🔖 #میلاد_حضرت_مسیح
🎄 به مناسبتِ آغاز سال جدید میلادی
💢 آمدهام به مادر کمک کنم تا درخت کریسمسش را تزیین کنیم. حالا مادر فقط من را در کنار خودش دارد. پدرم سالهاست فوت کرده، برادر و خواهر کوچکترم، رافیک و آنیک، به آمریکا رفتهاند. و البته برای مادر، حساب رازمیک از همه جداست.
💢 مادر، رازمیک را، همیشه، راست و روشن درمقابل خود میبیند؛ به او نگاه میکند و میگوید که رازمیک هم او را میبیند. اکثر اوقات مینشیند و با رازمیک حرف میزند و از او حرف میشنود!
🌲 مشغول تزیین درخت کریسمس هستم که موبایلم زنگ میخورد. جواب میدهم. برای فردا شب، سه چهار نفر، میخواهند بیایند و دربارۀ رازمیک، با من و مادرم حرف بزنند.
مثلِ همیشه استقبال میکنم و میگویم تشریف بیاورند.
❗️ فردا شب میشود و مطابق قرار قبلی، مهمانها میآیند؛ اما نه سه چهار نفر، که بیشتر از ده نفر!
▫️ دوربینها را وصل میکنند و شروع میکنند به کشیدن پردهها و جابهجا کردن مبلها و بعضی وسایل. چند نفر هم نمیدانم برای چه، مدام به اینطرف و آنطرف میروند!
▫️ من و مادر، هر دو تعجب کردهایم، اما چیزی نمیگویم. به مادر میگویم لابد برای این است که فیلمشان خوب بشود!
اما خودم هم به جملهای که میگویم، اعتقادی ندارم.
💢 بعد از ده دقیقه، یکی از مهمانها میآید سراغ ما. از رفتارشان عذرخواهی میکند و میگوید:
الان رهبر انقلاب، حضرت آقای خامنهای در راه منزل شما هستند.
🔺 منزل شهید رازمیک خاچاطوریان
📚 کتاب مسیح در شب قدر
╭──────
📱 @sahba_nashr
╰────────────