eitaa logo
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
1.6هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
5.8هزار ویدیو
173 فایل
🏵️ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻭ ﺑﻪ ﭼﻴﺰی ﻛﻪ ﺩﺭ ﺷﺐ ﭘﺪﻳﺪﺍﺭ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺗﻮ ﭼﻪ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﻲ ﭼﻴﺰی ﻛﻪ ﺩﺭ ﺷﺐ ﭘﺪﻳﺪﺍﺭ ﻣﻰﺷﻮﺩ، ﭼﻴﺴت؟ النَّجْمُ الثَّاقِبُ🌠 ﻫﻤﺎﻥ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺩﺭﺧﺸﺎنیﻛﻪ ﭘﺮﺩﻩ ﻇﻠمت را می شکافد ناشناس: https://gkite.ir/es/nashenas1401 @Sarbaze_Fadaei_Seyed_Ali ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
بزرگواران سوالات رو به لینک ناشناس،بفرستید استاد پاسخگو هستند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 اهدای (روسری محلی لرستان) به خانم های بی حجاب(میهمانان نوروزی) در ورودی مجموعه تاریخی قلعه فلک الافلاک
📷طرح جالب تابلوهای شهری در رابطه با حجاب
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
#دختر_شینا قسمت بیست و سوم خدیجه گفت خیالت راحت شد. حالا می خوری؟!» دست و پایم می لرزید. با دیدن
قسمت بیست و چهارم خدیجه به همان آرامي گفت: اخر سلطان حسین خبر آورده بود حجت را آورده اند او باعث شده بود مردم تظاهرات کنند و شعار بدهند. به همین خاطر او را گرفته و برده اند پاسگاه دمق. صمد هم می خواسته برود پاسگاه، بلکه سلطان حسین را آزاد کند. اما حاج آقا و چند نفر دیگر نگذاشتند تنهایی برود. با او رفتند.» اسم حاج آقایم را که شنیدم، گریه ام گرفت. به مادر و خواهرهایم توپیدم: «تقصیر شماست. چرا گذاشتید حاج آقا برود. او پیر و مریض است. اگر طوری بشود، شما مقصرید.» آن شب تا صبح نخوابیدیم. فردا صبح حاج آقا و صمد آمدند. خوشحال بودند و می گفتند: «چون همه با هم متحد شده بودیم، سلطان حسین را آزاد کردند؛ وگرنه معلوم نبود چه بلایی سرش بیاورند.» نزدیک ظهر، صمد لباس پوشید. می خواست برود تهران. ناراحت شدم. گفتم: «نمی خواهد بروی. امروز یا فردا بچه به دنیا می آید. ما تو را از کجا پیدا کنیم.» مثل همیشه با خنده جواب داد: « نگران نباش خودم را می رسانم.» اخم کردم. کتش را درآورد و نشست. گفت: «اگر تو ناراحت باشی، نمی روم. اما به جان خودت، یک ریال هم پول ندارم. بعدش هم مگر قرار نبود این بار که می روم برای بچه لباس و خرت و پرت بخرم؟!» بلند شدم کمی غذا برایش آماده کردم. غذایش را که خورد، سفارش ها را دادم. تا جلوی در دنبالش رفتم. موقع خداحافظی گفتم: «پتو یادت نرود؛ پتوی کاموایی، از آن هایی که تازه مد شده. خیلی قشنگ است. صورتی اش را بخر.» وقتی از سر کوچه پیچید، داد زدم: «دیگر نروی تظاهرات. خطر دارد. ما چشم انتظاریم.» برگشتم خانه. انگار یک دفعه خانه آوار شد روی سرم. بس که دلگیر و تاریک شده بود. نتوانستم طاقت بیاورم. چادر سرکردم و رفتم خانه حاج آقایم. دو روز از رفتن صمد می گذشت، برای نماز صبح که بیدار شدم، احساس کردم حالم مثل هر روز نیست. کمر و شکمم درد می کرد. با خودم گفتم: «باید تحمل کنم. به این زودی که بچه به دنیا نمی آید.» هر طور بود کارهایم را انجام دادم. غذا گذاشتم. دو سه تکه لباس چرک داشتیم، رفتم توی حیاط و توی آن برف و سرمای دی ماه قایش، آن ها را شستم.
10.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
# رمضان در جبهه ها تصاویری از لحظات و و مناجات‌های رزمندگان دفاع مقدس در ماه مبارک رمضان جبهه ها، برادران و خواهران مردانی که رفتند تا معنی دیگرراازخدمت ودعا ارائه دهند 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴خاخام یهودی پرچم رژیم صهیونیستی رو پاره میکنه و پرچم فلسطین رو جاش میذاره! این پرچم که حاصل همکاری صهیونیسم و انگلستان بوده ارزشی بین جهانیان نخواهد داشت 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
سالهای روایت نشده از حکومت امیر المؤمنین حضرت علی (ع) ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️ 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️
دو امر لازم برای سعادت دنیا وآخرت امام باقر علیه السلام فرمودند: اگر خواهان قرار گرفتن در مقامات رفیع هستید، اگر خواهان گشایش در هر امری هستید، اگر خواهان جلب رضایت‌ خداوند می‌باشید، توجّه به دو امر الزامی است: 🔹شناخت امام زمان علیه السلام 🔹اطاعت از امام زمان علیه السلام 📚مکیال المکارم 🌺🌸🌺🌸🌺🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺🌸🌺🌸🌺🌸
💠حکم شرعی مراجعه روزه‌دار به داندانپزشک سوال: آیا پرکردن،‌ کشیدن یا جرم گیری دندان برای روزه دار جایز است؟ جواب 👈برای روزه‌دار اگر بواسطه پرکردن کشیدن یا جرم گیری دندان چيزى وارد حلق نشود، مانعى ندارد و ضررى به صحت روزه وارد نيست، ولى اگر با علم به اينكه چيزى وارد حلق مى‌شود به دندانپزشك مراجعه شود، روزه باطل است و علاوه بر قضا كفاره نيز لازم است. 📚رساله مصور ج 2 ص 254 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
هر کجا هر که‌ به لب‌ گفت‌: " حســین " اشکم‌ ریخت... 🌙