eitaa logo
هوالشهید🇵🇸🇮🇷
6.9هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
1.7هزار ویدیو
21 فایل
ضیافت‌قلم‌ودست‌نوشته های #سحر_شهریاری ارشد ادبیات،دانشجوی دکترا مدیریت، معلم،نویسنده،جهادگر تبیین، فعال اجتماعی، سخنران و مجری کشوری،کارشناس محافل بانوان و دختران،شاگردی درحال آموختن. حذف لینک و نام نویسنده به‌رسم امانتداری جایزنیست
مشاهده در ایتا
دانلود
سکانس پایانی قهرمان • آن‌طور که دشمن گفته و تصاویر نشان می‌دهند، سکانس پایانی قهرمانِ قصه ما این‌گونه بوده: پیرمرد، تنها بود و بی‌کس و البته شجاع و نترس. جوان‌های دشمن محاصره‌اش کردند ولی قهرمان، تا آخرین گلوله جنگید. نیروهای تیپ ویژه، از او ترسیدند و با  تانک به سمت او شلیک کردند. زانوی چپش کاملا خرد شد، ساعد دست راست هم شکست، انگشت سبابه دست چپ هم قطع شد؛ اما او تسلیم نشد. فرمانده نیروهای ویژه تلاش کرد با نیروهایش از پله‌ها بالا رفته و بر قهرمانِ زخمی و بی‌رمق، پیروز شود؛ اما او با نارنجک این‌ها را عقب راند. • شکستگی استخوان‌ها و خون‌ریزی‌، رمق از قهرمان ربوده بود. کوادکوپتر وارد ساختمان شد تا بدانند این مرد تسلیم ناپذیر کیست؟ اما او در تنهایی و جراحت هم کاملا باهوش و زرنگ بود: چهره‌اش را با چفیه‌ای پوشانده بود و با همان درد شدید، کوادکوپتر را فراری داد. • تک‌تیرانداز دشمن به پیشانی‌اش شلیک کرد اما خونی بر صورتش نریخته، یعنی خون‌ریزی خیلی شدید بوده و خونی در بدن نداشته. در نهایت مجددا تانک دشمن گلوله دیگری شلیک کرد و طبقه دوم آوار شد. نیروهای ویژه، هنوز جرأت نزدیک شدن به قهرمان در طبقه دوم را نداشتند و او را رها کردند. یک روز بعد و پس از تمام شدن همه چیز، بالاخره بالا رفتند و قهرمانی را دیدند که در کنار سلاح و کتاب دعای‌ش به شهادت رسیده است. • فیلمنامه و دکوراسیون صحنه، عجیب سورئال است. قهرمان قصه، یک کلاشینکف خراب دارد که ناگزیر شده با چسب برق، قطعات آن را به هم بچسباند. تا آخرین فشنگ و آخرین قطره خون جنگیده. پیکرش نه روی زمین، که روی مبل افتاده و زیر تونل‌ها نیست؛ بلکه در یک منزل مسکونی عادی است. • عجب دکوراسیون عجیبی برای پایان‌بندی فیلم! قهرمان، خانه، مبل، اسلحه و البته کتاب دعا... حتی وقتی سربازان دشمن بالای پیکر او هستند، هیچ نشانه‌ای از خوشحالی در آن‌ها نیست؛ چهره‌های‌شان بهت‌زده است. • ابوابراهیم شهید شده و اکنون، منتظر ابراهیم‌هایی هستیم که قرار است بت بزرگ را بشکنند و بساط نمرود و نمرودیان را جمع کنند. آتش بر این ابراهیم‌ها، گلستان است و خوشا به حال اینان. • همیشه، خورشید در سپیده‌دم خود، از میان خون برمی‌خیزد. آنان که سرخی شفق را می‌بینند، منتظر سپیدی خورشید هم هستند. 👇🌱 @saharshahriary
آقاجان! سیدحسن نصراللّه داشتیم، دادیم حاج قاسم داشتیم، دادیم ابومهدی داشتیم، دادیم سیدابراهیم رئیسی داشتیم، دادیم اسماعیل هنیه داشتیم، دادیم یحیی سنوار داشتیم، دادیم آقاجان! هزار جانِ گرامی فدای هر قدمَت امّا خودت از خدا بخواه فصل ظهورت رو تو دورانِ ماهایی قرار بده که یک جا این همه غم رو دیدیم نه نسل های بعد از ما! ما هرچه که غم بود به یکباره دیده ایم💔 👇🌱 @saharshahriary
ما هرچه که غم بود، به یکباره دیده‌ایم...💔 👇🌱 @saharshahriary
هوالشهید🇵🇸🇮🇷
متن 👇💔😔 #یحیی_سنوار #سید_حسن_نصرالله #وعده_صادق #هوالشهـــــــیداینجاست 👇🌱 @saharshahriary
قهرمان‌ها نمی‌میرند تکثیر میشوند. خون یک مجاهد آنقدر می‌جوشد تا سیل شود، و خانه ظلم را ویران کند. آنقدر می‌جوشد تا حقیقت در رگ‌های خشک تمام حق‌طلبان، جریان پیدا کند. یک یحیی به خاک می‌افتد هزاران یحیی متولد می‌شوند... مبارز میشوند مجاهد میشوند شهید می‌شوند و اینگونه است که ما یا شهیدیم یا پیروز... 👇🌱 @saharshahriary
