین هم بشدت آسیب دیده بود.
🌷پایگاه فرهنگی شهید محمود کاوه سفیر امام رضاع🌷
@safiremamreza
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انا لله و انا الیه راجعون
شبی شهیدان #کاوه و #محراب و بردارم حشمت و سردار صلاحی، جهت استراحت بمنزل پدری ما در #کرمانشاه آمدند از قضای روزگار #اول #صبح حمدالله #برادر کوچکترمان هم با سری مجروح از عملیات برگشت، شهید کاوه از اوضاعش پرسید گفت در واحد اطلاعات عملیات تیپ نبی اکرم ص هستم و از عملیات نصر برمیگردم، شهید کاوه نگاهی به قدو بالای حمدالله انداخت، که تازه #جوانی ۱۷ ساله بود و سری نترس داشت و در جنگ بی حریف بود، و بهش فرمود، #دوست داری بیای پیش ما در لشکر ویژه شهدا، که گفت:این آرزوی هر رزمنده ای هست که وارد ویژه شهدا بشه، ولی باید قبلش از یگانم ترخیص بشم. شهید کاوه گفت نیازی نیست، و اجازه او را از مادرم گرفت و #مادرم هم فرمود، #آقا محمود اجازه هر ۷ پسرم دست شماست همشون رو ببر کردستان. شما صاحب اختیاری. و اینها که سوار ماشین شدند و من خیلی ناراحت شدم که شهید کاوه بمن چیزی نگفت و من رو با بقیه برادرانم نبرد و فقط گفت تو باید بمونی و سختی بکشی، اینها رفتند من و مادرم بر آستانه درب ایستادیم که دیدم مادرم چشمش راه کشید و و آهی کشید و سرش را انداخت پایین و این آیه قرآن را زمزمه کرد که انا لله و انا الیه راجعون. گفتم این چه بود مادر، فرمود چیزی که من دیدم اینها زنده نمیمانند، رفتند که فدای امام حسین ع و انقلاب اسلامی بشوند. حمدالله که با شهیدکاوه روی۲۵۱۹ در کربلای۲شهیدشد و حشمت در کربلای۴ موشک هلی کوپترخورددوتکه شد و محراب هم با موشک یک جنگنده عراقی در شهرک دوئیجی عراق کلا بدنش منهدم شد.از اون جمع فقط سردارجانبازمان حاج علی صلاحی زنده است.
راوی و نویسنده جانباز حاج یدالله جلیلیان
دو #مرد که در دوران جنگ کردستان و #آذربایجان_غربی از جان مایه گذاشتند
مرحوم آیت الله العظمی حسنی امام #جمعه دلاور و شجاع #ارومیه و نمونه یک مسئول #مومن و پایمرد در #تاریخ نهضت انقلاب،که این مرد تا جان در بدن داشت جنگید و تا دم #آخر عمر هم بر عقیده اش استوار بود و شهید کاوه هم که معرف حضور هستن، این دو دلاور حق بزرگی بر گردن #مردم منطقه و بلکه مردم #کشور دارند. هر کسی نظری دارد لکن از نظر حقیر اگر بپرسند در نبرد کردستان دو نفر #اول را معرفی کن بلاشک غیر از آقای حسنی و شهید کاوه کسی را معرفی نمیکنم. که آیت الله حسنی ره از ثانیه اول جنگ نقده مثله شیر در معرکه ایستاد،و ایت الله حسنی همیشه میگفت اگر شهید محمود کاوه نمیبود هفت هشت استان غربی کشور از دست میرفت و تجزیه میشد.
⭐️محمود کاوه ستاره طلایی⭐️
@safiremamreza
دست گذاشت روی محور #پیرانشهر به #سردشت، همان جایی که قبلا #ارتش عملیاتی ناموفقی داشت با ۲۷۰ شهید، بخاطر #کوهستانی بودنش و امکان مخفی شدن و کمین و پاتک هایی که در اختیار داشتند و جنگل و کوهستانی که نمی گذاشت قدرت مانور داشته باشند و ارتش را متقاعد کرده بود که نمیشود آنجا عملیات کرد و روی محور رابا خط قرمز کشیده بودند.
وقتی شنیدند که محمودکاوه قصد حمله به آنجا را دارد، #نگاه و حرفشان رنگ تمسخر گرفت، و گفتند راهی رو که ما رفته و با نیروهایی که سالها دوره های سخت نظامی دیده اند و ضربه خورده ایم نروید، محسن رضایی هم آمد گفت، محمود نکن ، نرو، بچه های مردم رو به کشتن نده، ارتش اینجا عمل کرده کلی کشته داده، از طرف ما هم تا بحال کسی نتوانسته به این محور نزدیک بشه.
شهید کاوه که بهمراه شهید ناصر کاظمی پیش آنها رفته بود، گفت:ما برای اجازه گرفتن نیامده ایم، برای گرفتن اطلاعات نظامی آمده ایم.
#اول درگیری بادین آباد و همان #روز اول ناصر کاظمی شهید شد و تیپ بی فرمانده شد، که گنجی زاده را آوردند کردند فرمانده تیپ و او هم اول رسیدن به جنگل شهید شد که ولی نژاد را فرمانده تیپ کردند و او هم در کچل آباد با رگبار دمکرات ها شهید شد و دوباره تیپ بی فرمانده شد،ولی کاوه ول کن نبود و میگفت تا قبل از رسیدن برف و سرما باید کار را یکسره کنیم و عبدی را که اصلا در کردستان نبود، در نبودش فرمانده تیپ کردند و شهید کاوه همچنان جلو میرفت و از جلو درو میکرد و از پشت سر گندم میکاشت و از ضد انقلاب ها تلفات می گرفت از اول تا #آخر عملیات همه زحمات را به گردن گرفت و تمام بار مسئولیت را بدوش گرفته بود، و در یک عملیات ۴ نفر فرمانده تیپ ویژه شهدا شدند تا محمودکاوه توانست #قله #آلواتان را بگیرید و در ۱۶ مرحله حساس #جاده را پاکسازی کند.
🌷محمود کاوه سفیرآستان امام رضاع🌷
@safiremamreza