هوالشهید🇵🇸🇮🇷
#شهید حسینِ معزغلامی: در بدترین شرایط اجتماعی، اقتصادی و .... پیرو ولی فقیه باشید و هیچگاه این سید
پارسال دقیقا همچین شبهایی بود، از عادت به تهران ماندن در عید و فرصت خلوتی تهران، استفاده کردیم و با اینکه اصراری ندارم حتما و هرجور شده به مراسم های مختلف یا مشهور بروم، اما از شرق رفتیم تا غرب که در مراسم سالگرد شهیدمعزغلامی شرکت کنیم.
با اینکه تعطیلات عید بود، جمعیت خوبی هم آمده بود.
حتی اینو خوب یادمه انقدر گرسنه ام بود که دو بار رفتم و شیرینی برداشتم.
شیرینی سخنرانی آقای طائب و مداحی حاج مهدی رسولی هم خیلی خوب و تازه و دلنشین بود... و البته قیمه ی نذریِ رزق شهید...
انقدر بارون های بهار پارسال، بی محابا و سیل آسا بود که فاصله ی مسجد تا ماشینم را خیس آب شده بودیم.
اصلا تنها نگرانی همه همین باران های اول سال بود که شهر به شهر داشت تبدیل به سیل می شد... سیلی که با وجود نامهربانیش، ما رو از هم جدا نکرد..
خلاصه، اون شب،
از اون شب های بارونی بود، که فکر کردن بهش الان شبیه یک رویای خیس می مونه، رویایی که اشکت با قطره های بارون قاتی شده و دلت میخواد یکبار دیگه تکرار بشه و خسته از یکسال پر جنب و جوش، در قلب تعطیلات کنار آدم هایی که نمیشناسی بنشینی، سخنرانی گوش کنی، سینه بزنی و از شهید طلب شفاعت کنی و زیر باران به خانه برگردی و نگران هیچ چیز نباشی...
حالا وسط این همه دلتنگی برای جمع های باصفایی که با دل پُر واردش میشدیم و برگشتن سبک بار و خندان استارت ماشین را میزدیم، تک تک خاطرات معمولی پارسال من و تو، هرکدامش یک آرزوست...
یک رؤیای خیس که در آن اشک و باران دلتنگی قاتی شده اند...
حتما شما هم از این خاطره های خیس دارید و این روزها دلتنگش هستید...
#شهیدحسینمعزغلامی
#کروناراشکستمیدهیم
#سحر_شهریاری
@saharshahriary