784.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻شهید یحیی سنوار: «قوی، قوی نخواهد ماند و ضعیف، ضعیف نخواهد ماند. روزها می‌آیند و می‌روند؛ و این روزها هم ان‌شاءالله خواهد گذشت. غزه با تمام قدرت‌ش مقاومت خواهد کرد تا رژیم‌تان را ریشه‌کن کند؛ و من یقین دارم 🇵🇸🖤🌱 👇🌱 @saharshahriary
ستارۀ ماه اکتبر عصایت را بینداز همه مکر و تمام حیله‌هایشان را بزودی یک‌جا خواهد بلعید... عصایت را بینداز یحیی ... 👇🌱 @saharshahriary
- غایتِ خلقتِ جهان، پرورش انسانهایی است که در برابر شدائد بر هرچه ترس و شک و تردید و تعلق است غلبه کنند و حسینی شوند..! •شهید آوینی• 👇🌱 @saharshahriary
🔆 چیزی در مورد یحیی سنوار که مرا رها نمیکند... که مرا در درون به یک ورشکستگی کامل کشانده است. این روزها پس از آن تصاویر تاریخ ساز از شهادت قهرمانانه‌اش به یک چیز فکر میکنم؛ او می‌توانست فقط با باز کردن چفیه از سر و صورتش، زنده بماند. فقط کافی بود کمی چفیه را پایین بیاورد. همانقدر که دوربین‌های ترسو چهره او را ببینند و هوش مصنوعی روی میز افسران ارشد اطلاعاتی جیغ بکشند که "نزنید... نزنید... او یحیی سنوار است... اورا زنده می‌خواهیم." یحیی می‌دانست زنده‌ی او چه اندازه برای اسرائیل ارزشمند است. او را می‌بردند و در بهترین بیمارستان تل‌آویو زیر نظر متخصصان، درمان می‌کردند. او می‌توانست بزرگترین شکار تاریخ تشکیل رژیم صهیونیستی باشد. آنقدر مهم که نتانیاهو اعلام کند جنگ را بُرده و غزه را به زانو درآورده و حالا گروگان‌ها و ده‌ها امتیاز دیگر را در ازای یحیی معامله می‌کند. یحیی همه اینها را می‌دانست ولی چفیه را تا زیر چشم‌هایش بالا کشید. من به آن لحظه‌ی لاهوتی می‌اندیشم که یک انسان چگونه می‌تواند مرگ را به خود دعوت کند. یحیی حتی اگر بدون چفیه دستگیر میشد باز هم در قهرمانی او شعرها می‌سرودند. او نه در تونل‌های زیر زمینی که در نقطه‌ی صفر تماس در جنگ رو در رو تا آخر مبارزه کرده بود و با یک دست قطع شده و ده‌ها جراحت دیگر به اسارت رفته بود. اما یحیی چفیه را تا زیر چشمها بالا کشید و فقط با چشم‌هایی شبیه همه‌ی چشم‌های به خون نشسته فلسطینی به شیطان معلق در سنگرش زل زد. تا او را نشناسند. تا با او همان کنند که با هر مبارز ناشناس دیگری...💔 👇 @saharshahriary
♥️🍃 زندگی بهشت است برای آنانی که صادقانه عشق می‌ورزند بدون حساب و کتاب محبت میکنند نمی‌رنجند و نمیرنجانند... بهشت همینجاست در قلب سلیم و صبور آنانی که برای همه نیت خوب دارند و دعای خیر میکنند... 👇🌱 @saharshahriary
هوالشهید🇵🇸🇮🇷
♥️🍃 زندگی بهشت است برای آنانی که صادقانه عشق می‌ورزند بدون حساب و کتاب محبت میکنند نمی‌رنجند و نمیر
و بهشت هم در قرآن جلوه‌‏هايى دارد: از بهشت حور و غِلمان گرفته؛ «…جَنَّاتٍ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ» تا بهشت خواسته‏‌ها؛ «…فِيها مَا تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ» تا بهشت لقا؛ «يا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلى‏ رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقِيهِ» و تا بهشت رضوان؛ «…وَ رِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ» و تا بهشت قرب او؛ «عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ» ، «إِلَى‏ رَبِّكَ يَوْمَئذٍ الْمُسْتَقَرُّ» بهشتِ روح‏هاى عالى كه فقط بهشت نان و آب نيست. بهشت نان و آب كه روح على را قانع نمى‌‏كند؛ كه روح‌‏هاى بزرگ به اين كم‏‌ها قانع نمى‏‌شوند! و بهشت، بهشت بيكارها نيست. بهشتى كه قرآن به تصوير مى‏‌كشد، بهشتِ كاركن‏‌هاست... بهشت آن‌ها که تلاش کردند مقاومت کردند ایستادند نشستند اما از دست برنداشتند... بهشت قرآن، بهشت کارکن‌هاست‌... 👇 @saharshahriary
3.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
و عجب حلاوتی دارد مرگ، اگر انسان در راه آرمانی معتبر بمیرد...!
