از اون محرمی که ... چندین ماه منتظرش بودیم، فقط ² شب دیگه مونده :)❤️‍🩹

آخرین باره میزنم صدات ، دستای بریده من فدات...")

شرمنده ام نشد که بمانم کنارِ تو تسکین شوم برایِ دلِ بی قرارِ تو اشکِ رقیه دیدم و گفتم که میشوم مرهم به زخم های دلِ غُصِّه دارِ تو رفتم فُرات را به حضورت بیاورم تیری به مَشک خورد و شدم شرمسارِ تو این نیزه ها نذاشت که با خود بیاورم آبی برایِ کودکِ چَشم انتظارِ تو تا پایِ دشمنان نرود سمتِ خیمه ها دست و سر و تمامِ تَنم شد حصارِ تو با ذکر یا أخا تو به بالینم آمدی با این حساب من شده ام از تبارِ تو -محسن زعفرانیه

~♡

زمان‌ با کسی که دوسش داری خیلی زود میگذره ...!("❤️‍🩹 و هنوز باورم نمیشه ده صبحِ رویاییِ مهدیه‌امام‌حسن تموم شد باورم نمیشه دیگ از فردا ۳ و نیم صب نباید ساعت بزاریم با تموم خستگی های شب قبلش آماده شیم و راهی هیئت بشیم(: باورم نمیشه ده روزی ک ی سال منتظرش بودم ، به چشم بر هم زدنی گذشت ...! تا دهه اولِ سال دیگه کی مرده کی زنده؟(: -بماند‌به‌یادگار‌از‌دهه‌اول‌محرم‌¹⁴⁰³

زینت‌ دوش نبی، رویِ زمین افتاد ... از رکاب ِ ذوالجناح اینجا، نگین افتاد!

بچه های ثاقب یه حمایت خیلی مشتی...!👀💘 https://eitaa.com/sohayesama میخام آمار سریع بره بالا 👈🏻👉🏻

~♡

پدر و مادرِ من‌ خیر‌ ببینند حسین ... که‌ مرا ، نوکر دربارِ تو بار آوردند ("

بیداریِ این ساعت شب هیچ دلیلی...، غیراز تو و اندیشه‌ی وصل تو ندارد!("