⭕️شهید محمد رضا شفیعی در عملیات والفجر ۴ مجروح و اسیر شد . یازده روز بعد شعید و در کربلا دفن شد.
🔻شانزده سال بعد قرار شد که پیکر شهدای ایرانی به میهن باز گردد. در میان استخوان های شهدا بدن محمد رضا سالم بود
🔻گفته شده وقتی خبر به صدام رسید دستور داد بدن شهید را زیر افتاب بگذارند و پودر مخصوص بریزند تا از بین برود اما افاقه نکرد.
🌹برای شادی روح مردانی که مردانه جانشان را فدا کردند صلوات بفرستید
✨ @Sagheb598 🇮🇷
📷 " #محمد_انصاری " بازیکن متعهد تیم پرسپولیس یه مدرسه فوتبال راه انداخته به اسم #شهید_ابراهیم_هادی . قشنگ اینجاست که سعی میکنن رفتارشون هم به سبک این خاطره شهید هادی باشه:
توپ را در دستش گرفت. آمد بزند که صدائی آمد.
الله اکبر...
ندای اذان ظهر بود.
ابراهيم توپ را روی زمین گذاشت. رو به قبله ایستاد و بلند بلند اذان گفت.
در فضای دبیرستان صدایش پیچید.
بچه ها رفتند. عده ای برای وضو، عده ای هم برای خانه.
او مشغول نماز شد. همانجا داخل حیاط. بچه ها پشت سر ابراهيم ایستادند. جماعتی شد داخل حیاط. همه به او اقتدا کردیم.
✨ @Sagheb598 🇮🇷
در آسمان کردستان بودیم و سوار بر هلیکوپتر. دیدم شهید صیاد مدام به ساعتشان نگاه میکردند.
علت را پرسیدم، گفتند: وقت #نماز است و همان لحظه به خلبان اشاره کردند که همینجا فرود بیا تا نمازمان را اول وقت بخوانیم.
خلبان گفت: این منطقه زیاد امن نیست، اگر صلاح میدانید تا رسیدن به مقصد صبر کنیم.
شهید صیاد گفتند: هیچ اشکالی ندارد!ما باید همینجا نمازمان را بخوانیم. خلبان اطاعت کرد و هلیکوپتر نشست. با آب قمقمهای که داشتند وضو گرفتیم و نماز را به امامت ایشان اقامه کردیم.
... وقتی طلبههای شیراز از آیتالله بهاءالدینی درس اخلاق خواستند؛ ایشان فرمودند: بروید از صیاد شیرازی درس زندگی بگیرید. اگر صیاد شیرازی شدید، هم دنیا را دارید و هم آخرت را...
#شهید_علی_صیادشیرازی
#درس_اخلاق
✨ @Sagheb598 🇮🇷
#معرفی_کتاب...
یادداشتی درباره کتاب «سِرِّ سَر»، زندگینامه شهید « #عبدالله_اسکندری»
بر بلندای نیزه...
برای سردار بی سر و شهید والامقام حاج عبدالله اسکندری، قلم باید خیلی لیاقت داشته باشد که بر صفحه بلغزد و بنویسد و یکی مثل من، نه از سر لیاقت که از شوق و ارادت و به تمنای نیم نگاهی از جانب شهید، این ها را مینویسد. حاج عبدالله، شهید سرافراز، سربلند و سرآمدی بود که سر شریفش در جریان دفاع از حرم اهلبیت (ع)به بلندای نیزه رفت. سر او را دشمنان خدا بر سر دست گرفتند و دستافشان و پایکوبان، بر عمودی قرار دادند و شقاوت و پستی خود را بیش از همیشه عیان ساختند.
گاهی و پیش از جریان جنگ سوریه، با خودم فکر میکردم هنوز هم کسی میتواند شبیه ارباب مظلوم و سرجدای ما شهید شود؟ آیا هنوز هم میشود سر از قفای ما در راه خدا ببرند؟ آیا هنوز هم میشود حنجرۀ کسی در راه حق با خنجری آشنا شود؟ یا اینکه نه!دورهٔ اینگونه جان سپردن ها به سرآمده است و تقدیر شهادت ما در این زمین و زمانه به ترکشی، گلولهای، توپ و خمپارهای گره خورده؟
حاج عبدالله ما اما قصهٔ سرسپاری به آستان معشوق را ورق جانانهای زد، فصل تازهای گشود و برایمان امیدواریها آورد.
یادم هست وقتی سر مطهر او را در دستان پلید تکفیریها دیدیم چه بهتی به ما دست داد. نه از شناعت و پستی دشمن که از سعادت، رفعت و بلندمرتبگی سردار اسکندری...
وقتی سرش را بر میلهٔ آهنی - که بسان نیزهٔ نازکی بود - نهادند، آه حسرت سر دادیم از این همه بیلیاقتی و جاماندگی امان!
غبطهها خوردیم بر قرب او به ارباب و معیتش با حضرت معشوق...
جانم به فدای او...
@Sagheb598
7.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ وصیت نامه تکان دهنده شهید رضا نادری
👤 #استاد_رائفی_پور
🔹 حتما ببینید
✨ @Sagheb598 🇮🇷