مگر ۴۷۱ روز منتظر این روز نبودیم؟! و البته منتظر شرایط بهترش را؟! مگر ۴۷۱ روز اشک شادی و غم نریختیم برای چنین روزی؟ مگر ۴۷۱ روز دعا نکردیم برای چنین روزی و حتی بیشتر؟ و با هر کودکی که لرزید و ترسید و مجروح شد و بی دست و پا شد و یتیم شد و شهید شد، حرص نخوردیم و داد نزدیم که چرا هیچ کاری نمی‌کنیم؟! و با هر زنی که روی آوارهای خانه‌اش فریاد زد "حسبی الله و نعم الوکیل" و بر پیکر همسرش مشت گره کرد و بلند در گوش جهان خواند "لن نرکع" احساس غرور نکردیم؟! و با هر گلوله آرپی‌جی که از لا به لای خرابه‌های هیمنه اسرائیل را نشانه گرفت، آرزو نکردیم کاش ما هم در بودیم و نابودی یک صهیون هم می‌شد سهم ما؟! با المعمدانی مگر نگریستیم تاااااااااا روزی که دکتر حسام ابوصفیه رفت و از چشم دور شد نفس‌مان به شماره نیفتاد؟! یادمان رفت وقتی زنی از زیر آوار بیرون نمی‌آمد تا برایش حجاب بیاورند چقدر غصه خوردیم که چرا برخی زنان ما این‌گونه گاهی عفت ندارند؟! فراموش‌مان شد چقدر با وعده صادق ۱ و ۲ حس عظمت وجودمان را گرفت؟! حافظه ما کدام روز و کدام کودک و زن و جوان و پیر را فراموش کرده است؟ ریم و یا پدر بزرگش را؟! کدام خبرنگار مدام در گوش جهان خواند ما عدد نیستیم و همه را پای سفره بیداری از میهمان کرد؟! یادمان رفته جشن حفظ قرآن کودکان را در میانه‌ آوارهای شهر؟ عظمت آن بزرگ مرد همیشه زنده وقتی چوب به دست بزرگترین قدرت نظامی منطقه را به سخره گرفته مگر قابل فراموشی است؟! این همه از کشور همیشه ماندگار فلسطین و لبنان و سوریه و ایران را در کدام کوچه پس کوچه تاریخ جا گذاشتیم و از یاد بردیم؟! حافظه ما کجای این تاریخ و جغرافیا اختلال پیدا کرد که دیروز و امروز و فردا را جشن نگرفتیم؟ کجای ادراک ما اختلال پیدا کرده که این دستاورد طوفانی را، دستاورد بزرگ و پیروزی بزرگ قلمداد نکردیم و شهرمان حلاوت و شیرینی پیروزی را پخش نکرد؟! دشمن چگونه ما را بازی داد که طعم شیرین پیروزی و عظمت آن و از سویی دیگر ذلت دشمن و شکستنش را درک نکنیم و علیرغم آنکه ابوعبیده ما را شریک پیروزی خود دانست و قدردانی کرد، ما در جشن و پایکوبی شریک نبودیم؟! از چند روز قبل خبر آمد و رفت که زنده است. تحت درمان بوده. ایران بوده و با طول و تفصیل و دست به دست شد و هرکسی می‌گفت آیا خبر درست است؟ هیچ‌کس بدش نمی‌آمد این خبر درست از آب دربیاید ولی هیچ‌کس هم متوجه منبع شایعه و علت پخش آن نشد. ما باید درگیر حاشیه‌ای بس مهم می‌شدیم تا شکست سنگین بنی صهیون را حس نکنیم. شکستی که کابینه را از هم پاشیده و وزرا را به گریه وا داشته و شهروندنماها را به خیابان کشانده. این همان تحریف کلمات یهود است که در قرآن آمده. همان بازی رسانه‌ای صهیون‌هاست. همان جنگ شناختی که همیشه برای‌مان به پا کرده‌اند و حواس ما را به چیزی پرت کرده‌اند تا مساله‌ای مهم‌تر را حس نکنیم و درک نکنیم. ما باز هم بازی خوردیم. برخی با خبر فوق و برخی با خبر نشست و برخاست رئیس جمهور ..... http://eitaa.com/joinchat/2498166786C7d2f4c5d56 👆👆🌱